نقد و بررسی " پروژه سرگرم كردن ايران! (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان سه شنبه 6 مرداد ماه سال 1388

"این نهایت در ماندگی و استیصال و فرو رفتن در بست کامل کودتاگران است که موج روز افزون نارضایتی عمومی با فریاد های خشم آلود و تنفر انگیز مرگ بر دیکتار و خامنه ای مردم ایران نوعی سرگرمی ایجاد شده از سوی آمریکا نامیده شود"

گریز به صحرای کربلا زدن و حاشیه رفتن های قلم بر دستان و جارچیان در خدمت پاسداران کوتاگر که در دخمه ی سربازجو حسین شریعتداری خیمه زده و گزرد هم آمده اند تا که مأموریت منحرف کردن اذهان عمومی با حاشیه روی و هذیان گوئی های هسته ای و با دفاع از سرکوبگران در خدمت پاسداران کود تاگر و لوطی جماران بی اعتبارو نامشروع شده را تبیین و تشریح وتحلیل کنند. اینان آنقدر خود را از مرحله پرت نشان می دهند که گویا هنوز نمی دانند که پس از نمایش خیمه شب بازی انتصاباتی22 خرداد که با تقلبات گسترده و کودتا همراه بود که هدف رقیب دوم خردادی با موسوی بود این کودتا منجر به چه واکنش های جاتنبی اعتراضی شده است که بر خلاف تصور شان تا کنون چه میزان هم سنگین وپر هزینه بوده است ؟

عجیب است که اینان هنوزاز گیجی و مات شدن وحیران بودن ضربات وارده ی ناشی از فریاد مستمر مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای گفتن معترضان که به مفهوم شکسسته شدن عمود خیمه ی نظام می باشد به خود نیامده و هشیار نشده اند که درشرایط کودتای پاسداری و فضای حکومت نظامی تحمیل شده چگونه مقاومت مردم نا راضی وجود داشته است که پس از کشتار و مجروح کردن وبازداشت وشکنجه برای اعتراف گرفتنن ها نه اینکه فریادهای اعتراضی مردم به خصوص جوانان نا راضی قطع وخا موش نشده وکاهش نیافته است، بلکه ادامه اش منتهی علنی شدن شقه در رأس رژیم تروریستی آخوندی کودتائی پاسداری شده است .آنگونه که اکنون مشکل اصلی جنگ و قدرت و نزاع بارقیب مغلوب حذف شده نمی باشد، بلکه معضل اساسی جنگ قدرت و اختلاف و تضاد رقبا و باندهای مافیائی درون جبهه ی مدعیان اصول گرائی حاکم است که بدرون خودشان امتداد یافته است و شدت آن طوریست که پاسدارگماشته احمدی نژاداز یک سو در برابر لوطی جماران نا مشروع ایستاده و نافر مانی می کند . زیرا نمی خواهد زیر بار نامه های حکومتی ماورای قا ون اساسی لوطی جماران برودکه غیرمسئولانه و غیر قانونی می باشد .

ازسوی دیگر با اخراج چندوزیراز دولت نامشروع اکنون دولت بیش از بیش ازمشروعیت ساقط شده است . همینطور نهادارتجاعی مجلس دست نشانده و کمدی ودکوری و انتصابی هشتم در برابردولت نا مشروع به مصاف هم دیگر بسیج شده و آمده رزم ونبرد هستند .

مهمتراینکه این وسط پاسدار سر دارشهردارتهران شمشیرش رااز غلاف بیرون کشیده و علیه ی پاسدارگماشته احمدی نژاد به حرکت در آورده است و افشایش کرده است که وی غایب دوران جنگ خانمان بر ائدازضد ملی و ضد میهنی 8ساله ایران و عراق بوده است که خمینی شیاد آن رانعمت الهی نامید .در صور تیکهاین جنگ یک سند محرز جنایت علیه ی بشریت است. چونکه موجب کشته و مجروح و آواره وبی خانمان شدن میلیون ها ایرانی و عراقی شد که اکنون پاسدار قالی باف مدعی شده که چرا پاسدار احمدی نژاد یک روز وی درجبهه ی جنگ حضور نداشته است؟" بد تر اینکه متهمش کرده است که باور به ولایت پذیری لوطی جماران نا مشروع ندارد . فراموش نشود که ایستادن ومقاومت کردن پاسدار گماشته احمدی نژاد در بر ابر لوطی جماران بهر نیتی که باشد نوعی بازتاب تحمیل شده ی فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای وتنفرو خشم عریان مردم می باشد که با جا خالی دادن می خواهدکه لوطی جماران نامشروعرا مقصر واقعی معرفی کند .

اما از طرف دیگر هنوز فراموش نشده است که همه آخوند های منبری و امامان موقت و زاپاسی جمعه ها چگونه در کنارلوطی جماران نامشروعفریاد می زدند وحنجره پاره می کردند و می گفتند که ما هرگز به دنبال دسترسی به سلاح بمب اتمی نمی باشیم زیراکه هم مکتب مان اجازه داشتنش را نمی دهد . هم اینکه نیاز به آن نداریم . برای اینکه هر جوانی برای ما بمنزله ی یک بمب اتم می باشد . حال بماند که اکنون چگونه این میلیون های جوان بمب اتم شده با فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای لرزه بر بنیان عنکبوتی کاخ ستمکاران وغارتگران و جنگ افروزان ود ین فروشان حاکم وارونه گوی انداخته است .

اما در این اوضاع و احوال خیلی کمیک و تراژدیک است که قلم بر دستان اجاره ای این ورق پاره ی کیهان سر باز جو شریعتمداری یکی پس از دیگری قلم بر دست گرفته و وارده صحنه شده و با فراموش کردن وضعیت نا هنجاری اقتصادی کشور ومعضل اجتماعی و مشکلات معیشتی مردم ایران در عوض ازپروژه ی هسته ای دفاع می کنند و وزیر امر خارجه ی آمریکاو اسرائیل را تهدید می کنندو باشاخ و شانهکشیدن قدرت نمائی کاذبمی کنند. در صورتیکه اگر صاحب بمب اتمی هم پاسداران کودتاگر بشوند بنا بر ادعای خودشان که هر جوانی یک بمباتم می باشد و ضریب رو به رشد مخالفت و تنفر و خشم و کینه مردم ایران به خصوص جوانان که هرروز بیشتر می شودچه می خواهند حاکمان خیره سر ضد مردم بکنند؟

همینطور قلم بر دست غیر ایرانی بدون در نظر گرفتن چگونگی تقسیم در یای خزرمیان 5 کشور ساحلی که سهم ایران چه میزان است یا ادامه ی سیاست چوب تاراج بر منابع و ذخایر کشور زدن که این سیاستمخرب واران بر باد ده دو بعد داخلی وبیرونی دارد . بعد بیرونی آن باج هاو امتیازات پی در پی به اروپا به خصوص چین و روسیه دادن است . از طرف دیگرباز باجدادن ها به برخی کشورهای آمریکای لا تین است که در راستای دفاع از پروژه ی هسته ای و تلاش مذیوحانه برای بیرون آمدن ازانزوای جهانی می باشد .همچنین دادن دلار و پول های بسیار کلان به حزب الله لبنان و حماس برای بحران آفرینی و جنگ افروزی درخاورمیانه می باشد . اما بعد داخلی مر بوط به غارتگری های نجومی آخوند های حکومتیو آقازاده های شان می باشد که یک موردش را عباس پالیز دار در اردیبهشت ماه سال گذشته در دانشگاه همدان اعلا م و افشا نمود .

ولی اکنون مأمور قلمبر دست غیر ایرانی وارد معرکه گیری شده و با اشک تمساح ریزی برای 10 میلیون فلسطینی کردن که چرا سهم شان از سر زمین شان 22 % می باشد این بهانه و دست آویز کرده است تا چتر تدافعی و تهاجمی سیاست صدورتروریسم و ارتجاعی به منطقه کند که در بستر دشمنی عریان با روند مذاکره ی صلح خاورمیانه می باشد . یعنی اینکه ادامه ی همان سیاست خطبه ی نماز عید فطر لوطی جماران است که در آستانه ی کنفرانس صلح خاور میانه در آناپولیس آمریکا لوطی جماران بطور علنی رهبران کشور های عربی را تهدید کرد که اگرچنانچه در این کنفرانس شرکت کنید در داخل کشورهای خودتان با شورش و نا آرامی مواجه خواهید شد.اکنون که باز جرج میشل به خاورمیانه سفر کرده است تا که روند مذاکرات صلح خاورمیانه از سر گرفته و فعال شود انگاری که آب بر لانه یمورچگان ریخته شده است که ترسیده و سراسیمه از سوراخ بیرون زده و شاخک حسی اطلاعات گیری شان را بهم گره زده و برای دشمنی و تهدید کردن هرگونه مذاکره ی صلح فعال شده اند . زیراکه ثبات سیاسی و صلح پایدار در کشور های همجوار و منطقه ی خاورمیانه بمنزله ی طناب دار وپایان پذیری رژیم تروریستی جنگ افروز و دین فروشان متزلز ل شده و در بن بست فرو رفته و نامشروع شده می باشد.

در خاتمه اینکه قلم بر دست برای اینکه پس از لیست کردن سفر مقامات آمریکائی به منطقه در چند ماه گذشته در دنباله نتیجه ی مشابه قلم بر دستان همکارانش در یادداشت روز های این ورق پاره ی کیهان را کسب کرده است . یعنی اینکه نارضایتی عمومی وحرکت های اعتراضی اخیر مردم ایران را که حاصل عملکرد 30 ساله ی دولت مردان حاکم بر می باشد. بطوریکه پاسدار احمدی نژاد در مناظره های نامزدان تلویزیونی به این واقعیت اعتراف کرد . اما وی شیپور را از در گشادش نواخته است و صدای ناهنجار سیاست سر کارگذاشتن و انحراف اهان عمومی مردم ایران را در آورده است که تا کنون زیر پوشش مبارزه با آمریکا یا شیطان بزرگ دنبال شده است و بطور وارونه ادعا کرده است که آمریکا برای ترمیم ضرب دیدگی و تضعیف قدرتش در خاورمیانه و برای مهار کردن صدور تروریسم و بنیادگرائی و ار تجاع به منطقه کوشش نموده است تاکه در ایران سر گرمی به وجود آورد تا باند های مافیائی رقیب و خصم در گیرجنگ قدرت و ثروت با همدیگر در گیر و سر گرم شوند تا که خودش با خیال راحت در منطقه کارش را بکند و اهدافش را دنبال نماید.

هوشنگ - بهداد

نقد وبررسی " تمناي مذاكره به سبك آمريكايي (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان دو شنبه 5 مرداد ماه سال 1388

"جالب است که درفضای شقه کردن رأس نظام وبروز دامنه ی تضاد و اختلافات جناحی و درونی که با موج روز افروز دامنه ی اعتراضات مردم ناراضی همراه است اما از موضع فراربه جلو برای دفاع از پروژه ی هسته ای قدرت نمائی دربرابر آمریکا شده است! "


باز بحران و اختلافات با تضادهای درونی بسیار حاد و برجسته شده است و شرایط اختناق و سرکوبگری های اعمال شده برای کنترل و خاموش کردن صدای مردم معترض و نا راضی با فریاد های اعتراضی مرگ بر دییکتا تور و خامنه ای نه کار سازنبوده ، بلکه موجب فزونی یافتنش هم شده است. از سوی دیگر اکنون که موج تضاد و انتقاد و تنش و تسویه کردن رقیب عبور کرده و به درون جبهه ی خودی به خصوص دولت نامشروع بارئیس جمهور نامشروع تر کشیده شده است درست آنهم در روز های پایانی عمر باقیمانده ی دولت اینگونه رخداد ها اتفاق افتاده است که چشم انداز درباغ باغ دولت نامشروع آینده ی دهم می باشد . بنابراین برای فرار از عدم پرداختن به شرایط موجود داخلی می بایست که با گریز به صحرای کربلا زدن تلاشکرد تا که دست آویز بیرونی برای منحرف کردن اذهان عمومی مردم نسبت به مسائل جاری کشور ساخت . بدین منظور پاسدار قلم بردست یادداشت روز نویس مسئله ی پروژه ی هسته ای و موضع گیری تهدید آمیز وزیرامورخارجه ی آمریکا را بهانه کرده است و با گرده بر زمین سائیدن و کلی گرد و خاک برپا کردن برای رئیس جمهورو وزیرامور خارجه ی آمریکا شاخ و شانه کشیده و قدرت نمائی هسته ای و منطقه ای کرده است .

البته که کتمان و انکار کردنی نمی باشد که ا عتراف به بحران آفرینی کردن برای آمریکا در منطقه که قلم بر دست یادداشت روز نویس به این موضوع از موضع قدرتاعتراف کردهو مانورد تبلیغاتی هسته ای داده است. ازیک طرف ناشی از سیاست غلط اشغال نظامی عراق ازسوی آمریکا به ویژه و محدود و محصور کردن اپوزیسون اصلی مجاهدین مقیم عراق است . البته بعد دیگرش سیاست گسترده ی صدور تروریسم و بنیاد گرائی به منطقه در راستای دفاع از پروژه ی هسته ای رژیم تروریستی آخوندی پاسداری کودتائی است که برای باج گیری و اهداف جهان گشائی ام القرای جهان اسلام دنبال می شود. ضمن اینکه اذعان هم شده است که امنیت آمریکا به حاد شدن بحران خاورمیانه و تضعیف قدرت و ضریب آسیب ه پذیری آمریکادر منطقه و تلاش و پیگیری پروژه ی سلاح اتمی رژیم تروریستی کودتائی پاسداری پیوند ناگسستنی خورده است . همینطورافزوده شده است که اکنون آمریکا به تهدیدات پس ازمهلت داده شده قبول توقف غنی سازی اورانیوم فکر نمی کند ، بلکه نگران ازعدم پذیرش مذاکره و حاضر نشدن برای آمادگی آن ازسوی رژیم تروریستی آخوندی کودتائی می باشد . بهر حال هررقم که تحلیل و تفسیر می شود باید فقط برنده رژیم و بازنده آمریک اواسرائیل باشند. برای همین پاسدار همکارسربازجو حسین شریعتمداری یادداشت روز نویس این چنین با گفتمان پاسدار- حوزوی – بازجوئی وتوهین آمیز و پرخاشگرانه ی تحقیر کننده با مقامات آمریکائی بر خورد فرافکنانه نموده و دفاع از پروژه ی هسته ای کرده است :

"وضع فعلاً اينگونه است كه آمريكايي ها به زباني بسيار غير محترمانه به سان نمونه هاي واقعي كابوي هاي فاقد تمدن براي گفت وگو به ايران التماس مي كنند. خوي استكباري آنها اما هنوز به آنها نياموخته است كه درخواست گفت وگو با كسي كه به او نياز داريد، آدابي دارد و سر و صدا و جيغ و فرياد را در حال اضطرار كسي علامت قدرت نخواهد پنداشت."

در خاتمه اینکه پاسدار قلم بردست یادداشت روز نویس ضمن اینکهاز موضع بالا در برابر آمریکا ایستاده و از پروژه ی هسته ای دفاع کرده است . از سوی دیگر اذعان کرده است که دست به کودتا زدن همراه با تقلبات گسترده در نمایش خیمه شب بازی انتصاباتی ریاست جمهوری 22 خرداد که موجب و حذف کردن کامل رقیب شد در راستای دفاع با تضمین و شتاب بیشتر از پروژه ی هسته ای در رژیم یکپایه شده بوده است . همچنین با خودبه خواب عمیق مصنوعی زدن که هر گز قصد بیدار شدن ندارد بطور وارونه تحلیل داده است که آمریکا بی خودی منتظر نتایج نمایش خیمه شب بازی انتصابات – انتخابات در 22خرداد ایران بود به امید آنکه شاید در ایران چیزی به نفع شان تغییر خواهد کرد . همینطور با انکار کردن هر گونه وقایع و حرکت های اعتراض مردم ناراضی پس ازاعلام نتایج خیمه شب بازی22 خرداد که همراه با فریاد و شعارهای روانه و شبانه مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای می باشد و موقعیت کودتاگران پاسدارتضعیف و متزلزل شده و لوطی جماران هم منفور و نامشروع شده است و شقه و شکاف در رأس رژیم تروریستی آخوندی کودتائی پاسداری آنگونه عمیق و جدی و علنی و دامنه دار شده است که فقط منجر به حذف رقیب مغلوب از صحنه ی قدرت نشده است ، بلکه تضاد و اختلافات بدرون دولت نامشروع با رئیس جمهور تقلبی کشانیده شده است تا جائیکه سربازجو حسین شریعتمداری موفق به کشف عنصر کلیدی نفوذی انقلاب مخملین شده استت که پیآمدش منتهی به بر کناری رحیم مشائی از مقام اولی رئیس جمهور و اخراج حداقل 4 وزیردر روز های پایانی دولت نا مشروع تا کنون شده است . مع الوضفقلمبردست یادداشت روز نویس با ضرب سیلی سرخ کرده تاوانمود کند که این موارد یاد شده علائم آشکار قدرت در برابر ضعف نمایان شده آمریکا ی منتظر تغییرات در ایران نیست. زیرا که نسبت به سیاست های ی مهار هسته ای رژیم تروریستی آخوندی کودتائی ، آمریکا شکست خوررده است که نمی داند چکار باید بکند تا بتواند از وحشت خطر امنیتی اش در خاورمیانه بدون دسترسی رژیم تروریستی آخوندی به سلاح هسته ای رهائی یابد .

هوشنگ - بهداد

روزنامه ی کیهان دو شنبه 5 مرداد ماه سال 1388


نقد و بررسی " خط لوله نابوكو و ديپلماسي اقتصادي ما" روزنامه ی جمهوری اسلامی یکشنبه 4 مرداد ماه سال 1388

" اعتراف به شکست و نا کامی های پروژه های ترانزیت نفت و گاز به اروپا از طریق کشورهای همجوار با رهنمود بزک نمیر بهار میاد کمبیزه با خربزه میاد"

سرمقاله نویس با همه محدویت هائی که دارد که ناشی از فضای خفقان و سانسور حاکم شده که از سوی کودتا گران پاسدار با پشتیبانی لوطی جماران نا مشروع حاکم شده به رقیب مغلوب به خصوص موسوی و رفسنجانی تحمیل شده است. پس آسان نمی تواند قلم خود را به چرخش در آورد و قادر باشد همه واقعیات ملموس را بیان کند .زیرا که پس از برگزاری نمایش خیمه شب بازی انتصابات – تقلبات خر داد که منجر به کودتای پاسداران و حذف رقیب دوم خردادی ها به خصوص موسوی شده است کهبرایرقیب مغلوب موج اتهامات سنگین وبازداشت های گسترده را بهمراه داشته است . زیرا که هدف حذف کامل رقیب و قبضه و انحصاری کردن قدرت و تسلط بر منابع اقتصادی به ویژه ذخایر تفتی و گازی و اشغال کامل امپراتوری وزارتخانه نفت می باشد .

یعنی همان وزارتخانه ای که تا سال 1384 در اختیار حامیان رفسنجانی بود و جنگ و نزاع رقبا و باند های مافیائی چشم دوخته به قدرت که از سوی سپاه پاسداران و لوطی جماران نا مشروع تقویت می شدند در سوم تیر سال 84 موفق شدندرفسنجانی کنار بزنند وپاسدار احمدی نژاد در یک اقدام کودتای خاموش و خزنده رئیس جمهور نمایند. البته با شعار عوامفریبی پول نفت تبدیل به نان کردن وبر توی سفره های خالی خانه های محرومان و تهی دستان بردن باچاشنی ادعای مبارزه کردن با مفسدان اقتصادی به خصوص در وزارتخانه ی نفت این سیاست و اقدام کودتای خاموش و خزنده عملی گردد و مقدمه ی کودتای پاسداری و بسیجی با پشتیبانی لوطی جماران در 22 خرداد شد . زیرا که سرکیسه کردن 300 میلیارد دلار نفت در 4 سال گذشته و مفقود شدن بیش از یک مییارد دلار فروش نفت و گاز بی پاسخ ماندن از سوی دولت نامشروع نهم که این دلارها کجارفته کفاف نیاز دلارنفتی غارتگران را نداده است . زیرا که بیش از اینها می خواهند .

همینطور جنگ قدرت و ثروت باندهای مافیائی غالب و مغلوب مکمل پیگیری سیاست پیگیری هسته ای شده است که در مجموع سیاست صدور تروریسم و بنیاد گرائی و دخالت گری در امور داخلی سایر کشور ها و مخالفت جدی با روند صلح خاورمیانه با دامن زدن به ناامنی و بی ثبات کردن خاور میانه موجب آشفته بازاری شده است تا اینکه هم بر میزان انزوای منطقه ای و جهانی رژیم تروریستی آخوندی افزوده شدهاست . بهرحال مجموعه ی این اقدامات سبب شده است تا که بر ضربات سنگین واردشده بر سیاست سرمایه گذاری صدور طرح لوله های نفتی به خصوص گازی با کشور های همجوار به سوی اروپا همچون مسیر های انتقال گاز از طریق ترکیه و پاکستان وهند و جمهوری آذربایجان یکی پس از دیگری با نا کامی و شکست رو برو شوند.

بهمین دلیل است که سرمقاله نویس پیرامون فشار و محدودیت های ایزوله کننده های طرح های ترانزین نفتی و گازی احساس خطر کرده است . زیرا که با تشریح چگونگی نبرداصلی بقول وی در جهان بر سر منابع و انرژی که جریان دارد اشاره به مناقشات رژیم تروریستی آخوندی کودتائی و پاسداری با آمریکا و اروپا از یک سو وعدم اعتماد اروپا به سیاست صدور گاز روسیه به اروپا از سوی دیگر نمودهو تأکید کرده که ضریب حساسیت نسبت به طرح های مسیر انتقال انرژی و آنگونه است که در گنگره ی آمریکا تلاش می شود تمام لوله های مسیر ترانزیت نفت و گازبه محض رسیدن به نوار مرزی ایران سرش کج شود و در دنباله در این مورد اشاره های فشارهاي سنگين وارده ی آمريكا براي تغيير مسير خط انتقال نفت باكو ـ جيهان از جمهوري آذربايجان به تركيه نموده و نتیجه گرفته است كه با وجود صرفه اقتصادي عبور خط لوله از خاك ايران دو كشور تحت فشارهاي سياسي آمريكا مجبور به انحراف اين خط و پرداختن هزينه هايي سنگين تر شدند . همچنین در مورد دیگر افزوده با بهانه قرار دادن اتفاقات اخير در ايران، مقامات پاكستاني را دارن به انصراف از اين طرح متقاعد می سازند تا مانع از سرگيري مذاكرات پاكستان و تركمنستان براي ايجاد خط لوله انتقال گاز تركمنستان افغانستان ، سپس در ادامه پاكستان به هند شود. همینطوردر مورد دیگر گفته که ميان حذف ايران به عنوان دومين دارنده ذخاير گاز طبيعي جهان در طرح انتقال گاز به اروپا (طرح نابوكو) تازه ترين مورد تلاش آمريكا براي حذف رژیم تروریستی آخوندی پاسداری کودتائی از جريان توليد و انتقال انرژي جهان محسوب مي شود .

در خاتمه اینکه خطاب به دولتمردان رهنمود داده که بايد دربسترحفظ منافع و رويكردهاي تعريف شده ملي تحرك و پويايي بيشتري به ديپلماسي اقتصادي كشور د داده شود تا ضمن به شكست كشاندن برنامه هاي تدوين شده دشمنان و تلاش برای ازانزوابیرون آمدن بتوان در پروژه هاي انرژي جهاني فعال شد تا با جذب منابع مالي خارجي شتاب بيشتري به طرح هاي بالادستي حوزه انرژي كشور بخشیده شود . یعنی اینکه بزبان ساده توصیه کرده است که بزک نمیر بهار میاد کمبیزه با خربزه میاد.

هوشنگ – بهداد

روزنامه ی جمهوری اسلامی یکشنبه 4 مرداد ماه سال 1388


نقد و بررسی "خدعه در لباس تقابل (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان یکشنبه 4 مرداد ماه سال 1388

"برای فرار از پاسخگوئی شرایط کنونی ایران، قلمزن ادعای نماینده مردم مصر و فلسطین کرده وتهاجم به پیشنهاد صلح نخست وزیر اسرائیل کرده است "


طلبه پاسدار قلم بر دست در شرایطی صفت مزورانه در مورد نخست وزیر اسرائیل را بکار برده و به وی نسبت داده است که اکنون یک ونیم ماه است که بطور روز و شب مردم معترض و ناراضی ایران به خصوص جوانان در کنار دانشجویان مبارز و آزادیخواه و سایر اقشار جامعه قرار گرفته و در توی خیابان ها و پشت بام خانه ها فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای سر می دهند . البته که این اقدام محصول جانبی تقلبات گسترده ی نمایش خیه شب بازی انتصاباتی ریاست جمهوری 22 خرداد و کودتای بسیجیان و پاسداران و لوطی جماران است که صد البته شعله ور شدن آتش نهفته زیر خاکستر است که عوارض و نتیجه ی کارنامه ی 30 ساله حکومت مداران است که با دروغ گوئی و دغلکاری و شیادی و دینفروشی و جنگ افروزی و غارتگری و جنایت و زندان و شکنجه و سانسور و خفقان ر و اعدام و سنگسار و تصویر مار کشیدن و مار نشان بودن همراه بوده است . اما اکنون بدون آنکه قلم بر دست یادداشت روزنویس همچون رهبر و سایر مسئولان رژیم تروریستی آخوندی کودتائی دهندکه چرا به جای ادعای پوشالی آزادی داده شده ی خمینی شیاد شرایط تبدیل به صف طویل مادران در حال انتظار کسب خبر و اطلاع از عزیزان بازداشت شدگان بر زیر شکنجه بر ای اعتراف کردن می باشد؟

یا اینکه چرا همکار این طلبه پاسدار قلمزن یادداشت روز نویس مدیر مسئول ورق پاره ی کیهان سربازجو حسین شریعتمداری موفق به کشف نفوذی برنامه ریزان پشت پرده ی انقلاب مخملین در پست معاون اول ریاست جمهوری شده است که چرا گفته بود میان ملت ایران واسرائیل و آمریکا به جای دشمنی دوستی وجود دارد ؟

آری عجیب نیست و قابل فهم است که چرا طلبه پاسدار قلم برای برای فرار از عدم پاسخگوئی به اینگونه مسائل داخل کشور در بستر ادامه ی سیاست صدور تروریسم و ارتجاع به برون مرزو تأئید سیاست دخالت گری گری در امور داخلی سایر کشورهای منطقه از جمله کشور مصر در پوشش نماینده و سخنگوی مردم مصر ظاهر شده است و مدعی تئوری پرداز صاحب انقلاب ژوئیه ی مصر در 57 سال پیش شده است و دست به تیغ کشی علیه ی نخست و زیر اسرائیل زده ومتهمش کرده که مزورانه از صلح بامصر گفته است . در صورتیکه عامل اصلی دشمن صلح خاورمیانه رژیم تروریستی آخوندی پاسداری کودتائی می باشد . زیرا گذشته از دخالت گری اقدامات تروریسی و ناامن سازی در عراق و افغانستان که جزوسیاست برون مرزی پاسداران و لوطی جماران و حامیان شان در این دو کشور می باشد . همچنین ازسوی دیگر لوطی جماران و پاسداران از طریق حزب الله لبنان و حماس دست به جنگ افروزی و بحران آفرینی در خاورمیانه زده اند . به خصوص اینکه با اصرار پیگیری دسترسی به سلاح هسته ای موجب بی ثبات و نا امن کردن خاورمیانه شده اند .

البته که هنوز فراموش نشده است که چگونه لوطی جماران نا مشروع درخطبه ی عید فطر سال گذشته ی خود در تهران با تهدید آشکارخطاب به رهبران کشور های عربی گفت که اگر چنانچه در کنفرانس صلح خاورمیانه در آنا پولیس آمریکا شرکت کنید در کشورخودتان مواجه با قیام و یورش وناامنی خواهید شد . بنابراین اکنون خیلی پرروئی و دریدگی و بی پرنسیبی می خواهد که با پاک کردن صورت مسئله طلبه پاسدار مأمور فقط نخست وزیر اسرائیل را مقصر قلمداد کرده که چرا و پیشنهاد داده یاصحبت صلح با همسایگان کشورهای عرب به ویژه با مصر کرده و این اقدام ر ا مزورانه دانسته است .

در خاتمه اینکه طلبه پاسدار قلمزن یادداشت روز نویس رژیمی مدعی بی توجهی مقامات اسرئیلی به انتقادات سازمان ملل محور شهرک سازی در سر زمین های اشغالی فلسطین شده است و افزوده که سیاست شهرک سازی اسرائیل از حمایت آمریکا به خصوص اوباما بر خوردار است که نه اینکه این رژیم ضد بشری و قرون وسطائی و کودتائی خودش کارنامه ی بسیار سیاه و ننگین رکورد داری جهانی نقض حقوق بشر دارد. بلکه توجهی به تصویب محکومیت قطعنامه های سازمان ملل و تحریم های شورای امنیت سازمان ملل پیرامون توقف غنی سازی اورانیوم نکرده واهمیتی به اینان نداده است . بدتر اینکه پاسدار گماشته احمدی نژاد تا حال چند بار پیشنهاد منحل کردن سازمان ملل و بنای سازمان ملل جدید بدون حضور نمایندگان آمریکا و انگلیس و اسرائیل با حق ویژه وتو کردن برای رژیم تروریستی آخوندی کودتائی را داده است تا که لوطی جماران و پاسداران کودتاگر بدون مانع بتوانند دسترسی به سلاح هسته ای داشته باشند. واقعاً این خیلی مسخره است که اکنون قلم بر دست طلبه پاسدار با بی خیال شدن رطب خورده کی تواند منع خوردن رطب کند فرار به جلوبا نماینده ی فلسطین شدن طلبکاری کردهه است

هوشنگ – بهداد

روزنامه ی کیهان یکشنبه 4 مرداد ماه سال 1388

نقد و بررسی " وسوسه هاي جديد اوباما" روزنامه ی جمهوری اسلامی شنبه ی 3 مردادماه سال 1388

"عبور کردن از مسائل و بحران داخلی ، درعوض تهدید کردن رئیس حمهور و وزیرامور خارجه ی آمریکا در بستری دفاع کردن از پروژه ی هسته ای "

گفته می شود یکی می مرد ز درد بینوائی، یکی بهش گفت بابا زردک می خواهی؟ یا اینکه گفته می شود یا رو نان نداشت بخورد اما پیاز می خورد تا اشتهایش باز شود. اکنون داستان سرمقاله نویس است که توی باغ آنقدر نیست یا اینگونه وانمود کرده که از مسائل ووقایع دالی بدور است که نمی داندکه با رفسنجانی و موسوی و کروبی و خاتمی بر خورد می شود . شاید هم به اینان پرداختن و گفتن زینه دارد که نمی خواهد هزینه اش را که سنگین است تقبل کند .

اما عجیب است که متوجه نشده استکه چگونه همتایش سرباز جو حسین شریعتمداری در یادداشت امروز ورق پاره ی کیهان خود چه نوشته است و چگونه در ادامه ی رد یابی و افشا کردن جاسوس و مأمور و همکار دستگاه های اطلاعاتی کشور های بخصوص آمریکا و انگلیس و اسرائیل که سالیان درازی است که یک روز کشف و فاش و معرفی کرده است .اکنون پس از افشاکردن موسوی و خاتمی کروبی و رفسنجانی که همسوبا ضد انقلاب و دشمنان بیگانه می باشند که طرح انقلاب مخملین سکولار شدن حکومت را دنبال می کنند. اما حالوی به یک کشف بسیار بزرگ در رده ی بالای دولت مدعی اصول گرا و عاشق خدمت به مردم ایران نائل آمده است. زیرا که موفق شده است تا که دریابد رحیم مشائی نفوذی پشت پرده ی طراحان انقلاب مخملین می باشد و دریافته است که وی همان سیاست تند روهای دوم خردادی های مغلوب را دنبال می کند که اداره کنندگانش پشت پرده می باشند . البته اینگونه افشاگری کردن ترکش آن بدون چون و چرا به پاسدار احمدی نژاد هم اصابت می کند . زیرا که نه خودش این شخص را بر حسب شناخت و اعتمادی که به وی داشته بر گزید ه ا ست ، بلکه دخترش همسر پسر پاسدار احمدی نژاد ا ست که اکنون چنین به نفوذی آلت دست انقلاب مخملین پشت پرده متهم شده است .

اما جالب است که سرمقاله نویس از کنار این خبر با بی تفاوتی عبور کرده است و سراغ اوباما رئیس جمهور آمریکا رفته تا وسوسه هایش را افشا کند.البتهدر کنار اوباما گیر به آمریکا به وزیر امور خارجه ی آمریکا هیلاری کلینتون نیز داده است . زیرا به خاطر تهدیدی است که وی پیرامون پروژه ی هسته ای کرده و تأکید نموده است که اگر چنانچه رژیم تروریستی کودتائی پاسداری دست از توقف غنی سازی ندارد می بایست که تهدید های تحریم بیشتری علیه ی رژیم تروریستی کودتائی - پاسداری اعمال شود .

همچنین سرمقاله نویس در دفاع از پروژه ی هستهای پس از تکرار سناریوی دروغ مسالمت آمیز بودن پروژه ی هسته ای و متهم کردن کشورهای همجوار و منطقه به اهرم های فشار آمریکا بودن گفته است . درنهایت شکست آمریکا در عراق را به رخ مسئولان به خصوص وزیر امور خارجه ی آمریکا کشانیده است . یعنی هم اعتراف به دخالت گری در امور داخلی عراق و کشتن و مجروح نمودن نظامیان آمریکائی در عراق کرده، هم اینکه نتیجه گیری کرده است در صورتیکه آمریکا درعراق متحمل شکست شده است چگونه می تواند در مقابل رژیم تروریستی آخوندی – پاسداری کودتائی جنگ ومقاومت کند؟ بزبان ساده اذعان کرده است که نه عقب نشینی و نه توقف غنی سازی اورانیوم در کار می باشد ، بلکهتفهیم کردهاست که برای ادامه و دسترسی به سلاح هسته ای رژیم تروریستی آخوندی جنگ افروز دردفاعش آمادگی جنگ هم دارد .

درخاتمه اینکه آیا بازهم غرب می بایست با سیاست با دست پس کردن وبا پا پیش کشیدن مماشات گرایانه ی در بستر سیاست فرصت سوزی آنقدر باید ادامه دهد تا که این رژیم کودتائی – پاسداری بشدت تضعیف و متزلزل شده دسترسی به سلاح هسته ای یابد که عجیب نیاز ضروری به آن دارد . یا اینکه اکنون بهترین فرصت است تا که غرب در کنار جنبش اعتراضی و آژایخواهانه ی مردم ایران برای تغییرات دمکراتیک قرار گیرد.

هوشنگ – بهداد

شنبه ی 3 مردادماه سال 1388


نقد و بررسی " چه كسي او را اداره مي كند ؟! (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان شنبه 3 مرداد ماه سال 1388

"در روند کشف جاسوس بیگانه شناسی اکنون نوبت افشا کردن یک نفوذی انقلاب مخملین رسیده که تا سطح معاون اولی ریاست جمهوری با رهنمود اداره کنندگان پشت پرده خودرا بالا کشیده است"

آخر این چه نوع رژیم ضد بشری و قرون وسطائی منحصر به فرد در تاریخ بشری می باشد که در 30 سال عمر ننگینش فقط مرده پرستی کرده و فریاد مرگ بر زنده ها و درود بر مردگان داده است و چون مرگ زی و مرگ زا می باشد پیوسته فقط مرگ تولید کرده است ؟ البته بموا زات فعال بودن ماشین کشتار و جنایات و جنگ افروزی و دینفروشی و غارتگری مستمر 30ساله که داشته است ازسوی دیگر موتور محرکه ی کشف توطئه و دسیسه و فتنه و ضد انقلابی و کودتا و انقلاب سبز و مخملین همکار با دستگاه جاسوسی و اطلاعاتی دشمنان و بیگانگان در این 30 سال همچنان فعال بوده است.

مهمتر اینکه در شرایطی که زمان زیادی از کودتای پاسداری از یک پایه شدن رژیم تروریستی کودتائی نمی گذرد ولی اکنون سربازجو مختصص رد یاب ضد انقلاب و کودتا ی سبز و انقلاب مخملین شناسی و امثالهم وارد معرکه بازار شده است تا که هوار بزند که وی یافته است . چونکه نائل به کشف بزرگ نفوذ انقلاب مخملین سبز درون دولت نامشروع مدعی اصول گرا شده است . البته ضمن پیچیده بودن ااز کشف ین خبر مهم و تازه، بایدگفت که این معمای غامض غیر قابل درکی نمی باشد . زیرا که اکنون نقش یا عمر مفید پاسدار گماشته احمدی نژا دبه پایان رسیده است که برای بر کناری اش کشف شده است رحیم مشائی معاون اولش متهم به نفوذی انقلاب مخلمین از درون شروع شده است . صد البته که انکار کردنی نمی باشد که هدف بی اعتبار کردن پاسدار گماشته احمدی نژاد وحذف کردن و واردصحنه شدن علنی کودتاگران پاسدار برای کنترل کامل دولت می باشد .

یعنی اینکه دیگر هدف توهین و فحاشی و متهم کردن و حذف موسوی و کروبی و خاتمی و رفسنجانی مشخص شده است که چیست چون هموار کردن برای در اختیار گرفتن و قبضه یکامل قدرت و انحصاری کردنش از سوی پاسداران می باشد که چون دخالت بطور مستقیم برایش امکان پذیر نبوده است می بایست که گام به گام شرایط طی می شد تا توان مقابله با رقبای ضعیف شده و جود داده باشد.

عجیب است که سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری برای اثباات 100%نفوذی بودن رحیم مشائی به بیان مثال گرانی 99%گرانی قیمت رب گوجه و هجوم خرید مردم و ضریب 1% سمی بودن آب و پرهیز کردن مردم از خرید آن رجوعنموده است. در ادامه برای اعتبار دادن به ادعای مضحک سناریو وپرونده سازی کردن علیه یرحیم مشائی آویزان به نامه ی لوطی جماران نامشروع پیرامون برکناری رحیم مشائی شده است و ضمیمه ی بند اول و دوم اتهام کیفرخواست یادداشت روز خودش علیه ی رحیم مشائی کرده است که افزوده در صحفه ی اول ورق پاره ی کیهان نقش بسته است . درصورتیکه تهیه و تنظیم و دیکته کردن همین نامه ی برکناری رحیم مشائی، از سوی پاسداران کودتاگروهمین سربازجو حسین شریعتمداری آماده شده است. همانگونه که پیش زمینه ی سخنرانی لوطی جماران نامشروع در عید مبعث از سوی سخنرانی آخوند جانی و متحجر پاسدارذوالنوردر استان مازندران تدارک وآماده شده بود.

همچنین سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری سپس دردنباله کشف نفوذی عامل انقلاب مخملین رحیم مشائی با شیوه ی بازجوئی و سر پل خر بگیری یقه ی خود پاسدار گماشته احمدی نژاد را گرفته و از موضع طلبکارانه سئوال کرده است که مگرتودرچند سال سر سپردگی خودت به امام زمان و لوطی جماران نا مشروع را اعلام نکرده ای؟ وادامهداده مگر اکنون اتفاقی پیش آمده است که تناقض گوئی و سرپیچی می کنی و توجهی به نامه دوستانه ی بر کناری رحیم مشائی لوطی جماران نا مشروع نکردی؟ برای اینکه زور چپانش کند افزوده است که شما مطمئناً تغییر نکرده ای و کماکان سر سپرده ویک خال بفرمان لوطی جماران می باشی و تأکید کرده که نمی بایست که این چنین صحنه وموضع گیری ها تکرار شود.

ناگفته نماند که قبرستان کهنه شکافتن و اعلام عشق و دوستی نسبت به مردم اسرائیل و آمریکا کردن رحیم مشائیکه اکنون مشائی گفته این موضع دولت بوده است البته مورد آمریکا حذف شده است. این را معیار ارزیابی نفوذی بودن پیگیری انقلاب مخملین رحیم مشائی قلمداد کرده است . مسئله تغییر مدیریت سازما ن حج را نیز افزوده است. اتهام بزرگتر دیگر رحیم مشائی این است که چرا وی مخالف صدور تروریسم وارتجاع به برون مرز است و جهانگرائی اسلامی درمقطع کنونی را پایان یافته ترسیم کرده است ؟ درصورتیکه این نظر کاملاً درست است . برای اینکه در کشورمدعی امالقرای جهان اسلام برای جنگ قدرت و ثروت کودتای پاسداری با سرکوب و زدن انواع و اقسام اتهامات سنگین به رقیب مغلوب شد که اکنون تکشآن به نزدیکترین یار رئیس جمهورنامشروع و خودش اصابت کرده است. ضمن اینکه فریاد مردم معترض هم مرگ بردیکتاتور و خامنه ای هر روز گسترده می شود. ولی سربازجوی وارنه گوی اینگونه پیش بینی بیان واقعیت را اتهام سنگین رحیم مشائی دانسته است.

در خاتمه اینکه سر بازجو پاسدار شریعتمداری در ادامه بند های دیگر اتهامات کیفرخواست تنظیم و صادر شده علیه ی رحیم مشائی که شامل حال پاسدار گماشته احمدی نژاد نیز می شود که حامی و مدافع رحیم مشائی می باشد . زیراکه جرم این دو نفراین است که چرا در برابر نامه ی بر کناری لوطی جماران که غیرقانونی و ماورای قانون اساسی می باشد و مانع از حق انتخاب کردن رئیس جمهور شده است اینان ایستادگی و خود داری کرده اند . آنهم لوطی جماران نامشرع و منفور شده ای که روز ها در خیابان وشب ها بر بالای پشت بام خانه ها مرگ نثار وی و آقازاده اش مجتبی خامنه ای می شود.بدتر اینکه سربازجو حسین شریعتمداری بر ای اینکه تیر خلاص بر پایان رسیدن مصرف پاسدار احمدی نژاد زده باشد تأکید کرده است آنان که در پشت پرده رحیم مشائی قرار دارند ومقاومت و ایستادگی وی برعدم بر کناری را دیکته و اداره می کنند هدف شان بالا بردن هزینه ی تحمیلی به لوطی جماران نامشروع می باشد. بنابراین سئوال است وقتی که ادعای 25میلیون رأی برای پاسداراحمدی نژاد شده است که پیروز نمایش خیمه شب بازی 22 خرداد معرفی شده و رئیس جمهوردوباره شده است . این چگونه رئیس جمهوری است که دارای پشتوانه ی 25میلیونی است که نه حق انتخاب معاون اول خود را ندارد ، بلکه خود و معاونش نفوذی های اجرا کننده ی انقلاب مخملین یعنی هدف رقیب مغلوب می باشند که زیر کنترل ادره کنندگان پشت پرده می باشند. پس دیگر در این رژیم ترروریستی آخوندی کودتائی دیگرچه عنصری سالم و غیر آلوده وجود دارد تاکه مهره ی نفوذی بیگانه نباشد؟ بهرحال آیا اعتراف اینگونه واقعیت و افشاگری ها ناشی از مهار نشدن جنگ قدرت ورقابت و تضاد رژیم کودتائی نامشروع در بستر سرنگون و پایان خط خود نمی باشد؟ در نهایت اینکه هنوز غرب می بایست منتظر تغییرات درون ایران چشم دوخته در حال انتظار باشد .یانه اینکه می بایس تا که وارد مرحله ی کار زار تغییرات دمکراتیک در ایرانشود و در کنار جنبش اعتراضی سراسری مردم ایران قرار گیرد؟

هوشنگ - بهداد

شنبه 3 مرداد ماه سال 1388
نقد و بررسی " يقين به وقت فتنه (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان پنجشنبه اول مرداد ماه سا ل 1388
"عمق فاجعه دجال گری و دروغ ووارونه و هذیان گوئی به آنجا رسیده که تقلبات گسترده آشکار خیمه شب بازی 22 خرداد با کودتای پاسداران فتنه انگیزی رقیب مغلوب نامیده شده است"
غبار ومه آلود بودن فضا ی کنونی ناشی از توهم و فرصت طلبی و عوامفریبی و بساط دین فروشی و جنگ افروزی و ابزاری کردن دین در ایران است که در بستر حفظ قدرت و انباشت ثروت می باشد که اکنون پس از اینکه جنگ قدرت جناح و باندی بمرحله ای از علنی شدن رسید ه است که دیگر نه چیزی ناگفته مانده که باید برای انکار و کتمان و پنهان کردنش تلاش شود .نه ینکه امکان گول زدن مردم ومنحرف اذهان عمومی با زد و بندهای پشت پرده برای تقسیم قدرت و ثروت بسادگی مثل گذشته امکان پذیر است . زیرا که ماهیت نامشروع بودن قدرت پوشالی عمود خیمه نظام لوطی جماران نامشروع بطور شفاف رو شده است . آنگونه که پس از کودتا بسیج و پاسداران که در نمایش خیمه شب بازی 22 خرداد که با ریخته شدن تقلبات گسترده که با آرای اضافی بر توی جعبه های مارگیری همراه بود.هم اینکه موجب بازنده الام شدن و حذف رقیب با خفت و خواری شده است .
اما آنچه معادله ی خواب و خیال رؤیائی پاسداران کودتائی را بر هم زده است حضور ناگهانی مردم معترض و ناراضی بر توی خیابان ها به خصوص جوانان است . زیرا که مردم سالیان زیادی همچون آتش بر زیر خاکستر مترصد و منتظر وزیدن و نسیم چنین فرصت مناسبی بودند تا که شعله ور شده وارد خیابان ها شوند و خواست عمیق درونی شان را با مرگ بر دیکاتور و خامنه ای گفتن فریاد بزنند که آنگونه که این پژواک فریاد مرگ اعتراضی موجب وحشتی برای کودتاگران و لوطی جماران نامشروع و منفور شده است که از سر ترس ووحشت و دفع کردن خطر کودتاگرا ن متزلزل دستور دادند تا که بطور آشکار برروی جوانان ناراضی دختر وپسر توی خیابان آتش گشوده شود که تعدادی به شهادت رسیدند که دژخیمان جرأت نمی کنند اسامی شان را اعام کنند و اجسادشان را به خانواده های داغدار و عزدار تحویل دهند . البته تعداد ییشماری نیز مجروح و در بازداشت به سر می برند که بر زیر شکنجه ی بازجویان دژخیم قرار گرفته اند تا که اعتراف کنند عوامل دستگاه جاسوسی بیگانه می باشند .
بنابراین بی جهت نیست که پاسداران و بازجویان قلم بر دست شده در ورق پاره ی کیهان که سفید را سیاه و سیاه را سفید نشان می دهند سراسیمه و وحشت زده وارد صحنه شده و با وارونه و هذیان گوئی عریان واکنش های بحق اعتراضی مردم ناراضی که حاصل عملکرد 30 ساله حاکمان دزد و غارتگر و دین فروش و عوامفریب دروغگو ودجال می باشد را اکنون غبار فتنه از سو به هوا برخاسته بنامند. زیرا که بقول این قلم بر دست فتنه گران عجیب شرایط را بر کودتاگران وفتنه انگیزان واقعی تنگ کرده اند. پس قلم بردست پاسدار با پاک کردن صورت مسئله و فرافکنی شرایط کنونی را فعالیت دور دوم منافقان نامیده است تا اینکه بتواند پاسخ پژواک طنین انداز شده بر توی خیابان ها و نماز جمعه ی تهران و شب ها بر بالای بام خانه ها در تهران را که ملودی جمعی فریاد مرگ بر دیکتار و خامنه ای است را اینگونه ردانه جایگاه قدرت لوطی جماران بطور وارونه بیان کند:
قبل از هر چيز واضح است كه تمام توفيقات ايران چه در بخش دولتي و چه در ديگر بخش هاي نظام تقريبا به طور مستقيم محصول تدبير، هدايت و نظارت رهبري بوده است و به همين دليل دشمنان ايران اكنون آشكارا روي اين تنها نقطه قوت زوال ناپذير نظام تمركز كرده اند
عمق دجال گری و تصویر مار گیری و مار نشان دادن و زور زدن برای جا انداختن وبی ارزش کردن افشا گری های تقلبات گسترده ی رقیب که گفته به نفع پاسدار گماشته احمدی نژاد انجام شد . اکنون افشای این جا به جائی فاش شده نامزدان را پاسدار قلم بر دست فتنه ی از پیش تعیین و طراحی شده از سوی رقیب مغلوب نامیده است . یعنی پاسدار قلم بر دست چوب زدن و پیاز خوراندن به رقیب را تحمیل کرده است . در صورتیکه دیگر برای کسی جای توهم تقلبات گسترده ی انجام شده در نمایش انتصابات 22 خرداد شدن باقی نمانده است . زیرا که اثباتش بسیار آسان است. برای اینکه مگر دولت نامشروع نهم به جز توزیع سیب زمینی سبز شده ی مجانی دولتی برای جلب آرا چه کار مثبت دیگری جز دروغ و بد قولی کردن و وارونه اقدام کردن برای مردم ایران بوده است اما مشخص نیست که چرا باید معجزه آسا 50% بر آرای پاسدار گماشته احمدی نژاد در این نمایش خیمه شب بازی دوره ی دهم نسبت به نمایش خیمه شب بازی ریاست جمهوری نهم افزوده شده است ؟ در صورتیکه بیش از 12 برابر آرای کروبی که در قدرت نبوده کاهش یافته است.
سئوال است که این چرخش و دگر گونی و تغییر و تحول نوسان آرای صعودی احمدی نژاد و افول نزولی کروبی یعنی چه؟ با کدام منطق راست روانه وخوشباورانه می توان اینگونه نتایج را پذیرفت جز اینکه پاسدار قلم بردست ورق پاره ی کیهان پرونده و سناریو ساز و وارونه و هذیان گوی بالوطی جماران نامشروع که اسیر توی چنگال پاساران کودتا گراست و شورای نگهبان که آلت دست لوطی جماران نامشروع و منفور می باشد همگی بطور تاکتیکی و مصلحتی برای قبضه قدرت و انحصاری کردنش با حذف رقیب و مجبور به پذیرش آرای تقلبات دروغ شده اند چونکه منافع د ارند و می بایست که از کودتاگران پاسدار برای حفظ منافع و قدرت خود دفاع و حمایت و تبلیغ کنند و متقابلاً رقیب را متهم ومحکوم به دروغگوئی و فتنه گری کنند.
بالاخره قلم بر دست یادداشت روز نویس در ادامه یادداشت روز خودبرای اینکه رقیب مغلوب به خصوص حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلابی اسلامی و کارگزاران رفسنجانی را به فتنه گری و اغتشاش و آشوب بر پا کردن متهمو نتیجه گیری کند که نه تقلبی در کار نبوده است ، بلکه فتنه گری از سوی رقیب مغلوب بوده است . بنابراین با کپی کردن گزیده هائی از یادداشت روز های سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری افزوده که این احزاب و سازمان فنتنه گران بودند که با آلت دست کردن موسوی برای پیگیری اهداف فتنه انگیز خود در روز 22 خرداد سرا سیمه به ویلای قیصرییه رساندند تا با اعلام پیروزی موسوی و بر پائی جشن موسوی را گول زدند چونکه تا لوطی جماران نامشروع با فشار پاسداران جای برنده و بازنده را تغییر داد واینان چنین اعلام کردند که تقلبات با کودتا شده ودام فتنه برای موسوی پهن کردند:
" طرح پيشاپيش بحث ?تقلب قطعي? از جانب يك گروه سياسي خاص و همزمان با آن سازماندهي وسيع هواداران در قالب مجموعه هايي با عنوان سازمان راي كه در ايام نزديك به انتخابات به اردوكشي خياباني منجر شد، نشان از آن داشت كه كساني روي انتخابات به عنوان فرصتي براي انجام يك ?كار ديگر? حساب مي كنند و به دست گرفتن دولت هدفي ثانوي و شايد هم مجازي است. پيش بيني اين فتنه را قبل از هر جا در سخنان آقا مي توان ديد. همان موقع اين سوال پيش آمد كه اگر كساني وقوع تقلب در انتخابات را قطعي مي دانند، پس چرا با اين شدت و حدت براي حضور در انتخابات در حال برنامه ريزي و تلاشند؟! ظهر روز انتخابات بعضي از سران حزب مشاركت و سازمان مجاهدين با دريافت اخباري از سراسر كشور كه از باخت قطعي موسوي حكايت مي كرد، سراسيمه و هراسان به ويلاي قيطريه رفتند اما خروجي جلسه آنها اين بود كه بروند و پيروزي را به موسوي تبريك بگويند و عصر همان روز هم اين كار را كردند! نتيجه اين است كه موسوي از ابتدا در دام قرار داشت. دامي كه برايش پهن كردند اما آن را به شكل منزلگهي نيكو آراستند و او در آن اقامت كرد در حالي كه تصور مي كرد همه چيز به جانب امن و آسايش سير مي كند و حال آنكه باطن قضيه نقشه اي پيچيده بود. اين آن چيزي است كه نامش را ?فتنه? نهاده ايم. كيد و مكر پيچيده در زرورق واقعيت. اين فتنه را قبل از هر كس مولاي ما ديد و اگر نبود مجموعه تدابير رهبري قبل و خصوصا بعد از انتخابات بي گمان ابعاد آن بسيار فراتر از آن مي رفت كه اكنون هست. از اين حيث همه ما و خصوصا دولت وامدار و مرهون عنايت و تدبير آقاست. از اين به بعد هم تنها يك راه وجود دارد كه فتنه ها خاموش شود و كيد دشمنان به خود آنها برگردد و آن تبعيت از امر رهبري است كه به هنگام فتنه عين يقين است"
ضرورت دارد که باز هم گفته شود کسی که خواب است بیدار کردنش آسان تر از کسی است که خود را به خواب زده است که بیدار کردنش آسان نیست . چونکه اکنون نه اینکه امثال اینگونه قلم بر دست های وارونه گوی یادداشت روز نویس شده در ورق پاره ی کیهان که مدیر مسئولش همیشه خودش را به خواب مصلحی زده است تا که خواب های رنگی وارونه به بیند وآنان را با همان شیوه ی وارونه گوئی تبدیل به سناریو وپرونده سازی و کشف فتنه و توطئه ی از سوی رقیب مغلوب کند. همکارانش نیز همچون خودش کشف کرده اند که رقیب مغلوب یک ریز با دستگاه های جاسوسی و اطلاعاتی کشور های بیگانه از جمله آمریکا و انگلیس در حال دسیسه سازی و توطئه گری و فتنه اندوزی علیه ی رژیم تروریستی کودتائی ? پاسداری به ویژه ی لوطی جماران منفور و نامشروع می باشند . راستی این بازجویان پاسداران قلم بر دست دخممه وتاریک نشین در ورق پاره ی کیهان چه تصور کرده ومی پندارند که اینگو هجو نویسی و هذیان گوئی می کنند؟
در خاتمه اینکه اینگونه قلم بر دستان آیا فکر می کنند که مخاطبان شان همه همچون خودشان احمق و بی شعور می باشند و قدرت درک وفهم ندارند که بتوانند مشاهده کنند که اطراف شان چه می گذرد و رهبران و مسئولان چه می گویند وچه عمل می کنند؟ یا اینکه هیچگونه شناختی د0مورد 30 سال گذشته تا حال ندارند چه اتفاق افتاده است؟ یا اگر شناخت و اطلاعات از گذشته ندارند حتماً کی مناظره های تولویزیونی نامزدان ریاست جمهوری را نگاه کردند تا بدانند که در دولت های پیشین چه گذشته و محورش چگونه بیلان داده می شود؟ یا اینکه خود مردم شاهد نبوده که نمایش خیمه شب بازی انتخابات انتصابات ? تقلبات 22 خرداد چگونه بر گزار شد و چه فرقی با نتیجه ی اعلام شده داشته است؟ آیا واقعاً اینان احساسی و نا آگاهانه وتحریک شده از سوی برون مرز یا فتنه گری رقیب مغلوب بر توی خیابان ها سرازیر شدند و فریاد مرگ بر دیکتاتور و احمدی نژاد و خامنه ای سر دادند؟ آیا باز هم بدلیل فتنه گری رقیب مغلوب است که همچنان به مبارزه ی به حساب اعتراضی و احساسی و تحریک شده ی خود ادامه می دهند وپذیرش پرداخت هزینه ی سنگین گلوله و مرگ توی خیابان ها تقبل کرده اند. یا اینکه این مردم ناآگاه از روی بازهم احساس و فتنه گری رقیب بوده است که با حضور یک و نیم میلیونی خود در نماز جمعه ی تهران حضور یافت که در 30 سال گذشته این حضور بی سابقه بوده است تا که برای پیگیری اهداف خود مرکز فتنه را نشان گیرند و فریاد مرگ بر دیکتاتور و سایر شعارهای مشابه نثار لوطی جماران و پاسداران کودتاگر کنند.؟ آری اگر این حرکت های اعتراضی ادامه دار ناشی از درک و فم و شعور سیاسی بالا و زدودن توهم مردم به خصوص 70% معیت کشور جوانان می باشد که اکنون بطور شفاف در برابر لوطی جماران نامشروع و پاسداران کودتا گر و سایر ارگان های سرکوبگرش ایستاده اند و مطالبات خود را دنبال می کنند که در راستای تغییرات دمکراتیک در ایران می باشد . آیا بازهم ادامه ی اعتراضات روزانه و شبانه احساسی و گول خوردن برای فتنه گری کردن از سوی رهبران و سازمان و حذف شده ی رقیب مغلوب می باشد که تحریک شده اند اگر اینگونه باشد آنگاه می بایست گفت که عجب اعترافی شده است زیرا که آشکارا که هوار زده شده است که وضعیت عملکرد 30 سال گذشته حاکمان آنگونه فاجعه انگیز بوده است که فقط توانسته نا آگاه و گول خورده پرورش دهد که تبدیل به پرورش دادن مار در آستین شده اند. زیرا که اذعان شده اینان آلت فعل های سیاست فتنه گری خطرناک رقیب مغلوب شده اند که همسو با دشمنان بیگانه متمر کز برروی عمود خیمه ی نظام لوطی جماران منفور و مشروع شده اند.
هوشنگ بهداد
پنجشنبه اول مرداد ماه سال 1388
نقد و بررسی "خيز صهيونيستها براي سيطره هميشگي بر بيت المقدس" روزنامه ی جمهوری اسلامی چهارشنبه 31 تیر ماه سال 1388

فرا کردن از بررسی و پرداختن به شرایط کنونی ایران به خصوص شکاف عمیق و اختلاف و تضادی که در رأس رژیم کودتائی وجود دارد و گریز به فلسطین و اسرائیل زده شده است :

سیاست دخالت گری در امور داخلی فلسطین بامتهم کردن رهبران فلسطین و کشور های عرب البته بدون اشاره به نقش سیاست های مخرب و تفرقه افکنانه ی رژیم تروریستی ? کودتائی ? پاسداری در روند صلح خاورمیانه داشتن که خیانت آشکار به جنبش آزادی بخش فلسطین بوده است که با تقویت و حمایت حماس و حزب الله لبنان بحران سازی و جنگ افروزی در خاورمیانه شده است و روند صلح خاورمیانه را منحرف کرده است که سیاست دقیقاً همگام با سیاست اسرائیل در خاورمیانه علیه ی فلسطین حرکت و اقدام شده است که برای رد گم کردن با موضع گیری دشمنی با اسرائیل و نا بود باید گردد این سیاست دنبال شده است. اگر هدف غیر از این بوده است سئوال است .
مگر در 30 سال گذشته تا کنون هیچگاه تضاد و شکاف و اختلافت در رأس رژیم تروریستی ? کودتائی ? پاسداری ضد بشری اینگونه عمیق و آشتی ناپذیر بوده است ؟ مگراکنون صحنه های علنی و آشکار تیر اندازی نیروی انتظامی و لباس شخصی های دژخیم آدمکشان حرفه ای در خیابان های تهران روزانه بر روی شبکه های ماهواره ای خبررسانی و مخابره نمی شود و یا در شبکه ی خبری اینترنتی به نمایش گذاشته نمی شود .
مگرروزانه در توی خیابان ها و شب به بر بالای بام خانه ها فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای زده نمی شود ؟
مگر هرروز صف تجمع ما دران و همسران بازداشت شدگان در پشت دیوار زندان اوین طویل تر نمی شود که همگی نگران سرنوشت فرزندان و همسران خود می باشند؟
ممگر پاسداران کودتاگر فضای حکومت نظامی را به مردم ایران تحمیل نکرده اند؟
مگر لوطی جماران نا مشروع شده بد ستور کودتا گران وارد صحنه ی نمایش آزمون گیری الهی برای رفوزه کردن رفسنجانی و خاتمی و موسوی و کروبی نشده است و اینان را تهدید نکرده و منفور خطاب شان نکرده است؟
مگر رفسنجانی در نماز جمعه ی تهران دست کودتاگران و لوطی جماران نا مشروع را باز و افشا نکرد؟
مگر در این نماز جمعه ی تهران گزارش نشد که حدود یک و نیم میلیون نف در این نماز جمعه حضور یافتند که در 30 سال گذشته بی سابقه بوده است به خصوص اینکه شعار و فریاد های شان علیه ی لوطی جماران نامشروع و پاسداران کودتاگران بود؟
مگر سرباز جو پاسدار حسین شریعتمداری در نکته ورق پاره ی کیهان با شیوه ی بازجوئی خود خاتمی را جاسوس عوامل ساز مان های اطلاعاتی و جاسوسی آمریکا ئی و انگلیسی متهم نکرده است که چرا پیشنهاد رفراندوم یا همه پرسی پیرامون نمایش خیمه شب بازی 22 خرداد را داده است؟
سئوال است اگر چنانچه آمار اعلام شده ی 40 میلیون رأی شرکت کننده و تعداد 25 میلیون رأی قلابی و دروغین برای پاسدار احمدی نژاد در خیمه شب بازی 22 خرداد ساختگی نیست واقعیت دارد. پس ترس و نگرانی ناشی از پیشنهاد رفراندوم خاتمی و بیانیه مجمع رو حانیون مبارز و متهم به جاسووس بیگانه کرد ن شان برای چیست؟ البته مجمع مصل نظام هم به این اتهام مشابه وصل شده است .
حال بماند که هرروز تهدید کردن مسئولین و رهبران رقیب مغلوب ادامه دارد . ضمن اینکه اجرای صدور احکام اعدام در زاهدان و سایرشهر های ایران هم ادامه دارد .
همچنین از طرف دیگر روند افزیش کاهش کسری بودجه و تورم و گرانی و فقر و بیکاری در جامعه همچنان ادامه دارد .

در خاتمه اینکه اکنون پرسش است که سئوالات اشاره شده که نمونه ومشتی از خروار می باشد چرا برای سرمقاله نویس مهم نمی باشد تاکه به این موضوعات به پردازد ؟ ولی از موضع نماینده و سخنگوی مردم فلسطین دلسوزی تاکتیکی کردن واشک تمساح ریختن برای فلسطینیان ریختن موضوع اصلی اش شده است.البته که این شگرد لو رفته و اعتراف به سیاست دخالت گری در امور داخلی فلسطین است که مکمل سیاست صدور تروریسم و بنیاد گرائی و ارتجاع و بحران به برون مرز است که آنسوی سکه ی فرار از پاسخگوئی به شرایط بقول رفسنجانی محافظه کار و مصلت اندیش است که در نماز جمعه ی تهران شرایط کنونی بحرانی نامید . در صورتیکه در شرایط موجود ایران آنگونه از اذهان عمومی توهم زدائی شده است و آ نامشرووع شد لوطی جماران علنی شده است که مردم معترض و ناراضی ایرانی آشکار مرگ نثارش می کنند .همینطور در بن بست قرار گرفتن پاسداران کودتاگر و ایستادگی و مقاومت مردم در صحنه ی مبارزه ادامه دارشان سرنوشت شوم و تاریک ناشیدن از فروپاشی را رقم زده است که در انتظار کودتاگران و لوطی جماران و حامیان شان می باشد که سرمقاله نویس با تلاش های مذبوحانه گریز به صحرای کربلا زدن و یقه ی نخست وزیر اسرائیل را گرفتن دنبال کرده است . نشان از ضعف و استیصال و شتابدار شدن سراشیب سقوط حاکمان ضد بشری و کودتائی نامشروع شده می باشد .

هوشنگ بهداد
چهارشنبه 31 تیر ماه سال 1388
نقد و بررسی " فرمول فتنه (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان چهار شنبه 31 تیر ماه سال 1388
"پاسدار قلم بردست ورق پاره کیهان با متقابل به مثل کردن خطبه خوانی رفسنجانی، وی را طلحه و معاویه خطاب کرده که در برابر علی یا لوطی جماران ایستاده که باید حذف گردد"
پاسدار قلم بردست ومداح و نوحه گر و مجیز گوی پاسداران کودتاگر و لوطی جماران که پس از برگزاری نمایش خیمه شب بازی انتصاباتی22 خرداد و اعلام نتایج آن و واکنش های رخ داده شده پس از آن آنچنان منفور و نامشروع شده است که این روز و شب ها تظاهر کنندگان ناراضی از توی خیابان های اطراف دانشگاه تهران و زمین چمن دانشگاه تهران نماز جمعه ی تهران گرفته تا حضور بر پشت بام های خانه ها در شب ها مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای نثار وی و فرزند نا خلفش مجتبی می کنند . آنگونه که برای این فرزند نا خلف متبی خامنه ای که بیش از یک میلیارد دلار پول به غارت برده اش اخیراً در انگلیس بلوکه شده آرزوی مرگ شده است تا به جای بابا رهبر نشود . اما همکار سربازجو حسین شریعتمداری به پیروی از وی و با وارونه گوئی کردن و فراموشی جنگ قدرت و ثروت و انحصاری کردنش حذف رقیب مغلوب بشدت از سوی کودتا گران با پشتیبانی لوطی جماران طراحی و دنبال شد ه است . اکنون ادامه ی این طرح به رفسنجانی پریده وبه وی تشر تهدید آمیز زده شده است که چرا تمنای قدرت چنان از وی دل ربوده است که تبدیل به طلحه شده و علی یا لوطی جماران را که در مقابلش در میدانرزم ایستاده و پیش رویش می باشد نه اینکه ندیده و در کنارش قرار نگرفته است ، بلکه از پشت دارد به وی خنجر می زند؟
خلاصه قلم بر دست پاسدار با بدل یا تک زدن به خطبه ی نماز جمعه به رفسنجانی که با مثال تاریخی از زمان محمد به رقیب پیام داد و خود را جای علی نشاند. اکنون باوارد کردن توپ توی زمین رفسنجانی، که سناریوی نه علی که معاویه در برابر لوطی جماران علی شده برایش ترسیم شده است . یعنی با همان شیوه ی مرسوم آخوندی ? حوزوی به در گفتن تا دیوار بشنود و گفتمان ایما و اشاره ای با رفسنجانی بر خورد و بر زیر تیغ سئوال برده شده است . زیرا که زبان زرگری دین ابزاری شده تبدیل نه به جنگ زرگری عمومی بازار زرگران برای کلاه گذاشتن سر مشتریان نا آگاه خودشان، که اکنون رقابت وجنگ سخت میان خود زرگران و زر اندوزان است که با زبان دین زرگری شده زرگران به مصاف هم بر خاسته و صف آرائی نموده اند تا در نهایت ه در پایان این دوئل باند مغلوب برای همیشه حذف گردد . زیرا که پارامتر حضور مردم به خصوص نسل جوان آگاه و مبارز و سیاسی شده وارد صحنه شده است . طوریکه این حضور پررنگ و مداخله گر به ویژه جوانان موجب شده است تا که همچون گذشته امکان هر گونه چانه زنی و سازش میان زرگران زر اندوز در گیر جنگ قدرت پرستان و ثروت اندوزان در رأس نظام کودتائی از بین برود. از سوی دیگر قلم بر دست پاسدار درادامه ی یادداشت روز خودبا تشبیه سازی و مقایسه کردن نفاق و عداوت را در خانواده ی رفسنجانی موروثی دانسته است وبا میان بر زدن از راه دور خودش را به شرایط کنونی رسانیده و برای اینکه رفسنجانی و رقیب مغلوبرا مخاطب قراردهد پیش مقدمه و بستر سازی کرده است تا که توانسته در دنباله نتیجه گیری تهدید آمیز و خط و نشان کشیدن کند تا در نهایت این چنین به زخم فتنه بقول فلسفی ? تاریخی یاد کرده است:
"چرا راه دور برويم؟ از همين روز و روزگار خود بپرسيم كه چگونه زخم فتنه سرباز كرد و رجالي را در كام خويش كشيد؟ و چرا تا اين زخم مي خواهد به هم بيايد و بهبود يابد، ديگر بار تازه مي شود؟ اگر قرار باشد يك بررسي ضداطلاعاتي درباره حوادث پرفراز و نشيب اين چند سال و ماه اخير داشته باشيم، چه قضاوتي بايد بكنيم؟ ما دستگاه ضداطلاعاتي قوي داريم و اگر به يافته هاي آن پايبند باشيم، اين فتنه ها و رخنه ها آسيب شناسي شده است. فتنه هايي از اين دست، يك روند است در تاريخ. قاعده و قانون و فرمول دارد. با نگاه فلسفه تاريخي، مي توان آن قواعد را شناخت. همواره منتظر پيامدهاي خيانت شما بودم وآ ثار فريب خوردگي را در سيماي شما دريافته بودم. لباس دين شما را از من مي پوشاند اما صدق باطنم، پنهان شما را بر من مي نماياند"
بالاخره اینکه پاسدار همکار سر باز جو حسین شریعتمداری در پایان یادداشت روز خود بطور شفاف مخاطبانش را برجسته کرده و به اینان پیام تهدید آمیر جدی داده است که اگر چنانچه سکوت نکنند و تسلیم نشوند. باید بدانند که به چالش کشیدن نتایج نمایش خیمه شب بازی 22 خرداد و عدم برسمیت شناختن ریاست جمهوری پاسدار گماشته احمدی نژاد و ایستادن در برابر لوطی جماران که صحه بر پایان ونتایج معرکه گردانی نمایش خیمه شب بازی گذاشت ولی شاکیان خواهان ابطال شدنش هستند که اینگونه اقدامات گناه کوچکی نمی باشد که قابل چشم پوشی کردن باشد و تأکید کرده که دیگر صبر و تحملی بیش از این در کار نمی باشد زیرا که ازاین به بعد کسی از این اطاعت پذیری جبهه ی لوطی جماران و پاسداران کودتاگربیرون بزند و در برابرش بایستد با اینان چنین بر خورد خواهد شد:
"انتخابات بهانه است، دولت احمدي نژاد هم. ?سيد علي? خار چشم است و نظام مقتدر جمهوري اسلامي هم. مقتداي ما و ملت و نظام اسلامي به تبعيت از او، پروژه قرن جديد آمريكايي و خاورميانه جديد را به تلي از خاكستر بدل كردند و ابهت ابرقدرت قرن را قدرتمندانه به چالش گرفتند. اين كم گناهي نيست در نگاه فراعنه اي كه دنيا را زير پنجه خويش مي يافتند اما ناگهان روياي بزرگشان به كابوسي واقعي بدل شد. دشمن ما آنانند و ما نيز منزجر از آنان. بي عقلي و خرد آشفتگي است اگر كسي در اين ميان، جبهه دشمن و دوست را گم كند و به خيال خود در درون جبهه هاي خودي پاپيچ ملت و حاكميت شود. البته به صبر و سعه صدر ماموريم در اين معركه. اما خطاست كسي يا كساني خيال كنند نظام و مردم در برابر خط خطا و خيانت فقط صبوري مي كنند يا احيانا باج مي دهند. از اينجا به بعد را نمي توانند پيش بيني كنند و چه بسا خطري كرده باشند پرهزينه و ناسنجيده. جبهه بزرگ انقلاب اگر تا اينجا در برابر فتنه انگيزان بردباري كرده و شكيبايي ورزيده، نه از سر ضعف و انفعال يا خوف كه صرفا به اعتبار متابعت از مقتداي عزيزتر از جان بوده است. خطاست گمان كنند اينجا كوفه و علي تنهاست. نه، اگر قرار باشد كساني از اردوگاه انقلاب بيرون بروند، سر به شورش بگذارند و نصيحت در آنها اثر نكند، ملت بزرگ ايران و مردان پاكباخته و بي تعلق آن پاي مولا و مقتداي خويش ايستاده اند. صبر را حدي است و اگر فتنه گران كار به گردن كشي كشاندند، با همه تلخي ابا نداريم از پي كردن شتر فتنه كه خداوند فرمود ?الفتنه اكبر من القتل?."
هستند کسانی که به خاطر دارند که چگونه جزو افتخارات مرد توفان شاپور بختیار در دولت موقت 63 روزه یوی بود که ساواک را منحل کرد . یعنی اینکه بااعلام منحل کردن سواک تیر خلاص بر شقیقه رژیم پیشین شلیک شد . برای اینکه آن رژیم استبدادی و جدا شده از مردم قادر نبود که بدون اتکاء به نیروهای سرکوبگر ووحشت آفرین به بقای خودش ادامه دهد. اما درست است که این رژیم تروریستی قرون سطائی هم تجربیات زمان شاه را دارد .هم اشتباهات شاه را تکرار نمی کند که فضای باز سیاسی دهد و دیوار اختناق و سانسور و سرکوب را شل کند که منجر به شتاب دادن فروپاشی اش شود . از سوی دیگر 30 سال حاکمانش تلاش مستمر کرده اندتا هم رابطه ی نسل جوان با سازمان های سیاسی و انقلابی قبل از انقلاب را قطع کنند که عمر فعالیت سیاسی شان در فضای نیم بند دمکراتیک پس از انقلاب بس کوتاه بود واینان را غیر سیاسی کنند که خطری از جانب نسل جوان حاکمان را تهدید نکند. همچنین پیوسته کوشش شد تا در شرایط خفقان و سانسور و سرکوب حاکم شده به حساب برنامه ریزان پشت پرده جوانان نا آگاه نسبت به مسائل پیرامونی و اجتماعی و بیرونی خودشان نگه داشته شوند . اما برنامه ریزان پشت پرده اینجا را نخوانده بودند که نقش شتاب دار و متحول شدن اطلاع رسانی و سرعت آن از طریق شبکه های ماهواره ای و اینترنتی چگونه می باشد که هیچگونه دستگاه سانسور و ممیز گری و خفقان سازی و وحشت و ارعاب قادر به مهارش نمی باشد . صد البته از طرف دیگر دروغگوئی و عوامفریبی و تناقض و ووارونه و هذیان گوئی ها حاککمان که شیادانه و دینفروشانه در 30 سال گذشته طراحی و اجرا کرده اند خود بهترین زمینه آگاه کردن نسل جوان و بریدن از حاکمان دین فروش و جنگ افروز و غرتگر بوده است .
در خاتمه اینکه شرایط آنگونه شده بود که فقط نیاز به کار زدن آتش زیر خاکستر بود تا شعله های سرکش این آتش نمایان شود. این بستر سازیرا هم مناظره های تلویزیونی نامزدان ریاست جمهوری با افشاگری هائی که شد هموارکرد . زیرا که کارنامه ی سیاه و ننگین 30 ساله ی دولتمردان و رهبر بطور عریان به محاکمه کشانیده شد که نه زمینه کنار زدن خاکستر را فراهم کرد و آتش نمایان شد ، بلکه اگر هر گونه توهمی هم در کار بود ریخته شد . بنابراین نسل جوان خشمگین بی توهم و سیاسی شده و ارد صحنه شد که نه در کنار رژیم تروریستی آخوندی که رو در رویش برای تغییرات موجود ایستاده است . به ویژه اینکه از تهدید و سرکوب و ضرب و شتم و کشته و مجروح شدن و بازداشت و شکنجه شدن هم جا نزده ومیدان مبارزه را نه ترک نکرده است ، بلکه هم بر تجربیات مبارزاتی و هم بر شعور آگاهی سیاسی اش افزوده شده است که منجر به پاک شدن بیشتر زنگار های نا خالصی وصیقل خوردنش شده ودر نهایت موجب شده است که دیوار حجیم اختناق ضربه به بیند و ترک بر دارد . مشخص است که در ادامه ی مسیر مبارزه این ترک تبدیل به شکاف خواهد شد . نمونه اش دستگیری 36 افسری است که قصد پیوستن به مردم در 26 تیر داشتند . البته هر چه این شکاف عمیق تر شود سرعت فرو پاشی نیز شتاب بیشری خواهد گرفت . بنابراین تهدید کردن رفسنجانی و سایر جداشدگان از لوطی جماران نامشروع و تضعیف شده در شرایطی که پاسداران کودتاگر متزلزل در بن بست و بحران قرار دارند اینگونه تهدید کردن ها و خط و نشان کشیدن ها نه نشان از قدرت است که بر عکس از موضع ضعف و استیصال و از سر ناچاری می باشد که اکنون می بایست نه علیه ی مخالفان که بر ای خودی تبدیل به دشمن شده، چنین سیاست تهدید آمیزی که بوی خون از آن به مشام می رسد اتخاذ شود که مفهومش بارز شدن علائم ترس ووحشت از شرایط بشدت بحرانی و آسیب پذیر کنونی می باشد که عبور از آن نه ساده که بس پر هزینه می باشد.
هوشنگ بهداد
چهار شنبه 31 تیر ماه سال 1388
بدلیل پیشنهاد رفراندوم خاتمی و مجمع روحانیون مبارز متهم به همسوئی بادستگاه جاسوسی بیگانه شدند
پس از نمایش خیمه شب بازی اخیر 22 خرداد ووقایعی که پس از آن اتفاق افتاده است . به خصوص با شیوه ی برخورد و تعاملی که کودتا گران حاکم و دستگاه های تبلیغاتی و تدید های ارگان های اطلاعاتی - امنیتی با رهبران دوم خردادی ها و جناح رقیب مدعیان اصلاح طلبان در پیش گرفته شده اند بخوبی نشان می دهد که چگونه ادعای تغییر و اصلاح طلبی درون این رژیم قرون وسطائی ضد بشری وتغییر و اصلاح ناپذیر سرابی بیش نبوده است که برخی خوشباورانه تصور می کردند که در ظرفیت این رژیم تروریستی جهل و جنگ و جنون این تغییر امکان پذیر می باشد . اما امروز اینساده اندیشان متوجه شده اند که چونه خود قربانی آن خوشباوری خود شده اند ؟
زیرا که اکنون دیگر مرز عدم تحمل و کنار زدن رقیب از سوی کودتا گران گذشته است. برای اینکه حال هر گونه انتقاد و پیشنهاد دلسوزانه شان با تهدید و اتهامات همکاری ووابستگی با دستگاه ای اطلاعاتی و جاسوسی بیگانه و با به لجن و وآلودگی کشیده شدن شان پاسخ داده می شود . چونکه دیگر نقب ها کنار زده شده و هرگونه توهم خوشباوری به اصلاح طلبی کذائی از درون رژیم از بین رفته است و ماهیت پلید واقعی حاکمان و افکار شوم و ضد بشری شان بطور عریان به نمایش گذاشته شده است. آنگونه که گوئی 30 سال زمان برای برخی خوشباوران و توهم زده شدگان نیاز بود تا که بتوانند به این نکته توهم زدگی برسند و تقاضای رفراندوم یا همه پرسی کند.
جاب است که اکنون همین پیشنهاد رفراندوم به جای پذیزش آن زیرا که در قانون اساسی به این موضوع اشاره شده است . ولی با وا کنش هیستریک و تهدید و اتهام آمیز با پیشنهاد رفراندوم خاتمی و مجمع روحانیون مبارز پاسخ داد شده است . مشروط بر اینکه بطور شفاف زیرآب تاکتیکی رفراندوم آری یا نه خمینی شیاد اوایل انقلاب نیز زده شده است که چگونه وی برای اینکه اهداف شوم خود را پیش ببرد تا مقدمه شرایط کنونی کودتای پاسداران با نفی جمهریت را فراهم کند . شیادانه قبل از اینکه انتخابات آزاد بر گزار شود و نمایندگان مردم در مجلس مؤسسان قانون اساسی را تصویب کنند تا سپس نوع نظام به رفراندوم یا همه پرسی گذشته شود ولی فرصت طلبانه در یک فضای احساسی و التهانی ناشی از شرایط و روحیه ی انقلابی و جا به جائی قدرت که بر جامعه مستولی گشته بود . همچنین توهمات پیرامون کیش شخصیت و اهداف و افکار پلید خمینی شیاد و پیروانش هنوزآشکار نشده و نریخته بود. خمینی شیاد رندانه با اتخاذ جمهوری اسلامی آری یا نه بدون یک کلمه کم و بیش به همه پرسی گذاشته شد .
یعنی اینکه اگر رفراندوم و همه پرسی کلاه بر سر مردم گذاشتن و به نفع اهداف و نیات پلید حاکمان باشد مشروعیت دارد و لی اگر نه سمت و سوی مردمی داشته باشد آنگاه حتی اگر از سوی امثال خاتمی و مجمع روحانیون مبارز پیشنهاد رفراندوم یا همه پرسی داده شود نا مشروع است . تی اگر برای حل بحران کنونی ناشی از اعلام نتایج نمایش خیمه شب باززی انتصابات تقلبات 22 خرداد باشد آنگاه پیشنهاد دهندگانش مرتکب جرمی شده اند که این اقدام شان بمثابه منتقل و بازتاب دادن پیام مأموران و تئوری پردازان سازمان های اطلاعاتی و جاسوسی آمریکا و انگلیس می باشد. بد تر اینکه موج صدور اطلاعیه های تهدید آمیز با انواع و اقسام اتهامات سنگین و سخیف بسوی پیشنهاد دهندگان رفراندوم سرا زیر شده است . در صورتیکه اگر ادعای 85% شرکت کنندگان کشور با 40 میلیون رأی دهنده در این نمایش خیمه شب بازی 22 خرداد صحت و واقعیت داشته باشد . البته سهم پاسدار گماشته احمدی نژاد 25 میلیون از این آراء می باشد که لوطی جماران نامشروع در سخنرانی خود در مبعث پیامبر به این آرقانم و اعداد آرای نمایش خیمه شب بازی 22 خرداد صحه گذاشت و دست به مانور تبلیغاتی چند ذوقه خوری زد و آن را تبدیل به چماق و تهدید علیه ی رقیب مغلوب کرد و در شرایطی که جای خدا برروی زمین نشسته بود بساط آزمون الهی دائر کرد و رهبرای رقبای مغلوب از جمله رفسنجانی را منفور در افکار عمومی و رفوزه شده در آزمون الهی متهم نمود . در صورتیکه اگر سر و سوزنی در این ادعا واقعیت وجود داشته باشد نه اینکه نمی بایست در برابر پیشنهاد رفراندوم خاتمی و بیانیه ی مجمع روحانیون مبارز موضع گیری اتهام شود ، بلکه باید استقبال هم از این پیشنهاد شود .
اما سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری برای اینکه جواب شاکیان شکایت کننده از وی و ورق پاره ی کیهان را داده باشد و نشان دهد که چگونه از دیوار آهنین امنیتی لوطی جماران و کودتاچیان برخور دار است . بنابراین در مقاله ی نکته سنجی خود در ورق پاره ی کیهان مسیر اتهام زدن با تهدید نمودن و توهین کردن ها نثار خاتمی و مجمع روحانیون مبارز وموسوی و مجمع مصلحت نظام کرده است و دست به پرونده سازی و متهم کردن شان نموده است . البته ناگفته نماند این سرباز جو شکنجه گر با این شیوه ی بر خورد تهدید آمیز و تهدید و متهم کردن که ناشی از تخصص و تجربیات بازجوئی در زندان ها می باشد نا خواسته لو د اده است که آنقدر اطمینان به ضریب تنفر و مخالفت مردم نسبت به رژیم نامشروع و ضد بشری و تروریستی و کودتائی آگاهی دارد که پیشنهاد همه پرسی خاتمی و بیانیه ی مجمع روحانیون مبارز را بمنزله ی دیکته و رله کردن نظرات و پیام و اهداف دستگاه های جاسوسی کشور های استعماری بیگانه به مهره های داخلی خود دانسته است .
در خاتمه اینکه اینگونه اعتراف و تهدید کردن و اتهام زدن به رقیب مغلوب که در راستای جنگ قدرت و ثروت و قبضهو انحصاری کردنش می باشد از سوی سخنگوی کودتاگران بسیجیان و پاسدار در ورق پاره ی کیهان 30 تیر بیان وبازتاب داده شده است نه اینکه اثبات می کند که کودتا گران نفی کننده ی جمهوریت و حذف کننده ی رقیب دوم خردادی ها هستند. فراموش نشود که این زنگیان مست تیغ بر کف دست نا آگاه و ابلهو مأوران کودتائی دولت فخیمه ی انگلیس نمی دانند که خمینی شیاد را نیز متهم به جاسوسی بیگانه کرده اند . زیرا که تذکر داده شد خمینی دجال و شیاد چگونه اوایل انقلاب همه پرسی آری ونه برای قالب کردن نوع حکومت مورد نظرش بر گزار کرد که اکنون با تقلبات انتخاباتی - انتصاباتی لوطی جماران نامشروع و آخوند انگلیسی متحجر و دزد محمد تقی مصباح یزدی جمهوریت آن را با کودتاگران پاسدار و بسیج نفی کرده اند ودر بستر حاکمیت اسلام طالبانی اکنون چنین حاتمی و مجمع روحانیون مبارز و مجمع مصلحت نظام را در 30 تیر یعنی سال رور 30 تیر سال 31 متهم به همکاری دستگاه های جاسوسی و اطلاعاتی آمریکا و انگلیس شده اند.
هوشنگ بهداد
سه شنبه 30 تیر سال 1388
نقد و بررسی "درس هاي نصرالله داستان كوتاه اسرائيل (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان سه شنبه 30 تیر ماه سال 1388
"برای منحرف کردن اذهان عمومی و فرار از پاسخگوئی به سر کوب و ضرب و شتم و کشته و مجروح نمودن و باز داشت و شکنجه کردن جوانان ناراضی و معترض در بازداشتگاه ها، مانور تبلیغاتی با جنگ 33 روزه ی حزب الله لبنان داه شده است"
پس از تهیه و تنظیم یادداشت های جنجالی و تهدید آمیز و توهین کننده ی 25 و 27 تیر سربازجو حسین شریعتمداری که در ورق پاره ی کیهان بازتاب داده شد که موجب انتقاداتی شد. معمولاً پساز اینگونه یادداشت روزها طبق روتین ورق پاره ی کیهان باز جوی اوینشریعتمداری و گردش کار تقسیم و ترسیم شده میان پاسداران و بازجویان و قلم زنان یادداشت روز این ورق پاره می بایست برای انحراف اذهان عمومی و بفراموشی سپردن یادداشت روز مسئله ساز، قلمزنی با روش گریز به صحرای کربلا زدن دستدر دستورکار قرار گیرد.یعنی سیاست صدور بحران وترور و ارتجاع و تروریسم به برون مرزدنبال شود .
به خصوص در شرایط کنونی که هم لوطی جماران نامشروع شده است . هم موقعیت کودتا گران متزلزل است . هم اینکه مقاومت و اعتراضات ردمی همچنان ادامه دارد و حضور رفسنجانی در نماز جمعه چه از نظر کمیت نماز گزاران که اعتراف شده است اینان برای خواندن نماز هجوم به نماز جمعه ی تهران نیاوردند چه از منظر کمیتی و چه به لحاظ محتوائی و کیفیتی خطبه ی نماز جمعه ی رفسنجانی اختلاف فاشی نسبت به سایر خطبه های نماز جمعه تهران رفسنجانی داشت .
زیرا که گذشته از اینکه واکنش سرباز جو حسین شریعتمداری شلاق و قلم بر دست گرفته که در دو یادداشت روز قبل و پس از خطبه ی نماز جمعه تهیه کرد و به جان رفسنجانی افتاد وتنبیه و تهدید و مجازاتش کرد. سپس شیخ محمد یزدی متحجر و غارتگر به نمایندگی از سوی شیخ محمد تقی مصباح یزدی دزد انگلیسی و متحجر و در دفاع از لوطی جماران نامشروع ، جایگاه ولایت وی نماینده خداوند معرفی شد و رفسنجانی را درازو محاکمه کرد ، بلکه خود لوطی جماران را نیزپاسداران کودتا گر برروی صحنه نمایش فرستادندش تا که بساط آزمون الهی بر گزار کندو نمره ی رفوزگی به رفسنجانی و رقیب مغلوب دوم خردادی ها بدهد تا که سایر به حساب نخبگان و علمای سکوت کرده بدانند که اگر خواهان دریافت نمره ی قبولی آزمون الهی از سوی لوطی جماران می باشد می بایست که بدون چون وچرا علیه ی خطبه ی نماز جمعه رفسنجانی موضع گیری کنند و در عوض نسبت به لوطی جماران ابراز سر سپردگی کنند و نتایج خیمه شب بازی انتصاباتی – تقلباتی 22 خرداد را قبول کند و رئیس جمهور شدن پاسدار گماشته احمدی نژاد و دولت وی را برسمیت بشناسند.
اما از سوی دیگر اکنون پاسدارعرب غیر ایرانی قلم زن ورق پاره ی کیهان و همکار سربازجو حسین شریعتمداری نیز وارد میدان شده است تا که سیاست دخالت گری در لبنان را از طریق شیخ حسن نصر الله دنبال کند . البته بهانه ی قلم فرسائی وی در این مورد نزدیک شدن طرح سر زمین سوخته شدن لبنان درجنگ33 روزه در 3 سال پیش است که از طریق سپاه پاسداران و حزب الله لبنان و ربودن 2 سربازاسرائیل در خاک اسرائیل به حمایت حماس دنبال و اجرا شد وبه جنگ 33 روزه ی میان حزب الله لبنان با اسرائیل انجامید که تلاشی مذبوحانه و جنایتکارانه ای بود که با جا ن و مال مردم وکشور لبنان برای عبور از بحران هسته ای رژیم تروریستی کودتائی پاسداران بازی و طراحی شد و عجیب هزینه ی سنگین مالی به کشور لبنان و تلفات جانی به مردمش در این جنگ 33 روزه ی لوطی جماران و سپاه خواسته و پرداخته با حزب الله لبنان ساخته وتحمیل کرد که اکنون اعتراف شده است که باید درس ها از این جنگ آموخت زیرا که بایدزیر بنا و دستمایه ی آغاز جنگ بزرگتر پاسداران کودتاگر و در بحران وبن بست فرو رفته با لوطی جماران نامشروع و در مانده ومستأصل در خاورمیانه گردد.
در خاتمه اینکه پس از مرور و تکرار بازخوانی گزیده برداری شده ی گزارشات قبلی که در این ورق پاره ی کیهان در دوران جنگ 33 روزه روزانه بازتاب داده می شد.اما اکنون ادعای شکست تاریخی اسرائیل و پیروزی و سر فرازی و استوار ی حزبالله لبنان شده است . باید افزود که فراموش نشود که در همان روز های آغاز این جنگ 33 روزه در صفحات اول همین ورق پاره ی کیهان با تیتر های درشت و گزارشات ویژه ی با ادعای دست اول و انحصاری که منبع اصلی خبر گزاری های جهان شده است از خط نبرد اول جبهه ی جنگ حزب الله لبنان با اسرائیل از سوی همین قلم بردست و سایر همکارانش گزارش های مبسوط آنچنانی بازتاب داده می شد که خبر از نابودی قطعی و بزودی اسرائیل ی داده می شد . حتی تا جائی که که گزارش می شد که نه تل آویو پایتخت که شهر یا مکان زراد خانه اتمی اسرائیل نیز در تیر رس پرتاب موشک های حزب الله لبنان می باشدکه هر زمان اینان اراده کنند می توانند شلیک کنند و این زراد خانه ی اتمی را نا بود سازند . حتی سربازجو حسین شریعتمداری با پرونده ساز کردن موجب توقیف و تعطیل شدن روزنامه ی شرق شد که چرا یک مقاله پیرامون فرصت طلبی حزب الله لبنان نوشت که چگونه وارد خاک اسرائیل شد و دو سرباز اسرائیل را به گروگان گرفت و جرقه ی این جنگ 33 را زکرد ؟ از سوی دیگر اینکه بر خلاف ادعای قلم بر دست که از پیروزی حزب الله لبنان و شکت تاریخی اسرائیل گزارش داده است.نا گفته نماند که از آن تاریخ جنگ 33 روزه 3 سال سپری شده است. ولی نه اینکه اسرائیل نا بود نش ، بلکه اکنون این لوطی جماران و پاسداران کودتا گر می باشند که از وحشت و نگرانی تهاجم نظامی سرائیل به تأسیسات هسته ای شان خواب و آرامش و آسایش و قرار ندارند.
هوشنگ - بهداد
سه شنبه 30 تیر ماه سال 1388
نقد و بررسی "عمليات عقيم سازي شوراها" روزنامه ی جمهوری اسلامی سه شنبه 30 تیر ماه سال 1388
"برای اینکه حکوت کودتائی یک دست و جمهوریت آن نفی شود . پس گامی دیگر در این بستر با پیگیری طرح نا زا کردن شورا ها از سوی کودتاگران بر داشته شده است "

آخررژیمی که بنیانگذارش گفته بود اگر 36 میلیون بگویند آری ولی من بگویم نه ، یا بر عکس .همه باید همان را بگویند که من می گویم . البته رژیمی را که این رهبر شیاد مستبد پایه ریزی کرد، نه بر اساس آگاهی و شناخت و انتخاب از میان چند گزینه ی انتخابی مدل حکومتی نبود، بلکه قبل از تصویب قانون اساسی و بشکلضربتی و گاز انبری آری یا نه ، نه یک کلمه کم ونه یک کلمه بیش بود . سپس کسی جانشین وی شد که یک مستبد خود محور ومبلغ و منادی تک صدائی به نام ولی مطلقه فقیه می باشد که نماینده ی خداوند و رهبر ام القرای جهان اسلام استکه به هیجکس پاسخگو نمی باشد .
از سوی دیگر تا قبل از به وجود آمدن دوم خرداد سال 76 موضوع شورا ها با وجود اینکه در قانون اساسی رژیم تروریستی کودتائی به این موضوع اشاره شده است اما چون مردم جز سیاهی لشکر برای حضور در نمایشات خیمه شب بازی و مشروعیت تراشی برای رژیم نامشروع دیگر محلی از اعراب ندارند . بنابراین عملاً قانون شورا ها منسوخ و فراموش شده بود . اما پس از اینکه در دوران دوم خردادی ها اولین دوره نمایش انتخابات شورا های شهر و روستا انجام شد . ولی آنقدر در شورای شهر تهران تبدیل به باند بازی و در گیری و بحث و جدل و مچ گیری از دزدی ها شد که نه اینکه رئیس شورایش سعید حجاریان از سوی آمران و عاملان قتل های زنجیره ای از سوی بسیجی سعید عسگر ترور شد بلکه نتیجه و عملکردش موجب شد تا در برگزاری نمایش انتخابات بعدی این شورا ها بدست رقیب مدعی اصول گرا بی افتد که در تران پاسدار گماشته احمد نژاد با آرای کمتر از 200 هزار یعنی کمتر 2% رأی مردم تهران نفر اول عضو شورای شهر تهران شد که سپس از سوی این شورا وی شهر دار تهران شد تا که با اختلاس پرونده ی 300 میلیارد تومانی که آن را پشتوانه ی هزینه ی تبلیغات ریاست جمهوری دوره ی نهمش کرد که آرای تقلباتی اش را پاسداران وبسیجیان آماده کردند تا که رفسنجانی ودوم خردادی ها را حذف کنند .

اما اکنون که مرحله ی دوم کودتای بسیجیان و پاسداران و لوطی جماران این پاسدار احمدی نژاد را رئیس جمهور کردند و با توهین و اتهام و پرونده سازی برای رقیب مغلوب کردن بشدت معترضان و ناراضیان کودتاگران مورد ضرب و شتم رای می دهند و با سرکوب کردن با گلوله و کشته و مجروح شدن توی خیابان به معترضان پاسخ داده می شود . البته که اینان همراه با باز داشت و شکنجه برای اعتراف کردن مواجه می باشند .
به خصوص در شرایطی کنونی که خاتمی و رفسنجانی و موسوی و کروبی نه اینکه تحمل نمی شوند و از صحنه حذف شده اند ، بلکه مورد سنگین ترین اتهامات با تهدید جدی حتی به ترور متهم شده اند . مشخص است که در چنین وضعیتی صحبت کردن از شورا ها کردن که نقش انتخاب کردن شهر دار شهر داشته باشند به ویژه که رقابت سختی میان پاسدار گماشته احمدی نژاد با شهردار تهران سردار قالیباف وجود دارد . این دیگر طنز نیشدار است تا چه رسد به اینکه واقعیت وکار برد عملی داشته باشد . برای اینکه حکومت کودتائی یک دست از بسیج و سپاه شده است که مترسکی به نام لوطی جماران نا مشروع دارد که فقط نقش ترساندن معترضان و رقبا و دگر اندیشان دارد.

بنابراین در بستر کامل تر کردن یک پایه شدن چرا نباید که نقش شورا های شهر های بزرگ به وزارت کشور و شهر های کوچکتر به استانداران واگذار نشود که جزو زیر مجموعه ی وزارت کشور است که خودش جزو کابینه ی دولت نا مشروع می باشد . آنهم وزیر کشوری که یک پاسدار غارتگر میلیاردی می باشد که بطور تقلبی و زد و بند های پشت پرده توانسته است رأی اعتاد از مجلس دکوری و کمدی و انتصابی مجلس هشتم دریافت کند.

فراموش نشود که این طرح و اقدام جدید آنسوی سکه منحل کردن سازمان مدیریت برنامه ریزی و بودجه بندی می باشد که امکان حسابرسی از بر داشت های غیر قنونی از خزانه ی دولت یا کش رفتن در آمد ناشی از فروش نفت و گاز رااز بین برده است . همینطور مکمل عدم باور به تئوری اقتصادی است که اکنون اقتصاد کشور و رشد لجام گسیخته ی تورم و گرانی و رشد فقر و بیکاری را به آنجا رسانیده است که نه مهار پذیر شدنی نمی باشد ، بلکه اردات 3 بربر صادرات شده و کاهش کسری بودجه در ال افزیشاست و هر روز گلوی 80% جمعیتی که در زیر خط فقر اقتصادی بسر می برند بیشتر سخت فشرده می شود .

در خاتمه اینکه ضمن اینکه طرح پیگیری قانونی کردن انتخاب شهر داران از سوی وزارت کشور و استانداران دهان کجی ب رقیب مغلوب دوم خردادی ها می باشد که پس از 19 سال از تصویب قانوش آن را فعال کردند . همچنین بستن راه نفوذ و قدرت دوباره شان همچون باندهای مافیائی حاکم است . از سوی دیگر ناشی از ماهیت فاشیستی استبدادی تک صدائی رژیم تروریستی قرون و سطائی و ملوک الطوایفی کودتائی – پاسداری می باشد که پس از کودتا ی اخیر پاسداران و بسیجیان می بایست با شتاب هر چه بیشتری اقدام در بستر نفی جمهوریت و خلافت استبدادی اسلامی طالبانی قدم بر داشته شود . برای اینکه در اینگونه نظام مردم که دیگر از هیچگونه حق و حقوقی بر خوردار نیستند . زیرا که همچون گوسفند و بره های زیر کارد قصاب سلاخ خانه به نام ولایت فقیه یا لوطی جماران می باشند که در خدمت کودتا گران پاسدار متحجر و سرکوبگر می باشد. پس دیگردلیلی به عنوان زائده ی موی دماغ شوراهانمی بایست تحمل شود. چونکه ریش و قیچی در بست در اختیار کودتا گران تک صدائی و استبداد عریان حاکم کرده می باشد که مترسکی هم به عنوان ولی فقیه نماینده خدا دارد . بنابراین این مترسک چون جای همگان فکر و تصمیم گیری می کند.هم اینکه مردم چون نقشی در تصمیم گیری سر نوشت خودشان نمی توانند داشته باشند . لذا نیاز نیست تا که به کسی پاسخگو باشد. پس شوراهای شهر و روستا ها مزاحم دست و پا گیر نمی بایست بیش از این تحمل شوند و موازی قدرت وزارت کشور باشد
.

هوشنگ – بهداد
سه شنبه 30 تیر ماه سال 1388
نکاتی پیرامون خبری که از طرح ترور فیزیکی پاسداراحمدی نژاد می دهد

خبر دریافتی ضمیمه شده که دراینترنت بازتاب داده شده است نشان می دهد برای عبور از بحرانی که رفسنجانی بسازو بفروش در نماز جمعه تهران که مجبور شد تا که به این واقعیت وجود بحران اشاره کند و افزود که از شرایط مو جود همه ضرر کرده اند . اکنون حکایت از قربانی شدن پاسدار احمدی نژاد می شود که خبرش مربوط به نشست ضروری شب گذشته میان مجتبی خامنه ای بابرخی از رهبران سپاه پاسداران است تا صحبت از طرح ترور یا کشته شدن پاسدار احمدی نژاد شده است تا شرایط برای وارد صحنه شدن علنی سپاه پاسداران به بهانه ی کنترل شرایط موجود و آماده باش در بر ابر احتمال هر گونه خطر تهاجم خارجی هموار گردد تا وضعیت کودتا و حکومت نظامی اعلام گردد و دست به پاک سازی خونین حامیان خاتمی و موسوی و کروبی زده شود که امکان کنترل کردن و تسلط برشرایط بحرانی و خطری کنونی وجود داشته باشد . ضمن اینکه هر گونه طرحی که گفته می شود قرار است از طریق رفسنجانی علیه ی بر کناری لوطی جماران از سوی مجمع خبرگان رهبری و مراجع قم دنبال شود که برای پیگیری کردن این طرح اکنون رفسنجانی به مشهد سفر کرده است خنثی شود . یا اینکه طرح بر کناری احمدی نژاد که گزارش شده است از طریق طرح عدم کفایت سیاسی وی در مجلس دکوری و کمدی و انتصابی هشتم دنبال می شود این طرح نیز نازا گردد .

فراموش نشود که پیش در آمد علائم احتمال ترور کردن پاسدار احمدی نژاد تست شده است. البته پس از خطبه خوانی اخیر رفسنجانی و حضور گسترده ی مردم معترض در این نماز جمعه این هفته ی تهران و نوع فریاد و شعار های رادیکالی که فر یاد زده شد ضریب پیش گیری این طرح افزایش یافته است . بنابراین بی دلیل نیست که پس از اینکه وزیر بد نام و آدمکش حرفه ای اطلاعات آخوند اژه ای اعلام کرد که اسرائیل ازطریق مجاهدین قصد ترور پاسدار احمدی نژاد را دارد که می تواند باز تاب انتقام گرفتن از طرح پیشنهادی مسعود رجوی نیز باشد که خواهان بر کناری لوطی جماران ولی فقیه و ابطال کردن نمایش خیمه شب بازی انتصابات 22 خرداد و منحل کردن مجمع شورای خبرگان رهبری و جایگزین شدن موقتی آقای منتظری تا شرایط انتخابات مجدد آزاد بر گزار شود .

امااز سوی دیگر پس ازاعلام نظر زیر بد نام اطلاعات وسفر پاسدارگماشته احمدی نژا به مشهد که همزمان با حضور رفسنجانی در نمازجمعه 26 تیر داشت و پس از اینکه این خبر مخابره شد که آقازاده رئیس سازمان انرژیم اتمی استعفا داده است و احمدی نژاد در مشهد علی اکبر صالحی را جانشین وی کرد . همینطور رحیم مشائی را به عنوان مشاور و معاون ارشد خود بر گزیده است . بلافاصله موج اعتراضات و انتقادات مدعیان اصول گرایان به سوی پاسدار گماشته احمدی نژاد به خاطرانتخاب رحیم مشائی سرازیر شده است. آنگونه که جزو این منتقدان حتی شامل آخوند احمد خاتمی امام جمعه ی موققت تهران می شود که جزو شاگردان آیت الله انگلیسی محمد تقی تمساح است که مرشد پاسدار احمدی نژاد می باشد .

همینطور منتقد دیگر دیگر ورق پاره ی کیهان است که مدیر مسئولش سر باز جو حسین شریعتمداری نماینده ی ویژه لوطی جماران در این ورق پاره ی کیهان می باشد که جزو مدافعان سینه چاک پاسدار احمدی نژاد ودولت می باشد که انتقاد کردن اینان در کنارسایر منتقدان مدعیان اصول گرایان از پاسدارگماشته احمدی نژاد که پیرامون بر گزیده شد ن رحیم مشائی به عنوان مشاور ارشد رئیس جمهور است موج این انتقادات معنی و جهت دار همانگونه که اشاره شد می تواند مقد مه چینی کردن حذف فیزیکی و برکنارنمودن پاسدار گماشته احمدی نژاد از صحنه باشد که هیچراهی جز اینگونه بر کناری اش وجود ندارد . تلاش مذبوحانه عبور از بحران کنونی و رهائی از زیر بار نرفتن ابطال نمایش خیمه شب بازی انتصابات 22 خرداد از سوی لوطی جماران و کنترل فضای انفجاری و سرکوب خونین رقیب مغلوب حامیان شان می باشد به خصوص آنان که در باز داشتگاه و سیاه چال ها بسر می برند.

هوشنگ – بهداد
تیرماه 28سال 1388
نقد و بررسی " بعثت و ضرورت بازسازي اخلاقي جامعه" روزنامه ی جمهوری اسلانی یکشنبه 28 تیر ماه سال 1388
"جالب است که پس از 30 سال اعتراف شده است که همیشه بد اخلاقی های مختلف ادامه داشته است و عجیب تر اینکه تأکید شده که این بد اخلاقی ها در آینده هم ادامه خواهد یافت"
با تجربه ی 30 ساله که از کارنامه ی ننگین رژیم تروریستی کودتائی طالبانی آخوندی در دسترس می باشد از بس وارونه گوئی و دروغگوئی شده است و دین تبدیل به ابزار کسب قدرت وثروت و حفظ آن شده است و به قاموس کلماتی همچون عدالت و آزادی و اخلاق و امثالهم تهاجم و تجاوز شده و مثله گردیده اند که هر زمان اشاره به این کلمات و تأکید به رعایت شان می شود، ضمن تداعی معانی شدن اقدامات گذشته آنگونه آزار دهنده و حتی اهانت آمیز است که گویامردم ایران نه درک و بینش ونه حافظه ی تاریخی دارند که بیاد نمی آورند که در 30 سال گذشته حاکمان دین فروش چگونه با مردم ایران بر خورده کرده اند؟ یا اینکه اکنون شاهد و ناظر نمی باشند که در بستر رقابت جنگ قدرت و ثروت و مبارزه و فعالیت تبلیغاتی ریاست جمهوری در مناظره تلویزیونی میان نامزدان ریاست جمهوری چه گذشت؟ چگونه افشا گری گردید وچه گفته شد؟ یا اینکه پس از برگزاری نمایش خیمه شب بازی انتصاباتی – تقلباتی ریاست جمهوری دوره ی دهم 22 خرداد چگونه بر گزار شد؟ سپس چه اتفاقاتی در خیابان ها افتاد و ارگان های سرکوبگرنظامی پاسداری – بسیجی و انتظامی و لباس شخصی ها با رعایت اخلاق اسلامی با جوانان چگونه بر خورد کرده اند و تا کنون دسیسه و مغز چه تعداد را شکافته و یا اجساد شان را سوزانیده اند یا چگونه مسئولان رعایت اخلاق در باز داشتگاه و سیاه چال ها مشغول شکنجه گری و اعتراف گیری اخلاقی اسلام طالبانی می باشند و رهبر لوطی جماران با تخصص رعایت و فرهنگ گفتمان اخلاقی اسلامی اش برای شان هورا می کشد و تشویق به ادامه راه شان می کند تا که صدای هرگونه معترض و نا راضی را با همین گفتمان فرهنگ اخلاقی ادامه دهند تا همه مجبور به اطاعات و تسلیم شدن در برابر منادیان چنین فرهنگ اخلاقی حاکمان را قبول کنند تا که بقول سرمقاله نویس اصل بازسازی اخلاقی درجامعه ساری و جاری گردد .
البته موج رو به گسترش جنایات ضد انسانی و تجمع روزانه خانواده ها در کنار دیوار زندان اوین در صف انتظار دریافت خبری از عزیزان باز داشت شدگان شان می باشند تا نگران یافتن اجسد گلوله خورده شان همچون سهراب و ندا و یا جسد ترانه موسوی سوخته شده ی در بیابان قزوین نباشند تا که یافت شود کهاکنون سرمقاله نویس این چنین از بد اخلاقی های گوناگون ادامه دار از گذشته وامتدادش تا حال گفته و تأکید کرده که این چنین تا آینده ادامه خواهد یافت :
"آنچه امروز از بداخلاقي هاي گوناگون در جامعه مي گذرد : پديده جديد و نوظهوري نيست و همواره بوده و در آينده هم احتمال وجود آن بسيار است . آفات و آسيب هاي اين بداخلاقي ها نيز هميشه جامعه ما را رنج داده و بزرگان و ذخاير ارزشمند كشور را به شدت آزرده و خار در چشم و استخوان در گلو در غربتي دردناك فرو برده است"
در خاتمه اینکه چگونه است که سر مقاله نویس که در توصیف و صفات اخلاق اسلامی و پیامبر گفته و نوید باز سازی مشابه چنین جامعه ی اخلاقی را داده است . اما پس از اینگه از عمر 30 ساله ی رژیم مذهبی می گذرد که رهبرش خودش را نماینده خدا در روی زمین می داند و ولایت اسلامی تشکیل داده و جای همه ی مردمایران می اندیشد و تصمیم گیریمی کند و قدرت و اختیارش مافوق قانون اساسی می باشد . مهمتر اینکه خودش را رئیس ام القرای جهان اسلام می داند . چطوریست که پس از تجربه ی 30 ساله عملکرد و کارنامه ی و سایر مسئولان و ابسته به وی آنگونه است که سرمقاله نویس اعتراف کرده است که در این مدت همیشه بد اخلاقی ها ادامه داشته و در آینده هم ادامه خواهد یافت؟ چرا پاسخ داده نمی شود چرا زمانی که خمینی شیاد اوایل انقلاب گفت اقتصاد مال خر است زیرا که از معنویات و اخلاق اسلامی دفاع و حمایت می کند. ولی اکنون پس از 30 سال از تاریخ رقابت وجنگ میان پیروانش جنگ پیرامون قدرت و ثروت سپری شده است که اکنون با شدت هرچه تمامتر که جنگ برای حذف رقیب و قبضه ی قدرت و انباشت ثروت و انحصاری کردنش ادامه دارد.از این جنگ بنام بد اخلاقی ها مختلف نام برده شده است. یا در حقیقت این بد اخلاقی یعنی با بد ترین روش وحشیانه وضد انسانی با اتهام زدن وشکستن همه موازین انسانی است که دارد روزانه در همه سطوح جامعه دنبال می شود؟ اما مگر واقعیت جز این است که دین تبدیل به ابزار قدرت و سرکوب و جنایت و خیانت و بد اخلاقی از سوی حاکمان دین فروش و عوامفریب شده است که تنها راه علاج رفع هرگونه بد اخلاقی از جامعه ی ایرانی تغییرات دمکراتیک و جدائی دین ازحکومت می باشد.
هوشنگ – بهداد
یکشنبه 28 تیر ماه سال 1388
نقد و بررسی " بعثت دوباره (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان یکشنبه 28 تیرماه سال 1388
" آویزان به دوران پیامبر وعلی شدن برای متهم و محکوم کردن رقیب مغلوب،این شگرد نخ نما شده ی تبلیغاتی دین فروشان وعوامفریبان حاکم و جارچیان شان نه دیگر سود ندارد ، بلکه مضر ومخرب برای بازیگران و طراح شان می باشد "
مشخص است که غیر قابل کتمان کردن می باشد که شرایط کنونی حاکم بر ایران آنگونه شده است که محال است که به فضای قبل از 22 خرداد تاریخ بر گزاری نمایش خیمه شب بازی انتصاباتی- تقلباتی ریاست جمهوری دوره ی دهمقابل مقایسه باشد و به باز گردد . زیرا که شیوه ی برگزاری این نمایش خیمه شب بازی 22 خرداد و نتایج حاصله از آن که با دخالت بسیج و سپاه پاسداران و پشتبانی لوطی جماران و حمایت شورای نگهبان آلت دست لوطی جماران طرح کودتائی علیه رقیب مغلوب تدارک دیده شد و باوقایع و اتفاقاتی که پس از آن تا کنون رخ داده است و همچنان ادامه دارد . بطوری که دامنه ی رقابت و جنگ و نزاع و تلاش برای حذف کامل رقیب مغلوب و قبضه و انحصاری کردن قدرت و ثروت از سوی کودتا گران حاکم آنگونه تعیم داده شده است که حتی محدوده ی نماز جمعه ی تهران و خطبه خوانی در آن کشیده شده است که رفسنجانی محافظه کار و فرصت طلب مجبور شده است که بطور عریان از باز نده شدن کل رژیم تروریستی کودتائی – طالبانی یاد کند و اعتراف به وجود بحران نماید .
ناگفتهنماند که دستأورد یا طرف برنده شدن این معادله یا مبارزه نسل جوان است که بیش از 70% جمعیت کشور راتشکیل می دهد وخوشبختانه اکنون این نسل هم دارای شعار آگاهی و سیاسی شده است .هم اینکه وارد صحنه ی جدی مبارزه علیه ی مرتجعان دین فروشان و سرکوب گران حاکم شده است . به خصوص اینکه پیوند با جنبش اعتراضی و آزادیخواهانه ی دانشجوئی خورده است که بیش از نیم قرن دارای سابقه و تجربه ی مبارزاتی علیه ی ارتجاع حاکم داخلی و استعمار بیرونی حامی اش دارد. مهمتر اینکه جنبش اعتراضی کم کم دارد در بستر تبدیل شدن به جنبش اجتماعی سراسری می باشد .
در نتیجه اینکه می بایست افزود که شرایط بوجود آمده ی کنونی جرقه ی اصلی اش در بر نامه ریزی کور کورانه ی الگو برداری از روش تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا زده شد که از طریق صدا و سیمای شیوه ی مناظره های تلویزیونی مبارزات تبلیغات نامزدان ریاست جمهوری دو حزب معروف و آمریکائی کپی برداری و اجرا شد. زیرا که شبکه ی تلویزیونی خبررسانی رژیم تروریستی کودتائی طالبانی در چند نوبت مشابه ی اینگونه مناظره ی تلویزیونیآمریکائی را از سوی نامزدان رقیب پیگیری و اجرکرد که در تاریخ عمر ننگین 30سال گذشته ی رژیم تروریستی قرون و سطائی کودتائی طالبانی سابقه نداشت .
اما تکرار اشتباه بعدی که جرقه ی قبلی را شعله ور ساخت و منجر به پس زدن خاکستتر و نمایان شدن آتش فروزان زیر خاکستر شد . بیان افشا گری های پیاپی بود که از طرف نامزدان ریاست ریاست جمهوری انجام شد. چونکه بصورت عریان کارنامه ی 30 سال گذشته ی رژیم تروریستی کودتائی طالبانی گشوده و به محاکمه کشیده شد و ثابت گردید که چگونه از رأس تا ذیل این نظام در همه سطوح از ابتدا تا حال آلوده به فساد و رشوه و دزدی های نجومی و کلان و تبعیض و بی قانونی و بی عدالتی می باشد. لذاآنچه که 30 سال اپوزیسیون گفته بود و مردم ناراضی در خیزش چندین شهر در دوران ریاست جمهوری رفسنجانی ا از جمله شهرهای شیراز و تبریز و مشهد و اراک و قزوین و عجب شیر و اسلام آباد تهران بر توی خیابان ها فر یاد زده بودند . ولی با سرکوب و ضرب و شتم و تیر اندازی کشته و مجروح شدن و بازداشت و زندانی شدن مأموران سرکوبگر حکومتی مواجه شده بودند .اکنون از سوی بالا ترین مقامات و مسئولن گذشته و کنونی در مناظره های تلویزیونی اعتراف و اذعان شد که در نهایت موجب ریختن کامل توهم نسال جوان شد که بی اطلاع نسبت به مسائل گذشته نگهداشته شده یا اطلاعات غلط به اینان منتقل شده بود.
در خاتمه اینکه اکنون نه دیگر هیچ مهره ی نا آزمون شده ی سالمی باقی مانده است تا که بتوان با آن مانور تبلیغاتی عوامفریبانه داد . نه اینکه امکان دارد که نسل جوان آگاه شده ی مخالف را که وارد صحنه ی مبارزه شده است گول زد و منحرفش کرد که تجربه از مقاومت و ایستادگی کردنش کسب نموده و بدست آورده است. به خصوص اینکه دیواره ی فضای سرکوب و خفقان و ارعاب ووحشت اجتماعی نیز ترک بر داشته شده و همچون گذشته کارآئی و برائیوحشت آفرینی اجتماعی ندارد . زیرا که ماهیت نامشروع بودن لوطی جماران و آسیب پذیری رژیم طالبانی شقه شده کودتا گران نامشروع هم برجسته و عیان شده است. بد تر اینکه تق ابزاری بودن دین در راستای کسب قدرت و ثروت و حفظ آن با سرکوب و خفقان و جنایت و خیانت و جنگ افروزی و غارتگری و عوامفریبی نیز بد جوری در آمده است و مطمئناً ًگریز به صحرای کربلا زدن قلم بر دست یادداشت روز و روایت از بعثت پیامبر نقل قول کردن برای تشریح مقایسه ای کردن آن شرایط باشرایط کنونی با افزودن بد و بیراه گفتن به مدافعان جدائی دین از حکومت و آزادی و دمکراسی و سکولاریسم تاکه بتوان پاسخ به خطبه های رفسنجانی در نماز جمعه ی اخیر تهران و رقیب دوم خردادی ها و سایر مخالفان و دگر اندیشان داده شود و در مقابل بشود از لوطی جماران نامشروع و افشا و ضعیف شده و کودتاگران پاسدار و رئیس جمهور گماشته قلابی و تقلباتی احمدی نژاد دفاع نمود . نه اینکه این شیو ی مقایسه و تبلیغ کردن و مانور دادن آنهم پس از تجربه ی 30 ساله ای که مردم ایران از اینگونه عوامفریبی ها و دینفروشی های مزورانه ووارونه دارند . باید گفت کاری بیهوده و عاری از بازده ی مثبت عملی برای مدعی و حامیان مورد نظرش در بر خواهد داشت . چونکه این شگرد همچون اسب عصاری بر دور خود چرخیدن و تکرار تجربه ی شکست خورده ی 30 سال تجربه شده گذشته است . یا اینکه مثل مثال معروف با چوب بازی کردن با چیز بد بو وبیشتری بوی گندش در آوردن است . برای اینکه تاریخ مصرف رژیم تروریستی کودتائی پاسداری آخوندی طالبانی به سر آمده است و شرایط برای مبارزه در راستای تغییرات دمکراتیک فرار رسیده است .

هوشنگ – بهداد

یکشنبه 28 تیرماه سال 1388