نقد و بررسی "رمزگشائي از ناامني هاي اخير عراق" روزنامه ی جمهوری اسلامی دو شنبه 8 تیرماه سال 1388
"تلاش مذبوحانه برای یافتن روزنه ی فرار و صدور بحران داخلی به برون مرز با ادامه ی سیاست دخالت گری در امور داخلی عراق وگریز زدن و متهم نمودن عربستان سعودی "
بدون هر گونه ابهام و شک افزایش اقدامات تروریستی و با لا رفتن ضریب کشته ها و مجروحین این روز ها که در عراق اتفاق افتاده است ادامه ی همان سیاست نا آرام سازی وبی ثبات کردن عراق از سوی رژیم تروریستی و پدر خوانده ی تروریست جهانی آخوندی حاکم بر ایران می باشد . زیرا که با اجرا و دنبال نمودن طرح خائنانه و جنایت آمیز عوامل رژیم تروریستی آخوندی این اقدامات جنایتکارانه در عراق تعقیب و اجرا می شود . صد البته که نمی تواند بی ارتباط به اوضاع و شرایط نا آرام داخل ایران باشد . برای اینکه هدف منحرف کردن اذهان عمومی و انتقال و صدور بحران ایران به عراق و چرخاندن آنتن های خبر گزاری های شبکه ی ماهواره ای جهانی از روی وقایع داخل ایران به سوی عراق و خاور میانه و یاپیگیری مسائل دیگر همون مرگ مایکل جکسون می باشد .

زیرا که آنتنی کردن اخبار تظاهرات و مقاومت و ایستاد گی جوانان معترض و ادامه ی تظاهرات شان در خیابان های ایران هر گز نمی تواند که مورد خوشآیند حاکمان جنایتکار و عوامفریب و دروغگو وکودتاگران حاکم بر ایران باشد . به خصوص اینکه هم ماهیت نا مشروع و ضد مردمی بودن کودتاگران پاسدار و لوطی جماران عریان شده است . هم اینکه به انزوا کشانیده شدن جهانی رژیم تروریستی آخوندی بطور کامل برجسته شده است . بنابراین بی جهت نیست که ملای سرمقاله نویس پیگیری و بررسی مسائل داخلی که بسیار هم مهم می باشد رها کرده و فیلش یاد عراق کرده است تا اینکه به جای پاسخگوئی ورمز گشائی نا آرامی های خیابانی در ایران رمز گشائی ناامنی های اخیر عراق را جایگزین کند و بطور وارونه تحلیل دهد.

فراموش نشود که دامن زدن به اینگونه اقدامان تروریستی و ضد انسانی در عراق مرتبط با سیاست دشمنی کردن با تصویب توافقنامه ی امنیتی میان آمریکا و دولت عراق می باشد . همچنین مکمل تأکید تقاضای اخراج نظامیان آمریکائیان از عراق است تا که عراق بطور دربست در اشغال کامل پاسداران تروریست و عواملش در آید . البته از سوی دیگر ارتباط به بر گزاری انتخابات پار لمانی عراق نیز دارد . زیرا که لوطی جماران و پاسداران کود تاگر تلاش مذبوحانه می کنند تا که مانع از تکرار شکست مشابه ی انتخابات شورای استانی عراق و انتخابات پار لمانی لبنان و شکست حزب الله لبنان در انتخابات پارلمان عراق شوند بازهم شکستی دیگر بوقوع به پیوندد و همه ی سرمایه گذاری در عراق همچون افغانستان بهدر رود. لذا می بایست با فلسفه ی حوزوی صغرا و کبری کردن و زمین و آسمان بهم دوختن آمریکا و حزب بعث عراق و عربستان مقصر اقدامات تروریستی و ناامنی های اخیر عراق معرفی و شناخته شده اند.

در خاتمه اینکه دفاع از نخست وزیر عراق کردن از سوی ملای سرمقاله نویس که مورد حمایت لوطی جماران و سپاه پاسداران کودتاگر می باشد . می بایست که این حمایت یا معادله ی آن سوی سکه یا آن طرف معادله ی دشمنی کردن نیز در بر داشته باشد . بنابراین مطرح و متهم کردن اعضای حزب بعث عراق که مخالف شدید دخالت گری رژیم تروریستی آخوندی در عراق می باشند به عنوان عامل ناامن سازی های اخیر عراق یا در کنار حزب بعث عراق مقصر دانستن عربستان که چرا طرح یا پیشنهاد صلح مذاکره در خاور میانه داده است . یا اینکه مانع از پیروزی حزب الله لبنان در انتخابات اخیر پارلمان لبنان شد و با کشور مصر موجب شد که پاسداران کودتاگر به اهدافش در برپائی جنگ 22 روزه ی نوار غزه از طریق حماس نرسد . همینطور به خاطر اینکه عربستان تا کنون کوشش کرده است که عراق را رژیم تروریستی آخوندی بطور دربست غورت ندهد . مشخص است که دشمنی و حساسیت خاص برروی عربستان می باشد . لذا اکنون همانگونه که ذکر شد ضمن انحراف کردن اذهان عمومی از وقایع داخل ایران که جریان دارد و اعتراف آشکار دخالت گری در امور داخلی عراق و عربستان با متهم کردن حزب بعث عراق و عربستان برای توجیگری و فرار از نقش دخالت داشتن در اقدامات تروریستی و ناامن سازی عراق که هدف پاک کردن صورت مسئله و صدور بحران به برون مرز نیز می باشد . بنابراین اکنون می بایست هم رهبران کشور های همسایه و هم خاورمیانه و جهان هم به دلیل اقدامات وحشیانه ی ضد انسانی سرکوب کردن جوانان آزادیخواه ایرانی موضع اساسی محکوم کردن اتخاذ کنند . هم اینکه اقدام دخالت گری رژیم تروریستی در امور داخلی عراق و سایر کشور های خاور میانه را نیز محکوم نمایند . مهمتر اینکه می بایست بطور همآهنگ برای رفع بران بی ثباتی و ناامنی در منطقه ی خاور میانه و رها شدن از کابوس دسترسی به سلا اتمی رژیم تروریستی و یاغی بین المللی از مبارزات مردم ایران برای تغییرات دمکرتیک در ایران حمایت و پشتیبانی و فعالیت جدی کنند
.
هوشنگ � بهداد
دو شنبه 8 تیرماه سال 1388
نقد و بررسی "نوبت ايران (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان دو شنبه 8 تیر ماه سال 1388
"اکنون بوضوح تشریح و اذعان شده است که اهداف مثلثی 40 میلیون آرای قلابی ساختن شرکت کنندگان و 25 میلیون رأی برای پاسدار احمدی نژاد درست کردن چیست"
30 سال است که با پوشش صدور انقلاب یا در حقیقت صدور ارتجاع و بنیاد گرائی و تروریسم و سیاست دخالت گری در امور کشور های همسایه و منطقه ی خاور میانه به پیش برده شده و همچنان ادامه داشته است . آنگونه که تبدیل به دیپلماسی رسمی رژیم تروریستی آخوندی و تضمین کننده ی ادامه ی بقای حکومت ننگین رژیم یربر منش و یاغی بین الملل ت شده است . چونکه ام القرای جهان اسلام خود را نامیده است و دخالت گری در امور داخلی سایر کشور ها را حق ذاتی خود می داند . اما اکنون بدلیل رگبار بستن و مورد ضرب و شتم قرار دادن معترضان تقلبات گسترده ی نمایش خیمه شب بازی که بر توی خیابان های کشور فریاد مرگ بر دیکتاتور چه شاه باشد چه دکتر را سر می دهند . به خصوص در خیابان و بام های تهران اللبه اکبر گویان اعتراضی ادامه دارد. اما چون از سوی ارگان های سر کوبگر بطرز وحشیانه ای این فریاد های اعتراضی سرکوب می شود. بنابراین موجب اعتراض جهانی شده است . اما پاسدار قلم بر دست شاکی و بر افروخته شده و کف بر دهان آورده وارونه گوی انتقاد کرده که چرا گروه 8 و غرب در امور داخلی رژیم تروریستی آخوندی مداخله می کنند؟
جالب است که از سوی قلم بر دست یادداشت روز نویس غرب و رسانه های غربی متهم شده اند که قبل از بر گزاری نمایش خیمه شب بازی تبلیغات کردند تا در این نمایش خیمه شب بازی انتصاباتی ریاست جمهوری، موانع ایجاد کنند تا مردم ایران اعتماد دو باره خودشان به رژیم تروریستی آخوندی را نشان ندهند . البته توضیح داده نشده است که اگر چنانچه مردم ایران به این رژیم تروریستی آخوندی باور دارند. پس چه نیاز به تقلبات گسترده در حماسه رأی سازی نمایش خیمه شب بازی ریاست جمهوری دوره ی دهم بود؟ همینطور اگر رژیم دارای پایگاه مردمی باشد . پس چرا جوانان ناراضی بر توی خیابان ریخته و دست به اعتراض زده اند؟ بد تر اینکه چرا با گلوله و با توم و ضرب و شتم و گاز اشگ آور و کارد سلاخی بر ای قصابی کردن و کشتن مواجه شده اند؟ یا اینکه چرا پاسخ این معترضان اینگونه داده می شود؟ ضمن اینکه سیل جمعیت معترض ناراضی سرازیر شده بر توی خیابان های تهران که چند برابر جیره خواران و بسیجیان چماقدار و پاسدران و د ژخیمان و لباس شخصی های آدمکش حرفه ای می باشد. آخر تا کی قرار است که هذیان و وارونه گوئی شود و حقیقت کتمان و تحریف گردد؟
عجیب تر اینکه قلم بر دست هذیان و تناقض گوی با فراموش کردن عفو ملوکانه دادن به دلال و جاسوس چند جانبه هوشنگ امیر احمدی و دعوت به ایران شدن وی تا اینکه رحیم مشائی را با خود به آمریکا برد تا با مشاور اوباما دیدار داشته باشد .همچنین با نادیده گرفتن خطبه ی نماز جمعه ی رفسنجانی در تهران که خطاب به بوش از همکاری با اشغال گران نظامی افغانستان اعتراف کرد . یا اینکه بدون توجه به ارسال نامه ی تبریک پاسدار گماشته احمدی نژاد به اوباما رئیس جمهور آمریکا، ولی اکنون روابط نزدیک آمریکا در دوران مدعیان اصلاح طلبان را مطرح کرده است و به تقویت نیروهای آمریکا در داخل ایران اشاره نموده که چگونه تر تیب طرح مشترک با مدعیان اصلاح طلبان را دادند تا که علیه پاسدار احمدی نژاد تبلیغات کنند تا مانع قبضه ی پست ریاست جمهوری دوباره از سوی وی شوند . البته ضمن اعتراف ضمنی که شده که برای چه از ترس رئیس جمهور شدن میر حسین موسوی؛ پاسداران دست به کودتا زد وبا رأی سازی قلابی و فاصله ی 11 میلیون با آرای میر حسین موسوی پاسدار گماشته احمدی نژاد برنده اعلام شد. همینطور قلم بر دست یادداشت روز نویس آشکارا اعتراف کرده است که عامل اصلی ناامن سازی و بی ثبات کردن منطقه ی خاور میانه فقط رژیم تروریستی آخوندی است و نتیجه گیری کرده که بهمین دلیل است که اوباما برای آرام کردن بحران نا امنی منطقه نیاز به همکاری با رژیم تروریستی آخوندی دارد. بهر حال اعتراف نقش برجسته ی ناامن سازی و بی ثبات کردن خاورمیانه را قلم بر دست همکار پاسدار سر باز جو حسین شریعتمداری چنین تحلیل و تشریح کرده است :
"غرب مدت هاست دريافته كه ناچار است با ايران در منطقه خاورميانه كار كند و منافع و ايده هاي آن را در مجموعه طراحي هاي خود لحاظ نمايد. تجربه بيش از 8 سال حضور اشغالگرانه در منطقه، به غرب ثابت كرده است كه هرگونه ثبات يا بي ثباتي در خاورميانه در گرو اراده ايران است و ايران اين قدرت را دارد كه در مقابل هرگونه نظم تحميلي به منطقه از جانب غربي ها با قدرت ايستادگي كرده و آن را ناكام بگذارد. زماني تقريباً طولاني طول كشيد تا غربي ها فهميدند كه الگوهاي سنتي مهار، قادر به متوقف كردن ايران نيست و ناچار بايد از يك طرف به فكر طراحي ترتيبات مشترك با آن بود و از طرف ديگر با تلاش براي تقويت نيروهاي سياسي غربگرا، الگوهاي مهار را در ايران دروني سازي كرد. بر همين مبنا، طرف غربي علاقمند بود و اين علاقه خود را به هيچ وجه پنهان نكرد كه حالا كه ناچار از تعامل با ايران است لااقل بهتر است با دولتي غير از دولت محمود احمدي نژاد كه به روشن ترين شكل ممكن نشان داده حاضر به واگذاري هيچ امتيازي به غرب نيست، سر و كار داشته باشد. غربي ها هنوز خاطره خوش همكاري با اصلاح طلبان ايراني در فاصله سال هاي 76-84 را از ياد نبرده اند و دريغاگوي آن ايام هستند. به همين دليل قبل از انتخابات در سطوح آشكار و پنهان همه انرژي و امكانات خود را در اختيار اصلاح طلبان قرار دادند تا هم به نيروهاي مطلوب خود در داخل روحيه و انگيزه اي مضاعف داده باشند و هم به مردم ايران پيغام بدهند كه غرب روي كار آمدن چه كساني در ايران را مي پسندد و از آن خشنود مي شود."
در ادامه قلم بر دست یادداشت روز نویس با خود زنی کردن بیشتر اعتراف کرده زیرا که لو داده است که دلیل دیگر حماسه سازی تقلبات که با اجرای شوی با بازی گرفتن نامزدان برای داغ کردن تنور نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی - انتصاباتی دنبال شد، تر تیب دادن حضور سیاهی لشکر در پای جعبه های مار گیری و بالا بردن آرای قلابی شرکت کنندگان برای جا انداختن این ترفند تبلیغاتی بوده است تا که وانمود شود بر خلاف تصور و تبلیغات غربی ها که تلاش می کردند مردم را از رژیم ترورستی جدا سازند و نا مشروع بودنش را علنی کنند . اما اکنون دانستند که رژیم تروریستی آخوندی دارای حمایت مردمی و مشروعیت می باشند . البته در دنباله این ادعای کمدی نتیجه گیری شده است غرب شوکه شده چون متوجه شده است در طرح قطع پیوند مردم با رهبر لوطی جماران و مسئولین سیاسی خود شکست خورده است و امید خود برای روی کار آوردن مهره ی مورد نظرشان را از دست داده است. بنابراین با عوامل داخلی خودشان دست بکار ایجاد آشوب و اغتشاش توی خیابان ها شدند.
در خاتمه اینکه اکنون اعتراف شده که ساختن آرای تقلباتی 40 میلیونی شرکت کنندگان برای مشروعیت کاذب دادن به رژیم نا مشروع و یاغی بین المللی آخوندی و مانور دادن تبلیغاتی مثلثی چند هدفه است که ترسیم این مثلث طراحی شده از سوی پاسداران کود تا گران 40 میلیون رأی یک ضلع آن است . ضلع دو یا دیگراین مثلث حذف و بر کنار کردن رقیب با سرکوب بربر منشانه تظاهر کنند گان خیابانی است یا بقول مدعی قلم بر دست به شکست کشانیدن طرح مشترک رقیب دوم غربی ها با حامیان داخلی شان است که ناشی از به شکست کشانیدن آرزوی قبضه ی کرسی ریاست جمهوری می باشد . بالاخره ضلع سوم ساختن آرای قلابی 25 میلیون رأی برای پاسدار گماشته ی لوطی جماران و غلامک پاسداران از سوی پا سدران کود تاگر است تا که پشتوانه سو ء استفاده کردن از نام ملت برای پیگیری دسترسی به سلاح هسته ای شود . همچنین تضمین حمایتی ادامه ی سیاست دخالت گری در امور داخلی کشور های همسایه و منطقه ی خاور میانه می باشد . زیرا که هدف نهائی ناامن کردن وبی ثبات ساختن منطقه است تا که آمریکا برای مهار بحران نیاز مند در خواست همکاری با رژیم تروریستی آخوندی شود که در نتیجه موجب کاهش فشار برروی رژیم تر وریستی آخوندی شود و امکان دفع خطر فشار هسته ای حاصل گردد تا اینکه ادامه ی تلاش برای دسترسی به سلاح هسته ای فراهم شود . صد البته که فرصت مناسب برای به تسلیم کشانیدن رقیب و مهار و سرکوب معترضان خیابانی و گسترش خفقان و وحشت اجتماعی در شرایط حکومت نظامی بخشی دیگر از اهداف کودتاگران پاسداران می باشد. لذا غرب دو گزینه بیش در پیش روی ندارد. یکی تقبل رژیم تروریستی آخوندی با بمب اتمی با پذیرش و تحمل آرامی ها و بحران آفرینی و جنگ افروزی ها و احتمال تهدید صلح جهانی. یا نه گزینه ی دیگر مبنی بر اینکه تلاش همه جانبه برای دفع خطر را بر گزیند که شامل همآهنگی جهانی برای تغییرات دمکراتیک در ایران می باشد.
هوشنگ � بهداد
دو شنبه 8 تیر ماه سال 1388
نقد و بررسی " درسهائي از فاجعه هفتم تير ـ 2 روز نامه ی جمهوری اسلامی یکشنبه 7 تیر ماه سال 1387
"نگرانی سر مقاله نویس از تکرار صحنه ی 7 تیر از سوی کودتا گران حاکم علیه ی آخوند های پیرو خمینی شیاد و حذف کامل شان از قدرت"

پس از سپری شدن 28 سال از انفجار حزب چماقداران در 7 تیر سال 60 و پس ازفرصت طلبی کردن وتشبیه سازی این رخداد با تعدادشهدای عاشورای کربلا و سوء استفاده ی مذهبی کردن، اکنون که ماهیت کثیف عوامفریبان وغارتگران و فروشان جنگ افروزآنگونه بطور شفاف افشا و رسوا شده است که دیگر جای هیچگونه ابهامی حتی دراذهان حامیان رژیم تروریستی حاکم باقی نگذاشته است که خود شاهد صحنه های روزانه و ناظر وقایع و رخداد ها در این ایام بوده اند که چگونه با ابزاری شدن دین در بستر جنگ ونزاع قدرت و ثروت اکنون دامنه ی اتهامات و سرکوب و خفقان و وحشت در جامعه آنگونه توسعه یافته است که خطرحذف رقیب از سوی پاسداران کودتاگر بس جدی شده است. زیرا که سربازجو حسین شریعتمداری در یادداشت روز ورق پاره ی کیهان امروز خود خاتمی را به خاطر فاجعه ی سرکوب قیام 6 روزه ی دانشجوئی تیر ماه سال 78 خائن و موسوی را به قاتل بودن کشتگان اخیر تظاهرات خیابانی متهم نموده است و خواهان حاکمه کردن این دو نفر شده است . اما ملای سرمقاله نویس اکنون گریز به صحرای کربلا زده است و رهنمود باز آموزی و یاد گیری بقول خودش از فاجعه ی 7 تیر سال 60 یاد کرده وهشدار داده است یکی از دروس یاد گیری این انفجار این است که خطر متوجه نهضت روحانیت بود که ادامه ی واقعه خرداد سال 42 است که هنوز ادامه دارد .البته هدف ملای سرمقاله نویس و مشاور آخوند غارتگر و بساز و بفروش رفسنجانی مکار از مطرح کردن خطر روانیت دفاع کردن از رفسنجانی مکار است که از سوی باند های متحجر مافیائی کود تاگر حاکم مورد تهدید واقع شده است.

البته دفاع کردن ملای سر مقاله نویس از آخوندهای پیرو خمینی شیاد و آویزان شدن به گفته های وی اهدا ف چند منظوره را دنبال می کند . چونکه مدعی است که هنوز خطر از سوی آمریکا دفع نشده است. و دیگر اینکه می خواهد غیر مستقیم تفهیم کند که نفوذی های کودتا گران حاکم کنونی همین دشمن و تهدید کنندگان حذف آخوندهای پیرو خمینی شیاد هستند که اینان روحانیت اصیل نامیده شده اند. از جمله ی اینان رفسنجانی مکار بساز و بفروش است که دفاع کردن از وی را دنبال می کند. از طرف دیگر خطاب به دشمنان حاکم اذعان کرده که جنگ و تضاد و رقابت شان تاریخی می باشد. برای اینکه اکنون اینان بر اریکه ی قدرت خزیده اند که در رأس شان آخوند متحجر و غارتگر انگلیسی محمد تقی مصباح یزدی قرار دارد . لذا روی سخن به اینان چنین از واقعه خرداد سال 42 یاد کرده است :

«" در 15 خرداد 42 مقابله با گلوله و تفنگ و مسلسل شاه نبود كه اگر تنها اين بود مقابله را آسان مي نمود بلكه علاوه بر آن از داخل جبهه خودي گلوله حيله و مقدس مآبي و تحجر بود گلوله زخم زبان و نفاق و دورويي بود كه هزار بار بيشتر از باروت و سرب جگر و جان را ميسوخت و مي دريد . "

در خاتمه اینکه همه هم وغم ملای سر مقاله نویس نه مردم ونه حق و حقوق پایمال شده اشان نیست ونه اینکه مسئله اش نه سرکوب جوانان معترض در خیابان ها و کشته و مجروح و مضروب و باز داشت و زندانی و شکنجه شده شان می با شد که با زور و تهدید و فشار وادار به اعتراف می شوند ، بلکه همه ی نگرانی اش این است که نکند آخوند های مفتخور از رأس رژیم تروریستی آخوندی حذف شوند. به خصوص تهدید برروی رفسنجانی کاسته نشود و در نهایت عاقبت کودتای نظامی پاسداران نفی کننده ی جمهوریت با شکست مواجه شود و سمت و سوی شرایط رژیم تروریستی آخوندی به سوی جدا شدن دین از حکومت و سکولار شدن رود و موجب پائین کشیده شدن کرکره بازار و بساط دین فروشی و مفت خوری و غارتگری انگلان غیر مولد گردد. بنابراین از ترس محاکمه شدن آخوند های غارتگر و جانیان حاکم یا به سرنوشت مشابه 7 تیر دچار شدن وی احساس خطر کرده و اخطار عبرت آموزی از واقعه ی 7 تیر سال 60 داده است.

هوشنگ – بهداد
یکشنبه 7 تیر ماه سال 1387
نقد و بررسی " ارباب حلقه ها ؟ ! (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان یکشنبه 7 تیر ماه سال 1388
"اعتراف گیری عضو سازمان مجاهدین بهزاد نبوی پیش مقدمه متهم کردن موسوی و خاتمی و پرونده سازی به قتل و خیانت و بازداشت و محاکمه کردن شان می باشد"
اکنون که شرایط خطیر و پیچیده و حساس شده است . زیرا که پاسداران کودتاگر رژیم تروریستی آخوندی را در بن بست کامل فرو برده است . بنابراین مأموریت سنگوی پاسداران کودتاگر بس سنگین شده است . بدینوسیله پاسدار سربازجو حسین شریعتمداری هم وحشت زده و هم ذوق زده شده وارد میدان جنگ تبلیغات روانی علیه ی رقیب وارد میدان کار زار جنگ شده است و از موضع فرار به جلو و آی دزد کنان لو داده است که طرح سناریو وپرونده سازی کردن علیه ی سازمان مجاهدین بهزاد نبوی را هدایت می کند که در کنار جمعیت انگلیسی غارتگر مؤتلفه ی عسگر اولادی از دوران اسدالله لاجوردی جلاد زندان اوین دنبال می کرده است و پس از دوم خرداد سال 76 بسیار جدی تر این پرونده را تعقیب کرده است تا حال که اعتراف کرده است که پیش مقدمه ی باز داشت و اعتراف گیری از عضو دستگیر شده ی این جریان که گزارش اعترافش با تیتر درشت در صحفه ی اول ورق پاره ی کیهان اینگونه
عضو شوراي مركزي سازمان مجاهدين و ستاد موسوي: القاي تقلب و ايجاد آشوب از قبل برنامه ريزي شده بود به نمایش گذاشته شده است کلید این پروژه در 20 خرداد بطور علنی کلید خورد .
یعنی افشا کرده است که طراحان کودتاگر پاسدار همه جوانب تقلبات گسترده برای رئیس جمهور کردن پاسدار گماشته ی لوطی جماران و غلامک پاسداران کودتاچی برای حذف کامل رقبا را در نظر گرفته بودند . بهمین دلیل چون تصور نمی کردند موسوی بدلیل فشار اعتراضی مردم به خصوص نسل جوان سرازیر بر توی خیابان ها شده از ترس عقب نشینی کامل و تسلیم شدن و نگران از اتهام خائن شدن مجبور شده است که انتقادای به نتایج حماسه ی تقبات سازی آرای نمایش خیمه شب بازی کند که تبدیل نه به معضل و بحران ، بلکه رژیم تروریستی آخوندی را به بن بست کامل کشانیده است . آنگونه که پس از آتش گشودن مزدوران و دژخیمان برروی تظاهر کنندگان و آلوده شدن چنگال خونین پاسداران کود تاگر مجبور به اجرای سناریوی تکراری ونخ نما شده ی اعترافات تلویزیونی الگو بر داری شده پس از 30 خرداد سال 60 از زندانیان سیاسی در هم کوبیده شده اند که این بار برروی سازمان مجاهدین اسلامی بهزاد نبوی یا بقول خودشان سازمان منافقین 2 اجرا شده است .
بنابراین اکنون پس از اینکه گزارش این اعتراف گیری مسخره که برای انحراف اذهان عمومی و خاموش و خفه و کنترل کردن موج اعتراضات عمومی به ویژه پژواک اعتراضی جوانان آزادیواه تدارک دیده شده است که ابتدا ز طریق خبر گزاری اطلاعاتی – پاسداری – انتظامی – قضائی فارس که جایگزین خبر گزاری دانشجوئی ایسنا و بلند گوی تبلیغاتی پاسداران کودتاچی شده بازتاب داده شد تا به حساب عادی سازی شود و نقش محوری سرباز جو پاسدار حسین شریعتداری در طراحی و اعتراف گیری این پروژه محو گردد . اما چون این پاسدار سربازجوی شکنجه گر پرونده ساز ذوق زده شده و از حول حلیم با سر توی دیگ حلیم افتاده است و به سبک دو ذوقه خوی توبره و آخور وارد صحنه شده است . یعنی اینکه هم از طریق گزارش خبری اعتراف گیری وهم اعتراف کردن در یادداشت روز تلاش کرده است بصورت گاز انبری بر رقیب ضربه ی کاری وارد کند تا با دراز کردن این سازمان یا منافقین 2 به حکیم باشی موسوی و خاتمی برسد. زیرا که رفسنجانی غارتگر و فرصت طلب مکار بساز و بفروش با اعلام سر سپردگی به لوطی جماران و خنجر از پشت زدن به خاتمی و موسوی خودش را کنار کشیده است. پس پاسدار سربازجو حسین شریعتمداری برروی نام وی فعلاً قلم عفو کشیده است .

بهر حال چون پاسدار دژخیم شریعتمداری به تاریخ مقدمه چینی در تاریخ 20 خرداد رجوع کرده ناخواسته لو داده است که چگونه دست به خود زنی زده است و ثابت کرده است که چطوری به جای زیر برو بر داشتن چشم کور کرده است . چونکه در این اعتراف آشکارا نقش همکاران و مدافعان سعید امامی و عاملان و آمران قتل های زنجیره ای همچون همین پاسدار سربازجو حسین شریعتمداری و آخوند حسین رو الله حسینیان رو شده است که برای چه این آخوند حامی سینه چاک پاسدار احمدی نژاد تأکید قاطع می کرد که پاسدار گماشته ی لوطی جماران و غلامک پاسداران کودتاچی احمدی نژاد در همان دور اول نمایش خیمه شب بازی انتصاباتی تقلباتی ریاست جمهوری دوره ی دهم با اختلاف فاحش برنده می شود این پیش بینی ناشی از چه طراحی برناه ریززی شده از قبل برای حذف و توطئه و دسیسه ای علیه ی رقبا بوده است؟ بهر صورتل اکنون بازی کردن این چنینی همچون بازی کردن با چیز بد بو وگند بد بوئی اش بیشتر در آمدن است.
در خاتمه اینکه سربازجو حسین شریعتمداری به اتکای تجربه بازجوئی و شکنجه گری و اعتراف گیری و تحریف گری و پرونده و سناریو سازی 30 ساله ای که در زندان وورق پاره ی کیهان دارد. اکنون در دفاع از کودتا گران نظامی به جنگ خاتمی و کروبی و موسوی بر خاسته است . کروبی را شیخ گول خورده ای معرفی کرده که متهم به بازیگر تسلیم طلبی است که اهل خیانت به لوطی جماران و کودتاگران پاسدار نمی باشد . خاتمی را متهم به داشتن پرونده ی خیانت در قیام دانشجوئی 6 روزه ی تیر ماه سال 78 کرده است و موسوی را وابسته به بیگانه همچون آمریکا و اسرائیل کرده وعامل قتل های اخیر خیابانی قلمدادنموده است. در صورتیکه جانباختگان اخیر تظارات همگی بدست پاسداران و بسیجیان و بد نامان وزارت بد نام اطلاات و آدمکشان حرفه ای و دژخیمان لباس شخصی به شهادت رسیده اند . از سوی دیگر آخوند های حوزه ی علیه ی قم را نیز تهدید کرده است که نمی بایست از اینان حمایت کنند تا تبدیل به سرپل و راه فرارشان از پاسخگوئی قاتل بودن شان شوند . یعنی همانگونه که این پاسدار دژخیم پرونده ساز کیفر خواست صادر کن در یادداشت روز خود اذعان و تأکید کرده است هدف محاکمه کردن موسوی و خاتمی می باشد تا بدینوسیله جایگاه کودتا گران پاسدار تثبیت شود ومهر کامل بر نفی جمهوریت و تأئید حاکمیت فاشیستی اسلامی مدل طالبانی آخوند انگلیسی مصباح یزدی زده شود . ضمن اینکه تأکید بر پایان پذیری بر گزاری نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی – انتصاباتی نیز زده است. بنابراین اکنون روی سخن با مخاطبان غربی است که دیگر منتظر چه اقدام یا معجزه ای از درون رژیم تروریستی کود تاگر نظامی بربرمنش یاغی بین المللی و پدر خوانده ی تروریست جهانی می باشند تاکه توهم شان بطور کامل ریخته شود که بدانند این رژیم تروریستی و نامشروع ضد بشری اصلاح و تغییر پذیر نمی باشد و آنگونه درنده ووحشی و ضد بشری و قدرت وانحصار طلب و غارتگر است که به آسانی بهترین و بالا ترین مهره های کلیدی و کیفی خودش را با سنگین ترین اتهامات قربانی می کند تا چه رسد به اینکه به خواهد پای بند تعهدات بین المللی خود باشد و دست از اهداف بلند پروازانه ی هسته ای اش بر دارد و به فکر مطالبات و نیاز مردم محروم ایران باشد و برای بقای ننگین خودش دست از صدور تروریسم و بنیاد گرائی و ارتجاع با سیاست دخالت گری در امور داخلی سایر کشور برای بحران آفرینی و جنگ افروزی دست بر دارد و از تلاش مستمر نا آرام سازی و بی ثبات کردن منطقه ی خاور میانه کوتاه بیاید . پس مثل همیشه مجدداً تأکید می شود تنها راه ل نهائی عدم برسمیت شناختن این رژیم ترورستی آخوندی و نمایش خیمه شب بازی اخیر است و همزمان کوشش جهانی برای تغییرات دمکراتیک در ایران است .

هوشنگ – بهداد
یکشنبه 7 تیر ماه سال 1388
نقد و بررسی " درس هائي از فاجعه هفتم تير" روز نامه ی جمهوری اسلامی دوشنبه 6 تیر ماه سال 1388

"شغال بیشه ی مازندران را ندرد جز سگ مازندرانی"

پس از کودتای نظامی اخیر هرروز که سری می شود . تضاد و رقابت ها و جنگ و نزاع میان باند های مافیائی کودتاگر حاکم با رقیب مغلوب حاد تر و آشتی ناپذیر تر می شود . برای همین ملای سر مقاله نویس برای اینکه به رقیب خود پیام دهد . مجبور شده است که برای مقدمه چینی کردن بهانه ی لازم داشته باشد . پس واقعه روز های 6 و 7 تیر را مطرح کرده و هدف خود را تعقیب کرده است . بنابراین در پاسخ به بخشی از ادعای مطرح شده باید گفت اگرطبق ادعای ملای سرمقاله نویس خمینی وشیاد وپیروانش توان سرنگون کردن شاه را داشتند چرا در13خرداد سال 43 اینکاررانتوانستند بکنند که شاه خیلی ضعیف تربوتاکه نیازنباشد خودش با همراهی سرهنگ ساواک شاه تا استانبول ترکیه بدرقه شود. سپس از آنجا راهی نجف گردد تا پس از 15 سال باز هم با در خواست شاه از رئیس جمهور وقت فرانسه و صدور پاسپورت ایرانی مجور ورود به فرانسه را دریافت کند و در شرایط حکومت نظامی بی احساس وارد تهران شود و در گورستان بهشت زهرا حضور یابد و با شیادی و عوامفریبی وعده های دروغ ووارونه دهد .

همچنین چرا پیروان زندانی شده شان در زمان شاه با ساواک همکاری کردند و مجبور شدند 3 بار درود و سپاس به شاهنشاه بگویند تا که از زندان آزاد شوند ؟ بدتر اینکه مگر خمینی شیاد مهندی بازرگان را مأمور نکرد تا که دولت موقت تشکیل دهد و نخست وزیر امام زمانی نامیده نشد ؟ مگر در کابینه اش ملی گراها و ملی مذهبی ها نبودند که اکنون ادعای خشمگین بودن اینان از انقلاب شده است ؟

از سوی دیگر مگر پس از طرح اشغال سفارت آمریکا 13 آبان سال 58 در تهران که برای سقوط دولت موقت بازرگان و بقدرت خزیدن آخوند ها طراحی شد و خمینی شیاد آن را انقلابی بزر گتر از انقلاب اول نامید که هدف بعدی حذف نیروهای انقلابی و فعالین سیاسی و مورد ضرب و شتم قرار دادن و حذف از صحنه بود . آیا حزب توده و اکثریت مدعیان کمونیست زیر پرچم امام شیاد ضد امپریالیست خیمه نزدند و تا آنجا سنگ پیرو خط امام ضد امپریالیست را بر سینه نزدند تا اینکه از سوی باند مافیائی انگلیسی مؤتلفه ی عسگر اولادی در دستگاه فاسد قضائی و دادستانی ضد انقلاب رهبران شان دستگیر زندانی و دیگر اینان نیز تحمل شدند ؟ البته که اینان تا این تاریخ هنوز دل از رژیم تروریستی آخوندی بر نکنده اند . زیرا که پیوسته از جناحی از این رژیم دفاع و حمایت کرده اند و اکنون نیز پا به پای ملای سرمقاله نویس از میر حسین موسوی پشتیبانی می کنند .

اما متحجران خشمگین از انقلاب که اکنون بقدرت خزیده اند و طرح کودتای نظامی برای حذف رقیب یا پیروان خمینی شیاد تدارک دیدند . چرا با جود اینکه خمینی شیاد اینان را متحجرین و مرفهین بی درد با اسلام آمریکائی می نامید همچون برخوردی که با مخالفین کرد با اینان بر خورد نکرد تا که زمینه ی بقدرت رسیدن شان در شرایط کنونی فراهم شود؟ مگرر پاسخ غیر از این است که هیچگونه فرقی میان متحجرین حاکم با ارتجاعیون مغلوب پیروان خمینی شیاد با اینان نیست جز جنگ و نزاع قدرت و ثروت که 3 دهه است برای حذف همد یگر وجود دارد ؟ زیرا که هر دو مدعی آزمون شده در 30 سال گذشته ضد مردم و آزادی و دشمن عدالت و دگر اندیشان و زن ستیز می باشند و دشمنی مشترک شان با مجاهدین و سایر دگر اندیشان ناشی از همین طرز تفکر واپسگرائی و ابزاری کردن دین در راستای عوامفریبی و دین فروشی برای کسب قدرت و انباشت هرچه بیشتر ثروت می باشد. مشروط بر اینکه تناقض گوئی فاحش ملای سرمقاله نویس نسبت به مجاهدین کامل برجسته و عیان شده است. چونکه بر خلاف ادعای این مدعی مقاله نویس نه اینکه سازمان مجاهدین تمام نشده است ، بلکه تبدیل به آنچنان دشمن جدی و قوی و خطر ناکی شده است که تبدیل به کابوسی وحشتناکی برای سران رژیم تروریستی آخوندی شده اند که خواب و آرامش شان را بر هم زده است که یک لحظه غافل از دسیسه و توطئه گری برای ضربه زدن به اینان نمی شوند . آنگونه که برای سنگین کردن پرونده ی اتهامی رقیب یا بازداشت شدگان جنایات مرتکب شده جنایتکاران بسیج و لباس شخصی ها پاسداران و اطلاعاتی ها بد نام و آدمکش حرفه ای به حساب مجاهدین گذاشته شده است . یعنی اینکه جوانان مبارز وآزادیخواهی که در تظاهرات اخیر خیابانی مورد شلیک گلوله ی دژخیمان واقع می شوند یا با کارد قصابی سینه ها شکافته و گلو بریده و به شهادت می رسند مجاهدین عامل و مقصر معرفی می شوند . زیرا که اعتراف آشکار شده است که اینان هستند که در برون مرز از طریق برنامه های سیمای آزادی و رسانه های اطلاع رسانی شان خواهان ادامه ی تظاهرات خیابانی و مشوق شان می باشند.

البته برای رفع ابهام اکنون لوطی جماران می تواند که یک همه پرسی آزاد برگذار کندد تا مشخص شود جایگاه وپایگاه اندیشه ارتجاعی وضدمردمی خمینی شیاد وپیروانش چگونه است؟

همینطور عجیب است که پس از 30 سال که از افشاگری های اوایل انقلاب مجاهدین می گذرد که خود نامزدان ریاست جمهوری در مناظره های تلویزیونی خود اعتراف به این واقعیت ها تکرار اندر تکرار کردند. ولی اکنون با کمال وقاحت ادعای کمدی کرده است که مجاهدین در اوایل انقلاب شایعه سازی و افشا گری دروغین می کردند.

در خاتمه اینکه ملای سرمقاله نویس با شیوه ی بدر گفتن تا دیوار بشنود هدف و پیام دادن به مخاطبین خود را دنبال کرده است . زیرا که از ترس چون نمی تواند آشکارا انگشت برروی همان متحجرین اوایل انقلاب بگذارد که دشمن خمینی شیاد بودند که هم مخالف جمهوریت و هم ولایت فقیه ی خمینی شیاد بودند که اکنون نه اینکه بقدرت خزیده اند ، بلکه برای حذف کامل رقیب پیرو خمینی شیاد و حذف جمهوریت و اعلام حاکمیت اسلامی طالبانی دست به طرح کودتای نظامی زدند و شرایط حکومت نظامی تحمیل کردند. از سوی دیگر در مناظره های تلویزیونی رفسنجانی بساز و بفروش غارتگر مکار را یک سکه ی پول کردند . البته داستان تسویه های خونین پیروان خمینی شیاد از سوی کودتا گران متحجر انگلیسی حاکم در راه می باشد . برای همین مشاور رفسنجانی در سر مقاله ی خود به مناسبت 6 و 7 تیر هشدار داده است و درس آموزی از هفتم تیر سال 60 را یادآوری کرده است که مفهومش این است که احتمال تکرار چنین صحنه هائی برای مغلوب شدگان دوم خردادی ها و پیروان خمینی شیاد از سوی متحجران کودتاگر حاکم وجود دارد. یعنی اینکه ادامه ی جنگ قدرت و ثروت انحصاری کردنش با حذف خونین رقبا مبدل به این ضرب المثل شده است که گفته می شود شغال بیشه ی مازندران را ندرد جز سگ مازندرانی . بهر حال پس از 30 سال آزمایش ابزاری کردن دین در بستر حفظ قدرت و ثروت و سرکوب و خفقان و سانسور و توجیه گر جنایت و خیانت و جنگ افروزی و غارتگری که حاصل آن فریاد مرگ بر دیکتاتور و بسیج و خامنه ای از سوی جوانان معترض توی خیابان ها شده است . هنوز هم تأکید می شود که می بایست که به سمت تغییر دمکراتیک در ایران بعنوان راه حل رفت. بنابراین باید همه ی آزادیخواهان و مخالفان و دگر اندیشان در این مسیر با هم همگام و همآهنگ شوند.
هوشنگ - بهداد
دوشنبه 6 تیر ماه سال 1388
نقد و بررسی " انتظار از دستگاه قضا (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان دوشنبه 6 تیر ماه سال - 1388
"طرح پیگیری مبارزه با رقیب مغلوب با بهانه ی مبارزه با فساد اقتصادی و رانتخواری از طریق همکاری مشترک دستگاه آلوده به فساد قضائیه و دولت دهم "
در رژیم تروریستی آخوندی که دین و مذهب تبدیل به ابزار قدرت و ثروت و سرکوب و عوامفریبی شده است . گذشته از وجود ایام مراسم سوگواری و عزاداری تولد و وفات های مذهبی و مرده خواری و فرصت طلبی و سوء استفاد کردن از اینان ایام و هفته و مراسم های دیگری نیز وجود دارد که هدف انحراف اذهان عمومی و سر کار گذاشتن مردم می باشد که همچون هفته ی دفاع مقدس جنگ ، هفته ی دولت و .... بالاخره هفته ی قوه ی قضائیه آلوده به فساد و رشوه و تبعیض و رانت خواری نیز می باشد . اکنون قلم بر دست یادداشت روز نویس ورق پاره ی کیهان متعلق به سر بازجو حسین شریعتمداری وارد میدان شده است و پیرامون این هفته قلمفرسائی در راستای اهداف خاص کرده است . البته این تحلیل گری پس از خطبه ی نماز جمعه ی آخوند متحجر احمد خاتمی شاگرد آخوند انگلیسی متحجر و دزد انگلیسی محمد تقی مصباح شده است . زیرا که آخوند احمد خاتمی روز گذشته در خطبه ی نماز جمعه ی خود تظاهر کنند گان نا راضی خیابانی را متهم به محارب با خدا و دشمن جانشین خدا لوطی جماران کرد و از دستگاه آلوده به فساد و رانت خواری و تبعیض و رشوه گیری قضائیه خواست که هر چه زود تر دست بکار شود و برای صدور احکام اعدام باز داشت شدگان تظاهرات اخیر خیابانی اقدام کند . همینطور قلم بر دست مأمور یادداشت روز نویس محور های وظایف و بیلان کاری این نهاد فاسد قضائیه را لیست کرده است تا که بتواند ادامه ی صدور فتوای مرگ باز داشت شدگان اخیر آخوند آدمکش متحجر احمد خاتمی را ضمن مهر تأئید بر آن زدن تأکید بر پیگیری مبارزه با فساد اقتصادی از سوی دستگاه قضائیه آلوده به فساد و دولت دهم کند.
اما پرسش است که مگر در رژیمی که از رأس تا ذیل آن در همه سطوح آلوده به فساد است و بنا بر اعترافی که آخوند عراقی شاهرودی رئیس انتصابی دستگاه آلوده به فساد قضائیه کرد و گفت کاخ مخروبه ای را از رئیس قاضی القضات شیخ محمد یزدی دزد و آقازاده های دزد تر از خودش تحویل گرفت. مگر جز این است که این نهاد آلوده و فاسد ویرانه تر از گذشته شده که قرار است دو ماه دیگر تحویل یک شیخ انگلیسی متحجر و آلوده تر از رؤسای قاضی القضات قبلی بنام شیخ صادق لاریجانی داده شود که قلم بر دست یادداشت روز نویس تقاضای بیلان عملکرد دوره ی 10 ساله از رئیس کنونی اش آخوند کلان دزد شاهرودی عراقی کرده است و ابراز امید واری کرده که این کاخ مخروبه تر از گذشته نشده باشد که می خواهد تحویل رئیس انتصابی بعدی داده شود.
در خاتمه اینکه اکنون با افشا و عریان شدن خط بطان بر پایان پذیری نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی ونفی پسوندی جمهوریت و اثبات و جایگزین شدن دیدگاه حاکمیت اسلامی طالبانی آخوند محمد مصباح یزدی که مکمل ادامه ی جنگ قدرت و ثروت جناحی و باندی شده است که پس از کودتای نظامی پاسداری عجیب شتاب گرفته است . به خصوص پس از نمایش مناظره ی تلویزیونی نامزدان ریاست جمهوری دوره ی دهم که نامزدان نه پته ی رقیب و کل نظام تروریستی آخوندی برروی آب ریخته و به وضوح ثابت شد که نه هر رقیب از دیگری بیشتر آلوده به فساد می باشد بلکه نظام از بالا تا پائین غرق در فساد و آلودگی و غارتگری می باشد . همچنین چون پای رفسنجانی بساز و بفروش و غارتگر و آقا زاده هایش در این مناظره هابه میان آمد و پاسدار گماشته احمدی نژاد خط و نشان کشید که پس از پایان نمایش خیمه شب بازی انتخابات � انتصابات � تقلباتی ریاست جمهوری به این حساب ها رسیدگی خواهد کرد. اکنون نیز مقدمه ی پیگیری و تسویه حساب با رقیب اینگونه با پیگیری مبارزه با مفاسد اقتصادی از سوی دولت دهم با دستگاه آلوده به فساد قضائی طراحی شده است که می توان گفت تازه نکته قله ی کوه یخ شناور از زیر آب بیرون زده شده است . بنا براین چشم انداز ادامه ی جنگ قدرت و ثروت باند های مافیائی و جناحی در آینده ی نزدیک اوج بیشتری به خود خواهد گرفت و به جرأت می توان گفت که هیچگونه ی روزنه ی امیدی برای بهبود اوضاع و شرایط برای مردم ایران وجود ندارد . لذا چون نامشروع بودن رژیم تروریستی آخوندی و همه باند ها و جناح هایش افشا و رسوا شده است که برای جوانان معترض در صحنه ی تظاهرات خیابانی هم این واقعیت اثبات شده است . پس همچون همیشه تأکید می شود که تنها راه برون رفت و رها شدن از شر این رژیم فاشستی � مذهبی � طالبانی فقط تغییرات دمکراتیک در ایران می باشد.
هوشنگ - بهداد
دوشنبه 6 تیر ماه سال - 1388
خطبه ی نماز جمعه ی تهدید آمیز و مرگ آفرین آخوند احمد خاتمی در تهران

پاسداران کودتا گر نظامی که در برابر مبارزه و مقاومت جوانان مبارز و آزادیخواه به ستوه آمده و در مانده و مستأصل شده اند. پس از اینکه مقدمات صحنه پردازی و پرونده و تشابه سازی ها را در بوق تبلیغات رسانه ای کرده اند که چکیده و تجربه و عملکرد 30 ساله ی ارگان های سر کوبگر جانی و دژخیمان لباس شخصی ها و اعضای حزب پادگانی می باشد که همگی دارای کار نامه ی سیاه و ننگین جنایت آمیز 30 ساله در سیاه جال های سراسر کشور دارند و حضور پر رنگ در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان خونین سال 67 داشته اند. سپس جزو آمرین و عاملین قتل های زنجیره ای بوده اند . اکنون زمینه را برای برداشت اهداف ضد انسانی خود آماده کرده اند. زیرا که شیخ احمد خاتمی شاگرد آخوند انگلیسی محمد تقی مصباح غارتگر و متحجر و فتوا دهنده ی قتل و کشتار عمومی در پیش خطبه های نماز جمعه های تهران در دوران محمد خاتمی که مرشد پاسدار گماشته احمدی نژاد می باشد و آرزوی جانشین شدن رئیس خبر گان رهبری دارد. سپس ولی فقیه شدن با حذف جمهوریت و اعلام حاکمیت اسلام طالبانی را در سر خود می پروراند . وارد صحنه ی معرکه گیری نماز جمعه ی تهران شده است تا که فتوای مرگ برای معترضان به اتهام محاربه با خدا صادر کند تا بزعم پاسدان کود تاگر نظامی دیکته کننده ی خط و نشان کشیدن پشت پرده با ایجاد رعب و وحشت و راه اندازی بساط دار و تیر باران و حمام خون ، به خیال خام خودشان شاید قا در شوند فضای انفجاری جامعه را کنترل نمایند . غافل از آنکه فرق شراط کنونی با گذشته در این است که دیگر هیچگونه مشروعیت و اعتباری برای رژیم تروریستی کود تاگران نظامی بربر منش و تاریک اندیش و آدمکش دروغگوی رسوا شده در اذهان عمومی باقی نمانده است و جوانان خشمگین و تظاهر کنندگان ناراضی هر گز اپسیونی نسبت به حاکمان دین فروش و عوامفریب و دروغگو دیگر توهمی ندارند .

بنابراین اینگونه فتوای مرگ صادر کردن آخوند شیاد احمد خاتمی، نه ناشی از قدرت و اقتدار پاسدار کودتاگران نظامی و لوطی جماران نمی باشد ، بلکه هم نشانگر موضع ضعف و و حشت و اضطراب از کنترل خارج شدن شرایط کنونی است. هم اینکه بیان کننده ی این واقعیت است که به وضوح زیرآب دروغ سای آرای 40 میلیون شرکت کننده و قبول داشتن نظام تروریستی آخوندی با تدارک بیش از 24 میلیون رأی تقلباتی و دروغین برای پاسدار گماشته احمدی نژاد درست کردن زده شده است .

زیرا که رژیمی که دارای پایگاه مردمی باشد که رهبر و مسئولانش ادعای حضور و شرکت 85% واجدین الشرایط در نمایش خیمه شب بازی کمدی ریاست جمهوری اش کرده اند . مشخص است که دیگر نه نیاز به واکنش گسترده ی اعتراضی مردم به خصوص جوانان معترض در صحنه ی تظاهرات خیابانی نمی باشد ونه اینکه احتیاج به سرکوب و حشیانه ی بر بر منشانه ی تظاهر کنند گان در خیابان های کشور به خصوص تهران ضروریست . مهمتر اینکه نمی بایست که جنایات بسیجیان و پاسداران و لباس شخصی های آدمکشان حرفه ای به معترضان و مخلفان نسبت داده شود و دست به تلاش مذبوحانه ی توطئه و دسیسه و پرونده سازی وارونه علیه ی رقبا و معترضان زده شود و تهدید به اتهام محاربه و شرع اسلام گردند آنهم اسلامی که 30 سال است تبدیل به وسیله ی قدرت و ثروت و ابزار سرکوب و خفقان و غارتگری شده است و در نهایت برای چه می بایست خواهان اجرای حکم اعدام برای معترضان حق و حقوق پایمال شده شد؟

عجیب است که این آخوند جانی بهمان سبک سربازجو حسین شریعتمداری با شیوه ی چماق و هویج با نامزدان بازنده بر خورد کرده است و خطاب به اینان پیام هشدار تسلیم شدن و پذیرش شکست داده است و بطور مضحک و صد در صد وارونه لوطی جماران معتاد و فاسد و دروغگو ودین فروش را نماینده ی خدا خطاب کرد ه و هر گونه مخالفت با وی را مخالفت با خدا قلمداد نموده است . در صورتیکه زمان زیادی از اعتراف این لوطی نمی گذرد که آشکارا اعتراف کرد که وی دارای یک جسم ناقص و جان نا قابل با اندک آبروئی می باشد که آنهم از چماقداران حامی اش به عاریت گرفته شده است .

حال در شرایطی که تظاهر کنندگان خشمگین در خیابان ها از فرط خشم و نفرت و نارضایتی مرگ نثار لوطی جماران و بسیجیان چماقدار حامی اش می کنند . چگونه این عنصر پلید شدیداً قدرت طلب که گفته می شود آقا زاده مجتبی همیشه غایب و فراری از جلوی دوربین هم جانشین لوطی جماران شده است. هم اینکه رهبریت سرکوبگری معترضان را بر عهده دارد . اکنون این لوطی جماران می تواند جانشین و نماینده ی خدا برروی زمین باشد که این آخوند دلقک تا زیر گلو دارای شکم مفتخور و متحجر احمد خاتمی؛ چنین ادعایش را کرده است تا که بتواند زیر چتر این ادعای وارونه، مخالفان وی و معترضان را متهم به محاربه با خدا کند و حکم و فتوای مرگ برای شان صادر نماید؟ کمدی تر اینکه این آخوندک شکم گنده ی مفتخور و متحجر وارونه گوی که هنگام خطبه خوانی بدلیل اینکه با کمبود اکسیژن مواجه شده دچار هذیان گوئی هم شده است و دبیر کل ساز مان ملل را تهدید کرده است. همچنین واکنش اعتراضی رهبران کشور های اروپائی نسبت به سرکوب و کشتار تظاهر کنند گان خیابانی در ایران را متهم به احساسی شدن و کود کانه بر خورد کردن نموده و با حواله دادن پاسخگوئی جانانه از سوی مردم ایران به اینان تهدید شان کرده است !

در خاتمه اینکه رژیم ورشکسته و آبرو باخته ی غارتگر و درغگوی دین فروش افشا شده که بیش از 3 دهه است که با ابزار دین و شارلاتان گری و شیادی و تصویر مار کشیدن و مار قالب کردن همراه با تهدید و ترور و سر کوب و ضرب و شتم و باز داشت و زندان و شکنجه و اعدام و قطع اندام و سنگسار کردن با رشد تورم و گرانی و اافزایش فقر و بیکاری در جامعه با وعده های دروغ و وارونه چه چیز بیشتری به مردم ایران داده است ؟ لذا پر واضح است اکنون که سپاه پاسداران تر وریست که بطور عریان اقدام به کودتای نظامی کرده است . برای اینکه رقبا را حذف کامل از صحنه کند . همینطور برای خاموش کردن صدای اعتراضی مردم و به خصوص جوانان به جان آمده که توی خیابان ها دست به تظاهرات زده و فریاد مرگ بر دیکتا تور و خامنه ای و بسیجیان می زنند. چون پاسداران کودتاچی قصد رها کردن قدرت و بازگشت به پاد گان ها را ندارد .باید که اعضای حزب پادگانی اشان در کنار و هم دوش سایر دژخیمان لباس شخصی ها و آدمکشان حرفه ای دارای کار نامه ی سیاه 3 دهه را وارد صحنه کنند تا که بطور گسترده دست به سرکوبگری وحشیانه بزنند. اکنون نیز در ادامه ی سناریو عمله ی ارتجاع و استعمار همچون آخوند جلاد احمد خاتمی را وارد معرکه گیری نماز جمعه ی تهران کرده اند تا به رقبا و معترضان ناراضی پیام محاربه با خدا و تهدید به اعدام داده شود . زیرا که جانیان حاکم احساس خطر جدی و از دست دادن قدرت و انباشت ثروت کرده اند که تنها راه بقای ننگین خودشان را مثل گذشته در کشتار و خفقان و سر کوب هر چه بیشتر می بینند . در صور تیکه درک و فهم و شعور این را ندارند که اختلاف شرایط کنونی همانگونه که اشاره شد همچون گذشته نیست . زیرا که دیگر نه توهمی ونه ترسی در وجود نسل جوان است . زیرا که اکنون در مصاف حاکمان جنایتکار و عوامفریب و دین فروش و دروغگو کسانی قرار گرفته اند که بیش از 70 % جمعیت کشور را تشکیل می دهند و محصول و پرورش یافتگان 30 ساله ی خود رژیم تروریستی آخوندی می باشد . بنابراین دیگر جای هیچگونه شکی باقی نمانده است که تنها راه نجات کشور و رها و آزاد شدن مردم ایران تغییرات دمکراتیک در ایران می باشد و این مسیر را کود تاگران نظامی حاکم نه اینکه نمی توانند سد کنند ، بلکه برای حفظ قدرت و ثروت تلاش مذبوحانه می کنند تاکه جهت تغییرات دمکراتیک را به سمت قهر آمیز و خونین و پر هزینه سوق دهند.

هوشنگ � بهداد

جمعه 5 تیر ماه سال 1388
نگاهی به چند گزیده خبر وارونه ورق پاره ی کیهان پاسدار سر باز جو شریعتمداری

اکنون که 12 روز از برگزاری نمایش مضحک خیمه شب بازی انتخاباتی � انتصاباتی - تقلباتی ریاست جمهوری دوره ی دهم سپری شده است . اما با اعمال همه اهرم فشار و سرکوب گری و اختاق و سانسور حاکم شده از سوی پاسداران کودتاگر که هرروز گسترش می یابد ولی شاهدیم که چگونه اعتراضات خشمگینانه ی جوانان معترض بر توی خیابان ها در روز ها و الله اکبر گویان بر پشت بام ها در شب نیز همچنان ادامه دارد . البته از سوی دیگر همکاران سربازجو حسین شریعتمداری در ورق پاره ی کیهان و همینطور مستقر در خبر گزاری � پاسداری � انتظامی � اطلاعاتی فارس حامی و پشتیبان پاسداران کودتاچی از ترس و وحشت شرایط خطیر کنونی عجیب فعال شده اند و دست به تولید نمایش مشابه ی اعترافات تلویزیونی پرونده و سناریو سازی وارونه ی صحنه سازی نخ نما و لو رفته ی ربودن و مثله کردن 3 رهبران مسیحی و انفجار حرم امام رضا زده اند و برای رد گم کردن و تبرئه نمودن جنایتکاران و آدمکشان حرفه ای لباس شخصی های قاتل ندا آقا سلطان و سایر جانباختگان تظاهرات خیابانی مشغول طراحی سناریو وپرونده سازی علیه ی نامزدان رقیب و معترضان خیابانی می باشند . بطور نمونه اکنون اینگونه طرح توطئه شگرد های اتهام زنی گذشته برگردان و باز سازی تکرار شده است :
"شناسايي عامل تيراندازي به ندا صالحي (خبر ويژه)به گزارش خبرگزاري فارس يك مقام امنيتي از به دست آمدن سرنخ هاي قابل توجهي خبر داد كه در شناسايي قاتل ندا صالحي نقش بسيار موثري دارد. اين مقام امنيتي گفت؛ تحقيقات ميداني و بررسي فيلم هايي كه از طريق دوربين هاي حاضر در صحنه گرفته شده است و نيز، اظهارات چند تن از شهود و بازجويي از افراد حاضر در صحنه، نشان ميدهد كه ندا صالحي از پشت توسط فردي كه مشخصات چهره او به دست آمده در خيابان كارگرشمالي مورد اصابت گلوله قرار گرفته و جان باخته است. بررسي هاي توأم پزشكي قانوني و تيم هاي فني حاكي از آن است كه گلوله از يك اسلحه قاچاق شليك شده است.گفتني است فيلمبرداري از صحنه اصابت گلوله و جان باختن ندا صالحي و ارسال فوري فيلم به شبكه هاي خبري بيگانه، اين احتمال را قوت بخشيده كه قاتل ندا صالحي با تهيه كننده فيلم از صحنه اصابت گلوله و بر زمين افتادن مقتوله هماهنگي كامل داشته است.خبر ديگري حكايت از آن دارد كه تهيه كننده فيلم دستگير شده و گفته مي شود به هماهنگي و همدستي خود با قاتل ندا صالحي نيز اعتراف كرده است"

جالب است که دستگاه بد نام و آدمکش وزارت اطلاعات رژیم تروریستی آخوندی آنجا که مربوط به پیگیری قاتلان و ضاربان جوانان معترض خیابانی می شود . چون قاتلان و آدمکشان حرفه ای جزو اعضای بسیج و لباس شخصی ها و اعضای حزب پادگانی می شوند نه اینکه اقدامات و اعمال جنایتکارانه شان پیگیری نمی شود ، بلکه پرونده و سناریوی وارونه برای مخالفان ساخته و پرداخته می کند . ولی اگر چنانچه اقدام و حرکت انتقامی متقابل به مثل از سوی معترضان شود . اینگونه سریع برای پرونده سازی کردن مخالفان اقدام عاجل می کند :

روابط عمومي وزارت اطلاعات خبر داد دستگيري ضاربان يك بسيجي در اغتشاشات اخير تهران :روابط عمومي وزارت اطلاعات اعلام كرد كه با كمك مردم دو نفر از عوامل اغتشاشات اخير كه به ضرب و شتم يك بسيجي مبادرت كرده بودند، دستگير شدند. بر اساس اين گزارش پس از پخش تصاوير حمله عده اي از اغتشاشگران در بخش هاي خبري سيما، تعدادي از هموطنان در تماس با ستاد خبري وزارت اطلاعات گزارش هايي درباره هويت دو نفر از مهاجمان در اختيار قرار دادند كه بلافاصله بعد از تحقيقات و ارزيابي اخبار رسيده، آنان شناسايي و بازداشت شدند. بر اساس اين گزارش در ادامه تحقيقات انجام شده، مشخص شد يكي از دو نفر دستگير شده داراي سابقه گروهكي بوده است."

اما در بخش دیگر گزارش خبری ورق پاره ی اطلاعاتی � امنیتی � پادگانی کیهان متعلق به سر بازجو حسین شریعتمداری نقل قول صحت نمایش خیمه شب بازی از استاندار تهران شده است که مر بوط به یکی از مدافعان و سینه چاکان حامی پاسدار گماشته احمدی نژاد است که هم سفر وی به آمریکا بود و در سخنرانی اش در دانشگاه کلمبیا در آمریکا حضور داشت که هو کشیدن معترضان در جلسه ی سخنرانی پاسدار احمدی نژاد را "او " یعنی آب برای این پاسدار گماشته احمدی نژاد ترجمه کرد. البته مدتی پس از بازگشت به ایران به پاس خدماتش به پست و مقام استاداری تهران نائل گشت تا که همکار وزارت کشور شود و سهیم در تدارک تقلبات گسترده ی نمایش خیمه شب بازی انتصاباتی � تقلباتی ریاست جمهوری گردد . اکنون نیز در دفاع از اقدامات مشترک با پاسدار میلیاردی وزیر کشور زوری و تقلبی محمد صادق محصولی این چنین از عدم دریافت حتی یک گزارش تخلف انتخاباتی � انتصاباتی ریاست جمهوری دوره ی دهم ادعای مضحک وارونه کرده است :

"مرتضي تمدن: هيچ گزارش تخلفي به ستاد انتخابات استان تهران واصل نشده است: استاندار تهران اعلام كرد كه حتي يك گزارش تخلف درباره انتخابات رياست جمهوري دهم به ستاد انتخابات اين استان واصل نشده است.�مرتضي تمدن� ديروز درگردهمايي مديران استان تهران با بيان اين نكته كهمردم در انتخابات نشان دادند كه با كمال صداقت و به طور واضح ازسفرهاي استاني رئيس جمهور استقبال كرده اند� تصريح كرد: درحالي كه مخالفان سفرهاي دولت به اقصي نقاط كشور را عوام فريبي معرفي مي كردند ولي مشخص شد كه مردم خواهان عجين شدن دولت يا متن مشكلات شان هستند. وي با تاكيد بر اين كه �بايد دلخوري هاي انتخاباتي كنار رود� گفت:مديران استان تهران خود را براي خدمت بي منت به مردم مهيا و آماده كنند.استاندار تهران اظهار كرد: تمامي مديران و كاركنان دولت در استان تهران اكنون بايد با ايجاد يك فضاي وحدت برادري و صميمت و با داشتن برنامه عملياتي درراه خدمت به مردم خيز دوباره كنند. وي اجراي سريع تر سياست هاي اصل 44، اجراي طرح تحول اقتصادي و برنامه پنجم توسعه كشور و استان تهران را از اولويت ها و راهبردهاي عملياتي دولت در كشور و استان برشمرد."تمدن در بخش ديگري از سخنان خود برگزاري دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري را جزو سالم ترين، بي عيب ترين و پاك ترين انتخابات تمامي سال هاي پس از انقلاب برشمرد و گفت: علي رغم همه ادعاهاي مطرح شده تا اين لحظه حتي يك گزارش تخلف از صندوق هاي اخذ راي در استان تهران به ستاد انتخابات استان تهران واصل نشده است"

بالاخره اینکه بخش اطلاعات نیروی انتظامی سر کوبگر که همکار و شریک پاسداران کودتاگران نظامی می باشد برای کنترل اوضاع انفجاری جامعه و متهم کردن رقیب، علیه ی نامزدان معترض وارد صحنه شده و دست به پرونده سازی زده است و ستاد یکی از نامزدان ریاست جمهوری را مرکز فر ماندهی اغتشاشات داخلی با جعل کردن اسناد توطئه ی به نام وزارت کشور معرفی کرده ودر رابطه با بیگانه بودن شان اینگونه ادعای کشف اسناد توطئه در ستاد انتخاباتی یکی از نامزدان نموده است :

"پليس اطلاعات و امنيت پايتخت خبر داد كشف اسناد توطئه درستاد انتخاباتي يك نامزد"پليس اطلاعات و امنيت تهران بزرگ دراطلاعيه اي اعلام كرد: براساس اطلاعات رسيده و تحقيقات به عمل آمده دوشنبه شب ساختماني واقع در ميدان هفت تير با مجوز قضايي مورد بازرسي قرارگرفت كه درآن اسناد توطئه عليه امنيت كشور بدست آمد.به گزارش خبرگزاري برنا به نقل از پايگاه اطلاع رساني پليس، در اطلاعيه پليس اطلاعات و امنيت تهران بزرگ آمده است؛ پس از بازرسي دقيق اين ساختمان كه ستاد انتخاباتي يكي از كانديداها بود، مشخص شد كه ساماندهي تجمعات غيرقانوني و تشويق به آشوب و اقدام عليه امنيت كشور، ايجاد جنگ رواني و تشويش اذهان عمومي بوسيله تكثير سي دي هاي جعلي و تخريبي و تكثير نامه جعلي منتسب به وزارت كشور درمورد انتخابات در سطح وسيع درآن فعال بوده است.درادامه اطلاعيه ذكر شده است: دراين ساختمان اسناد و مدارك ارتباط با رسانه هاي معاند و دخالت بيگانگان و طراحي توطئه هاي اخير كشف گرديد كه با توجه به اسناد و مدارك مكشوفه، مكان ياد شده در واقع به مركز فرماندهي جنگ رواني عليه امنيت كشور تبديل شده بود.درپـايان اين اطلاعيه تاكيد شده است:توطئه گران در اين ساختمان براساس مدارك و اسناد مكشوفه، بازداشت شده اند و هم اكنون درحال بازجويي هستند. ضمن اينكه دو مركز مشابه ديگر نيز بر مبناي اسناد به دست آمده شناسايي گرديد كه اطلاعات تكميلي دراين خصوص، متعاقباً اعلام خواهد شد"

همچنین سربازجو جو حسین شیریعتمداری که نقش کلیدی در اجرای کودتای نظامی پاسداران اایفا کرده است . اکنون با شیوه ی توبره و آخور خوری کردن در دفاع از کودتاگران آدمکش جنایات بسیجیان و لباس شخصی ها و حزب پادگانی را از طریق پیام دهنده ی ی ستون کیهان و خوانندگان اینگونه به حساب رقیب وا ریز کرده است :
"كيهان و خوانندگانآشوبهاي چند روز پس از انتخابات هرچند در بيرون طراحي شده ولي با چراغ سبز عده اي در داخل كشور باعث ريخته شدن خون عده اي از مردم بي گناه شد حالا مدعيان حقوق بشر و دموكراسي چه پاسخي براي اين خانواده ها دارند. ممكن است در اين دنيا پاسخي ندهند ولي در آخرت عذاب الهي دامن آنها را فراخواهد گرفت. اشرفي"

عجیب است پاسدار غارتگری که خودش بطور تقلبی و غیر قانونی از سوی وکیل الدوله های مجلس هشتم کمدی ودکوری و انتصابی به خصوص با حمایت دلال و کار چاق کن معتاد محمد رضا با هنر وزیر کشور شد تا که تدارک تقلبات گسترده ی آرای بر گزاری نمایش خیمه شب بازی انتصاباتی ریاست جمهوری دوره ی دهم را فراهم نماید. اکنون با وجود اینکه خودش یکی از عاملین و مسئولین اعتراضات و خون ای باحق ریخته شده ی بی گناهان می باشد ولی طلبکارانه میر حسین موسوی نامزد رقیب را به قانون شکنی و عامل اغتشاشات متهم کرده است که چرا تسلیم نتایج تقلبات گسترده اعلام شده نشده و دست به اعتراض زده است؟ بد تر اینکه از دستگاه آلوده به فساد و تبعیض و رشوه و ضد عدلت قضائی خواهان پیگیری این موضوع شده است . یعنی اینکه با شیوه ی چوب و پیاز حکم بازداشت و محاکمه و حکوم و زندانی کردن میر حسین موسوی و حامیانش را این چنین صادر کرده است:

"وزير كشور: هيچ مجوزي براي راهپيمايي امروز صادر نشده است:وزير كشور تاكيد كرد: كسي كه قبل از نامزد شدن شعار قانون گرايي مي داد و براي پياده كردن قانون قصد نامزد شدن داشت بايد پاسخگوي خون هاي ريخته شده باشد.به گزارش فارس صادق محصولي ديروز در حاشيه جلسه هيئت دولت با اعلام اين مطلب در جمع خبرنگاران تصريح كرد: قوه قضائيه بايد در موقع لازم پي گير اين ماجرا باشد. چرا كه نمي توان گفت من تجمع و راه پيمايي را تا نيمه آن قبول دارم و مسائل بعد از آن به من مربوط نيست.وي در پاسخ به سؤالي درباره اعتراضات برخي كانديداها به نتايج انتخابات گفت: ما به مواردي كه به صورت مشخص ارسال مي شود، پاسخ مشخص مي دهيم مثلا روز گذشته به نامه يكي از نامزدها مورد به مورد پاسخ دقيق داده شد و پاسخ ها به گونه اي شفاف است كه براي هر مخاطبي مشخص مي شود كه هيچ كدام از ايرادات مطرح شده در آن نامه وارد نبوده است. وي گفت: مثلا در مورد نوع برخورد مجريان انتخابات نيز اگر مستنداتي باشد به قوه قضائيه ارجاع مي شود.وزير كشور در پاسخ به سؤالي درباره اغتشاشات اخير تهران گفت: ابتدا بايد ببينيم كه راه پيمايي هاي غيرقانوني چرا صورت گرفت؟ و چرا كساني كه معتقد به قانون گرايي بودند، به كار غيرقانوني دعوت كردند؟ وي افزود: ما هيچ وقت نمي گوييم همه كساني كه به خيابانها آمدند اغتشاشگر بودند اما مسئوليت خسارات مالي و جاني بر عهده چه كسي است؟ طبعا مسئوليت بر عهده دعوت كنندگان به راه پيمايي غيرقانوني است، ولو اينكه در آن ميان مزدوران بيگانه به دنبال تشنج و ايجاد فضاي نامناسب براي كشور باشند.هيچ مجوزي براي راهپيمايي امروز صادر نشده است.محصولي تصريح كرد: وظيفه نيروي انتظامي برخورد با كساني است كه به جان و اموال مردم خسارت وارد مي كنند كه البته اين برخورد نيز در كمال مراقبت انجام شده است.وزير كشور در پاسخ به سؤالي درباره برخي اخبار مبني بر برگزاري تجمع در روز پنجشنبه گفت: هيچ مجوزي براي هيچ راه پيمايي و تجمعي صادر نشده است."

در خاتمه اینکه آنچه بیش از 4 سال سایت اندیشه اخطار کرد و هشدار داد که ستاد کودتا گران خاموش و خزنده از قبضه ی مجلس نمایشی هفتم تیرماه سال 84 دست به اقدام حذف رقیب دوم خردادی ها و رفسنجانی نزدند تا از پادگان های نظامی وارد صحنه ی قدرت اجرائی و سیاسی شوند و قدرت را قبضه و انحصاری خود فقط برای یک دوره ی 4 ساله کنند ، بلکه اینان بقدرت خزیده و آن را اشغال کرده اند تا که در قدرت بمانند و هیچگونه قصد باز گشت به پادگان های نظامی را ندارند . ولی متأسفانه برخی از شیفتگان قدرت و ساده ایشان توهم زده که پس از 30 سال تجربه ی عدم تغییر و اصلاح پذیری رژیم تروریستی آخوندی تصور می کردند که گویا هنوز این رژیم نا متعارف و نا مشروع قرون وسطائی ظرفیت تغییر از درون را دارد و امکان شانس به رقیب برای سهیم شدن در قدرت و انباشت ثروت را می دهد بنابراین ذوق زده شده وارد صنه ی رقابت خیمه شب بازی ریاست جمهوری شدند . اما اکنون متوجه شدند که جز خوردن چوب و پیاز چیز دیگری عایدشان نشده است . زیرا که اینکه سهمی از قدرت نصیب شان نشد ، بلکه هم عامل داغ کردن تنور نمایش خیمه شب بازی کمدی حماسه ی تقلباتی ریاست جمهوری دوره ی دهم شدند وهم متهم به خرابکار و اغتشاش گر و عامل بیگانه و مقصر خون های ریخته شده در تظاهرات خیابانی سراسر کشور شده اند . بنابراین اکنون که به وضوح کودتای نظامی اثبات شده است و رژیم تروریستی آخوندی آنگونه منقبض و سرکوبگر و ضد مردمی شده است که حتی کیفی و خودی ترین نیرو و مهره هایش را تحمل نمی کند . پس همانگونه که جوانان معترض و آزادیخواه بدون هر گونه توهمی فریاد مرگ بر دیکتاتور در تجمعات گسترده ی اعتراضی خیابانی خود سر می دهند . لذا دیگر جای سخنی برای تلاش همگانی تغییرات دمکراتیک در ایران باقی نمانده است. زیرا که هرگونه دل بستن به جناحی یا دخیل بستن به این امامزاده ای که بیش از 30 سال است آزمایش شده که کور کرده تا شفا داده باشد آرزوئی عبث و بیهوده و مضر می باشد. پس همه با هم پیش بسوی تغییرات دمکراتیک در ایران.


هوشنگ � بهداد
تیر ماه4 سال 1388
فرافکنی آدمکشان حرفه ای و قاتلان ندا آقا سلطان

در آمدن تق نمایش خیمه شب بازی انتخابات ریاست جمهوری دوره ی دهم اکنون آنگونه عریان شده است که نه اینکه ماهیت واقعی تغییر و اصلاح نا پذیر بودن رژیم تروریستی آخوندی به نمایش گذاشته شده است ، بلکه عملکرد 30 ساله اش در اعترافات مناظرات تلویزیونی یا در اصل محاکمه کردنش آنچنان هویدا شد که مشخص شد نه فرقی میان جناح ها وباندهای مافیاب ئی قدرت و ثروت نمی باشد ، بلکه معلوم شد که از رأس نظام دین فروش و عوامفریب تا ذیل آن چگونه آلوده به فساد و رشوه و غارتگری و نیرنگ و دروغ می باشد. از طرف دیگر صحنه بر گزاری نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی – انتصاباتی – تقلباتی ریاست جمهوری دهم آنگونه افتضاح آمیز و توأم با تقلبات نجومی بوده است که دیگر جای هیچگونه ابهامی در اذهان عمومی محور تدارکات تقلبات گسترده باقی نگذاشته است . چونکه اعلام آرای غیر واقعی و دروغین به صندوق های مارگیری ریخته و اعلام شده آنچنان بود که برای هیچیک از نامزدان و حامیان شان به جز پاسدار احمدی نژاد قابل قبول نبود .

لذا ابتدا از سوی حامیان نا باور نامزدان مغلوب به عنوان اعتراض و دریافت پاسخگوئی دست به اعتراضات مسالمت آمیز زده شد . اما چون اینگونه اعتراضات که پیوند با رضایتی عمومی داشت بزودی در هم تنیده و گره خورد و آنگونه گسترده شد که به وضوح بیانگر در خواست مطالباتی شد که فرا تر از اعتراض به آ رأی اعلام شده را در بر داشت. زیرا که جنگ قدرت و انحصاری کردن باندهای مافیائی کودتاگران نظامی برای حذف کا مل رقیب از صحنه که تبدیل به اعتراض دایره ی خودی ها شد، سریع بستر ساز فرصت مناسب برای حضور جوانان ناراضی در صحنه ی اعتراضات شد که 70% جمعیت کشور را تشکیل می دهند.

بهر حال دامنه ی لشکر کشی و قدرت نمائی نامزدان ریاست جمهوری بازنده و برنده در بر ابر هم نه اینکه مشکلی را حل نکرد. همینطور نه اینکه بساط روضه خوانی لوطی جماران برای عادی سازی آرای تقلباتی ساخته شده ی 40 میلیونی آرای شرکت کنندگان در حمایت از رژیم تروریستی آخوندی و بیش از 24 میلیون رأی کمدی سازی برای پاسدار احمدی نژاد را بر هم زد . همچنین روضه ی لوطی جماران تأئید کننده ی گماشته اش پا سدار احمدی نژاد و تهدید آمیز رقبا به تسلیم و سکوت، نه اینکه سبب سکوت و فرو کش کردن تجمع و فریاد های معترضین نشد ، بلکه باعث فوران و شعله ور ساختن خشم و کینه و نفرت نسل جوان نسبت به رژیم تروریستی آخوندی شد . بطور یکه کودتا گران نظامی – پاسداری برای کنترل اوضاع و شرایط انفجاری جامعه در سراسر کشور مجبور به بسیج چماقداران بسیجی مو تور سوار و قداره بندان لباس شخصی شدند و اینان روانه خیابان ها کردند تا که با همه توش و توان و امکانات به جان معترضان بی افتند و آنان را مورد ضرب و شتم قرر دهند و برروی شان با پرتاب گاز اشک آور شلیک کنند و آتش بگشایند و تعدادی را با کارد سلاخی و یا گلوله به شهادت برسانند و یا انبوه بیشماران را مجروح و باز داشت و زندانی نمایند . اما اکنون چون مزدوران در خدمت کودتاگران نظامی با همه جنایات و اعمال ضد نسانی که مرتکب شده اند نه اینکه موفق به خاموش کردن پژواک معترضان آزادیخواه در ایران نشده اند ، بلکه روزی نیست که کانال های تلویزیونی در سراسر جهان گزارشات تصویری از اینگونه صحنه های اعتراضی جنگ و گریز همراه با اعمال و جنایات مزدوران آدمکشان حرفه ای را مخابره نکنند و بازتاب ندهند. به خصوص اینکه منفعل ترین حامیانش در برون مرز نیز در دفاع از آرای میر حسین موسوی به حرکت در آمده اند و دست به اعتراض زده و خواهان باز پس گیری آرای خود شده اند که دیگر هیچ اعتباری برای رژیم نامشروع آخوندی باقی نمانده است.

آری اکنون بدلیل رادیکال شدن سمت و سوی مطالبات معترضان گسترده و عمیق شده است و فضا آنچنان بر دژخیمان حاکم رژیم تروریستی آخوندی تنگ شده است که میر حسین موسوی که به نیت گرم کردن تنور نمایش خیمه شب بازی وارد صحنه ی رقابت شد . اکنون در گاز انبر فشار دو سویه قرار گرفته است که راه پس و پیش ندارد . زیرا که جا زدن و سکوت وی بمنزله ی خائن بودن و جلو آمدنش موجب تحمل هزینه ی سنگین است. آنگونه که برای ادامه ی راه ناچاراً می بایست دم از دستگیری و کشته شدن خود بزند . از سوی دیگر حذف وباز داشت وی باعث قهرمان شدن وی خواهد شد که تصور نمی رود تقبل هزینه اش برای رژیم تروریستی آخوندی کم باشد .

مهمتر اینکه با تاکتیک تکنیک جدید عکسبرداری از صحنه های تظاهرات با تلفن های مبایل عجیب تبدیل به خنثی نمودن سیاست سانسور و خفقان کودتا گران نظامی شده است. یعنی اینکه شرایط همچون گذشته نیست که آدمکشان حرفه ای وابسته به وزارت بد نام اطلاعات دست به توطئه گری و پرونده سازی بزنند و بدون پرداخت هزینه قاتلان 3 رهبر مسیحی ربوده و شکنجه و مثله شده و طراحان منفجر کننده حرم امام رضا به آسانی قادر باشند اقدامات جنایتکارانه ی خودشان را به مجاهدین نسبت دهند . زیرا که این شگرد و تا کتیک های نخ نما شده بقدری اثبات و افشا شده است که هر گونه الگو برداری و قر ینه و شباهت سازی همراه با وارونه گوئی و صحنه پر دازی ها ضمیمه ی گزارشات و اخبارو اتفاقات رخ داده شده که از دستگاه خبررسانی و دروغ پردازی مخابره می شود، خیلی زود موجب می شود که در جا با انبوهی از گزارشات خبری تصویری واقعی مخابره شده از صحنه ها، نقش و اهداف پلید توطئه گران و پرونده سازان سریع خنثی شود و برای عاملین و طراحان پرونده وسناریو سازان تبدیل به تف و تاق و ریش می شود .

بطور مثال اکنون دژخیمان برای تبرئه ی جنایات ضد انسانی اشان که روزانه در ایران مرتکب می شوند به ویژه پیرامون جنایت ندا آقا سلطان دختر جوان در تظاهرات خیابانی در تهران که به شهادت رسید و صحنه ی دلخراش مرگ وی سریع بازتاب جهانی یافته است. طوریکه موجی رو به گسترش نفرت و کینه و اعتراضات جهانی نسبت به این جنایت وحشیانه را بر انگیخته است و بر ضریب کار نامه ی سیاه و ننگین نقض حقوق بشر و میزان انزوای منطقه ای و جهانی دژخیمان حاکم بر ایران افزوده است .

بنابراین سربازجویان و دژخیمان و شکنجه گران زندان ها و لباس شخصی های قاتل ندا آقا سلطان و سایرین همراه با واحد اطلاعات پاسداران و وزارت بد نام اطلاعات در تلاشی مذبوحانه این جنایت را به مجاهدین و بی بی سی و اراذل و اوباش خریداری شده نسبت داده اند، به امید آنکه شاید با مسلخ بردن سازمان قربانی اینگونه جنایت بر بر منشانه در 3 دهه ی گذشته، راه فرار تبرئه وعدم پاسخگوئی از این جنایت برای قاتلان کسب شود . غافل از آنکه آنگونه پرونده ی رژیم تروریستی آخوندی بس سنگین وننگین نقض حقوق بشر حاکمان شفاف می باشد. همینطور صحنه ی این جنایت در تصاویر مخابره شده آنچنان گویا وعریان می باشد که طبق نظر شا هدان عینی صحنه یا سایرین همچون باز دید کنندگان سایت های خبررسانی داخلی جای شک و شبهه ای برای دست داشتن آدمکشان لباس شخصی های رژیم تروریستی آخوندی بر جای نگذاشته است. ضمن اینکه اینگونه اتهام به مجاهدین زدن خود اعتراف اثبات این واقعیت است که دشمنان حاکم بر ایران در هیچ لحظه و شرایطی از دشمن اصلی و جدی خودش یعنی مجاهدین غافل نمی شوند و بر خلاف ادعاهای پوشالی ووارونه ی گذشته شان که مدعی می شدند اینان تمام شدند و وجود خارجی ندارند و در میان مردم ایران هیچ گونه پایگاهی ندارند. اکنون بدست خود زیرآب دروغ پردازی شان را زده شده و نا خواسته اعتراف کرده اند که نه مجاهدین همه جا اینان حضور دارند ، بلکه تبدیل به آنگونه کابوس پایان ناپذیر ترس ووحشت برای رژیم تروریستی آخوندی می باشند که خواب از چشمان کود تا گرا نظامی و لوطی جماران و پاسدار گماشته احمدی نژاد و مهر داد بذر پاش مد یر مسئول روزنامه هموطن حامی دولت و امثالهم ربوده اند.

از سوی دیگر تناقض گوئی ها سناریو های ساخته و پرداخته شده در مورد قتل ندا آقا سلطان بقدری روشن می باشد که هیچگونه نیازی به تحلیل و تفسیری نیست . برای اینکه از سوی برخی از پیام های زیر نویس شده نظر دهندگان داخل کشور در پایان گزارش خبری آنگونه پاسخ کوتاه و قانع و منطقی می باشد که به چنین سناریو وپرونده سازی و هذیان و وارونه گیان و اتهام زن ها داده شده است که این پیام و نظر ها خیلی بیشتر ماهیت فرافکنان آی دزد گویان وصورت مسئله پاک کنان را آشکار کرده اند .

بنابراین برای افشاگری بیشتر صحنه پردازان و عاملان قتل های زنجیره ای و لباس شخصی های دژخیم و سرکوبگران قیام 6 روزه ی دانشجوئی تیر ماه سال 76 که مشابه ی آن جنایات را در بعد گسترده تر از اواخر خرداد و اوایل تیرماه 88 مرتکب شده ودر دستور کار خود قرار داده اند و پرونده سازی برای مجاهدین می کنند . چند گزیده گزارش پیرامون این جنایت اشاره شده ضمیمه شده تا که نشان داده شود چگونه تلاش مذبوحانه برای وارونه جلوه دادن و اقعیت شده است. البته این گزیده ها از سایت خبری فرا رو مورخ 4 تیر انتخاب شده که اینگونه می باشند.

هوشنگ - بهداد4 تیر ماه سال 1388

برگرفته از سایت خبری فرا رو
برای پیگیری گزیده خبر های اشاره شده به این سایت رجوع شود.
http://www.fararu.com/
نقد و بررسی " آقايان! استراحت بفرماييد (يادداشت روز("روزنامه ی کیهان یکشنبه 24 خرداد ماه سال 1388
"پاسدار قلم بر دست مهر تأئید بر دروغین بودن آرای اعلام شده زده و اعتراف کرده است که کودتا نتیجه انتقاد از دولت نهم کردن با تبانی و حمایت غرب برای خیز برداشتن قبضه ی قدرت از سوی رقیب دوم خردادی ها است "

پس از نمایش خیمه شب بازی روز 22 خرداد که عجیب گندش در آمده است . زیرا آنگونه که پیش بینی می شد کودتای خاموش و خزنده بدون هزینه و خاموش دنبال نشده است . زیرا که باواکنش اعتراضی جوانان معترض و قبای باز نده اعلام شده مواجه شده است بنابراین باز جو پاسدار قلم بر دست همکار و دست پرورده ی سرباز جو حسین شریعتمداری بدون آنکه بگوید انتخابات چیست چه فرقی با انتصابات و تقلبات دارد؟ چه موقع انتخابات انجام می شود ودر راستای چه اهدافی می باشد؟نقش مردم چیست و داری چه حق و امتیازی در انتخابات می باشند ودر چه فضائی و به کدام نماینده یا مقوله ای می تواند حضور داشته و رأی یا نظر خودشان را بیان کنند؟ اما وقتی چنین فضا و شرایطی در ایران هر گز وجود نبوده و ندارد ، بلکه درست وارونه ی آن حاکم می باشد .

زیرا بیش از 50 % جمعیت کشور یعنی زنان می باشند حتی نمی توانند یک نامزد فرمایشی و تشریفاتی در نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی � انتصاباتی � ریاست جمهوری داشته باشند. از طرف دیگر جائیکه نامزدان از صافی نظریه استصوابی شورای نگهبان عبور کرده اند که هم موردتأئید ولی فقیه لوطی جماران می باشند که جزو دولت مردان یا پاسداران سابق و کنونی می باشند . زمانی که اینان در مناظره ی تلویزیونی اشان که شگرد تبلیغاتی و تنور و بازار گرم کردن فضای کساد و بی رونقی و بی تفاوتی مردم نسبت به نمایش خیمه شب بازی بود. بعلاوه چون اینگونه نمایش سابقه و تجربه ی قبلی در این رژیم نداشته مشکل آفرین شده است. البته صاحب این نوشتار تذکر داد مرغی که انجیر می خورد نوکش کج است و این الگو برداری کور کورانه از شیوه ی رقابت تبلیغاتی ریاست جمهوری آمریکا برای رژیم فاشیستی دینی هزینه ای بس گزاف در بر خواهد داشت . زیرا که شاهد بودیم که این مناظره ها چگونه تبدیل به افشاگری های گسترده فساد اقتصادی و مالی و مچ گیری از همدیگر شد .آنگونه بطور آشکار و عریان رژیم تروریستی آخوندی به محاکمه کشیده شد و ثابت گردید که چگونه از رأس تا ذیل این نظام آلوده به فساد و رشوه و تبعیض ورانتخواری می باشد و لوطی جماران آلت دست سپاه پاسداران در رأس آلودگان می باشد . جالب است که اینگونه اعتراف مناظره ی تلویزیونی تأکیدافشاگری های مخالفان و فریاد مردم ایران در شورش و قیام و اعتراضات شان در 30 سال سال گذشته رخ داده شد.

از سوی دیگر گذشته از اینکه خاتمی در یادداشت روز کیهان از سوی سربازجو حسین شریعتمداری تهدید به ترور فیزیکی شد که منجر به انصراف وی شد . پیام هشداری برای روز 22 خرداد و چنین روز های پس از آن بود که گفته می شود موسوی از سوی نیروهای نظامی � امنیتی بازداشت خانگی می باشد و خبرگزاری الجزیره از استعفای همه مناصب رفسنجانی گزارش خبری داده است و جوانان و دانشجویان معترض و آزادیخواه توی خیابان ها در حال اعتراض و فریاد مرگ بر دیکتاتور سر دادن می باشند . ولی معجزه اینجاست که مشخص نیست که چگونه پاسدار گماشته ی لوطی جماران و غلامک پاسداران احمدی نژاد توانست 24 میلیون آرابا خود کار جادوئی وزارت کشور از جعبه های مار گیری بیرون آید رئیس جمهور حماسه ساز شود که مخترعش پاسدار میلیاردی محمد صادق محصولی وزیر کشور می باشد .

در خاتمه اکنون پرسش است که چگونه کودتای تقلباتی � انتصاباتی می تواند انتخابات آنهم ازسوی مردم باشد که لوطی جماران وپاسداران و سربازجو حسین شریعتداری و خبر گزاری پاسداران فارس مدعی اش می باشند که تبریک به پاسدار احمدی نژاد گفته و خواهان بر گزاری جشن شده اند.همچنین یک بازجو پاسدار قلم بر دست یاددشت روز نویس مشغول معرکه گیری و نعله وارونه زدن و شیپور را از در گشادش نواختن است که حماسه 2 خرداد را غرب دانسته است و حامیانش را آلت دست بیگان دانسته است و افزوده که چرا اینان به دولت نهم انتقاده کردند واطلاعات غلط به موسوی منتقل نمود هو وی را تبدیل به بلند گوی انتقادی علیه ی دولت نهم کردند . بنابراین حق شان است که علیه اشان دست به کودتا زده شود و می بایست که برای سربازجویان و عاملین قتل های زنجیره ای هورا کشیده شود که تا کنون ده ها نفر از فعالین سیاسی و روزنامه نگاران رقیب دوم خردادی را بازداشت کرده اند . البته چون این رژیم تروریستی آخوندی رژیم نامتعارف می باشد . بنابراین همه ادعا هایش نیز وارونه می باشد از جمله اینکه کودتای آشکار پاسداران با تقلبات گسترده همراه با سرکوب انتخاب مردم جا زده شده است. همینطور معلوم نیست مدعی اصلاح طلبی که نمی تواند از آرای خود دفاع و حفاظت کند در ژیم تغییر و اصلاح نا پذیر می خواهد دست به اقدامات اصلاحاتی بزند و در برابر پاسداران کودتاچی به ایستد و ازحق و حقوق پایمال شده ی مردم ایران دفاع کند؟ اکنون که جوانان خشمگین توی خیابان ها آمده اند و فریاد مرگ بر دیکتاتور و دروغگو سر می دهند بدون توهم بدرون رژیم داشتن بهترین شریک فعالیت همگانی برای تغییرات دمکراتیک در ایران می باشد.


هوشنگ � بهداد
یکشنبه 24 خرداد ماه سال 1388
پاسدار شریعتمداری رقیب را شکست خورده وهمسو با دشمن متهم کرده و خواهان محاکمه اشان است

پس از پایان پذیری نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی � انتصاباتی که هرگز نمی تقلبات گسترده انجام شده اش را نیز انکار کرد که عجیب رقابت و تضاد رقبا را حادتر و آشتی ناذیر کرده است . اکنون نوع تهدید و پرونده سازی ها برای حذف کامل رقیب از سوی باند های مافیائی حاکم نیز جدی و علنی تر شده است . بنابراین وقتی پاسدار خبره ی بازجو گر و شکنجه گر طراح حذف از صحنه باشد که شلاق بر دست سابقه ی دیرینه ی کار کشتگی اعتراف گیری از متهم قربانی اسیر چشم بسته و دست و پا بر زنجیره دارد که با فرود آمدن شلاق بر جای حساس اندام قربانی مجبورش کرده است تا که اطلاعات همرزمان خود بدهد وبا انکار کردن هویت و تفکر و اندیشه خودش دچار خود فراموش شود وتن به پذیرش آنچه سربازجو دیکته و القاء کرده شود . مشخص وقتی نین عنصر حیوان صفت و بد سیرتی شلاق را تبدیل به قلم می کند و در دفاع آشکار ز مراکز قدرت و حذف رقین قلم بر دست شده باشد و قلم زنی با ساریو وپرونده سازی می کند انتظاری جز تحریف گری و هذیان و وارونه گوئی و کتمان حقایق نمی توان داشت که آی دزدان و از موضع فرار به جلو عملکرد خود وهم باندهای مافیائی حاکم در قدرت را به رقیب نسبت مغلوب ندهد تا که همچنان کرسی قدرت با ذف رقیب حفظ شود .

یعنی محال است که اعتراف کند که چگونه طراحی ترور خاتمی را در یادداشت روز خود برشته ی تحریر در آورد تا که مجبور به تسلیم و ترک صحنه اش کرد . آنگاه با جانشین وی که 20 سال از صحنه ی قدرت و سیاست دور بود که نه با این کاری نبود ، بلکه مورد سایش و تمجید بود . زیرا که 8 سال نخست وزیر نگ خانمان بر انداز ضد ملی و ضد میهنی ایران و عراق بود که نه نعمت الهی برای حاکمان مفتخور و دین فروش و نگ افروز غارتگر بود ، بلکه عامل اصلی بقای ننگین رژیم تروریستی آخوندی شد و سر انجام بستر ساز قدرت گیری کودتا گران حزب پادگانی شد که اشاره شد اکنون تلاش مذبوحانه می شود که باحذف مجدد رقیب برای همیشه خود در مسند قدرت بماند. همچنین با فراموش کرد ن معاویه و عمر عاص خواندن و در برابر عللی قیام و شورش کردن با تهدید به کشتن همان کسی نمود که در سال 70 که رئیس جمهور و صاحب قدرت بود هر گونه مخالفت کردن با وی بمنزله ی مخالفت با امام زمان و اسلام و نظام بود . اما اکنون که حزب پادگانی مرحله ی دوم و تکمیلی کودتا خاموش و خزنده ی خود را در شوی خیمه شب بازی انتخاباتی � انتصاباتی � تقلباتی پیاده کرده است . البته با تکای این تجربه نه می خواهد رقیب را وادار به تسلیم و سکوتش کند ، بلکه متهم به توطئه و دسیسه چینی و شورش و قیام خیابانی با همسوئی با دشمن بیگانه کرده است تا که به جز دربست تسلیم شدن و پرونده سازی برای محاکمه اش دست به هیچگونه واکنش اعتراضی نزند .

زیرا پس از رو دست خوردن رقیب و تبدیل به اهرم تبلیغاتی بازار گرمی و تنور داغ کردن نمایش خیمه شب بازی تا که فقط می بایست نقش سیاهی لشکر به صحنه کشانیدن اجراکند . حال پس از برگزاری نمایش خیمه شب بازی نقش و وظیفه و مأموریتش به پایان رسیده و تمام شده است . پس برای از دور و صحنه خارج شدنش اینگونه سناریو وپرونده سازی با بند های کیفر خواست علیه اش تنظیم و پرداخته شده است:

"اولین مرحله از این پروژه پلکانی، ابراز تردید درباره سلامت انتخابات بود که ابتدا از سوی رادیوهای بیگانه و برخی از محافل سیاسی غرب مطرح شد و سپس شماری از مدعیان داخلی در مصاحبه ها و سخنرانی های خود به آن اشاره کردند! تردید در سلامت انتخاباتی که هنوز چند ماه به زمان برگزاری آن مانده بود به وضوح حکایت از آن داشت که مدعیان اصلاحات پیشاپیش از شکست قطعی خود باخبرند و زیرسوال بردن سلامت انتخابات از یکسو برای سرپوش نهادن بر بی اعتمادی مردم به این جبهه و از سوی دیگر زمینه چینی برای پروژه مورد اشاره است. مدعیان اصلاحات در ادامه این توهم پراکنی مرحله دوم از پروژه یاد شده را کلید زدند و در اقدامی غیرقانونی و سوال برانگیز، دفتر و دستکی با عنوان �کمیته صیانت از آرا�! تشکیل دادند. این مرحله شباهت فراوانی به پروژه به اصطلاح انقلاب های رنگی آمریکایی داشت و از آنجا که محافل سیاسی غرب مخصوصاً مقامات آمریکایی از جمله �دانیل کالینگرت� معاون مدیریت برنامه های �خانه آزادی� وابسته به سازمان �سیا� نیز به طور تلویحی چنین پیشنهادی را ارائه کرده بود، احتمال این که مدعیان اصلاحات در پی اجرای همان نسخه هستند، قوت بیشتری گرفت و چند روز بعد، مهندس موسوی در اقدامی عجیب و بی سابقه از انتخاب �رنگ سبز� برای فعالیت های انتخاباتی خود یاد کرد. مهندس موسوی اگرچه رنگ سبز را نشانه سیادت می دانست ولی شال و مچ بند سبز و... بر دست و دوش افرادی که نه فقط کمترین رابطه ای با سیادت نداشتند، بلکه برخی از آنان ابتدایی ترین آداب اسلامی را هم رعایت نمی کردند، این احتمال را قوت بخشید که پروژه یاد شده، الگو گرفته از به اصطلاح انقلاب های رنگی آمریکایی است."

ناگفته نماند که از پروژه ی رنگین یاد کردن بیشتر منظور رنگ سبز است که اکنون این رنگ دیگر همچون مراسم محرم و صفر و رمضان و سوگواری و وفات و تولد امامان اهرم تبلیغات عوامفریبی و دین فروشی و کلاشی کردن و گریز به صحرای کربلا زدن نمی باشد ، بلکه رنگ چراغ سبز به دشمن بیگانه زدن است . همچنین نوار بازو بند سبز حزب نازیسم آلمان است . همینطور رنگ چمنی و لجنی و بالاخره رنگ سبز انقلاب مخملین گرجستانی - آمریکائی است که می بایست در نطفه خفه شود . به خصوص اینکه نامه نگاری یا عریضه نویسی به لوطی جماران نیز چاشنی این رنگ شده است که بر تأکید برکناری و عدم رئیس جمهور شدن پاسدار گماشته احمدی نژاد شده است که شباهت به همسوئی با بیگانه و مبلغ آن برای انقلاب مخملین شدن است . مهمتر اینکه قبل از پایان نمایش خیمه شب بازی اعلام پیروزی هم این رقیب کرده است تا اینکه مانع سازی در بستر پیروزی بالای 60% پاسدار گماشته احمدی نژاد ایجاد کند .

در خاتمه اینکه چشم انداز ادامه ی جنگ قدرت و ثروت دیگر بگونه ی گذشته و حتی کنونی نمی تواند دوام بیاورد . زیرا که شرایط به سمتی می رود که با حذف رفسنجانی از صحنه ی قدرت نظام تروریستی آخوندی منتهی به یک دست منقبض تر وسرکوبگرانه ترشدن می شود. البته احتمال زیاد با هزینه و تلفات حذف فیزیکی همراه خواهد بود . زیرا که با عریان شدگی فساد مالی و آلودگی و دروغگوئی همچون گذشته نمی توان بدون هزینه به وضعیت موجود ادامه داد . به خصوص به موازات افشاگری های فساد مالی و اقتصادی مسئولین از طریق مناظره ی تلویزیونی نسل جوان وارد صحنه ی رقابتی تبلیغاتی خیابانی شد که از این پس با طرح های امنیت اجتماعی سرکوبگرایانه ی نیروی انتظامی 4 سال گذشته امکان مهار کرد شان آسان نمی باشد.

هوشنگ - بهداد
شنبه 23 خرداد ماه سال 1388
نقد و بررسی " بار ديگر پالايش انقلاب" روزنامه ی جمهوری اسلامی شنبه 23 خرداد ماه سال 1388
"سرمقاله نویس تلاش کرده که اختلاف ریشه ای میان لوطی جماران با رفسنجانی برای حذف از قدرت رفسنجانی که اکنون بسیار حاد و جدی شده است . در صورتی که لوطی جماران با پاسداران دنبال می کنند را ناشی از تبلیغات رسانه های برون مرزی و مخالفان داخلی قلمداد کند"

ملای سرمقاله نویس مشاور رفسنجانی دزد و غارتگر و بساز و بفروش بدون آنکه آدرس و نام مشخصات توطئه گران و اغتشاش آفرینان را بدهد که این فریبکاران و تخریب گران کیستند که با متهم ساختن رفسنجانی و مخدودش کردن رابطه اش با لوطی جماران در صدد اغتشاش بر پا کرن و صید ماهی خود از آب گل آلود بودند . ولی تیرشان به سنگ خورد . زیرا که برگزاری نمایش خیمه شب بازی در فضائی آرام بر گزار شد . چونکه نامه ی افشاگرایانه رفسنجانی مکار به لوطی جماران موجب خنثی سازی توطئه وافشای صحنه گردانان شد که وانمود می کردند رفسنجانی در جایگاه لوطی جماران نشسته است .

البته مشخص نیست که منظور از برگزاری آرام نمایش خیمه شب بازی چیست؟ پس گزارشات اجازه به رأی ندادن حامیان موسوی در قائمشهر و حضور لباس شخصی ها و در گیری در قیطریه ی تهران و یا در گیری با چماق حامیان پاسدار احمدی نژاد در حوزه ی رأی گیری در شیراز که تصاویر صحنه ها برروی سایت های خبری اینترنتی بازتاب داده شده چیست؟ یا اینکه نگرانی 3 نامزد انتخاباتی با کرباسچی از ناسالم بودن نمایش خیمه شب بازی و شمارش و نتایج آن چگونه می تواند ناشی از آرام بودن بر گزاری نمایش خیمه شب بازی انتخابات � انتصابات باشد ؟ مشروط بر اینکه همسر رفسنجانی عفت مرعشی پس از رأی دادن در حسینیه جماران در جمع خبر نگاران تأکید کرده اگر چنانچه موسوی رئیس جمهور نشود بدانید تقلب شده است . در صور تیکه خبر گزاری رسمی رژیم تر ور یستی آخوندی ایرنا و ورق پاره ی کیهان و خبر گزاری اطلاعاتی � امنیتی � پاسداری � قضائی فارس اعلام پیروزی پاسدار گماشته احمدی نژاد با بیش از 60% آرای انتخاباتی کرده و فراخوان جشن پیروزی عدالت خواهان بر رقیب مفسدان اقتصادی داد ه اند . متقابلا ً خاتمی به میر حسین موسوی تبریک گفته است و موسوی هم بیانیه آماده باش جشن پیروزی به حامیان خود داده است . مهمتر اینکه احمد توکلی انگلیسی خبر از بدور دوم کشیده شدن این نمایش خیمه شب بازی داده است .

سئوال است که این اوضاع قاراشمیش و خرت وخر و بی در و پیکر و آشفته بازار کجا نشان از فضای آرام بر گزاری نمایش خیمه شب بازی و اثبات ا دعای صحت و سقم خنثی شدن توطئه صحنه گردانان می باشد؟

همینطور مشخص نیست زمانی که طشت وکورس رسوائی رژیم تروریستی آخوندی از بام زمین فتاده است و همگان اشراف کامل به اختلاف میان لوطی جماران با رفسنجانی دارند و خوب می دانند که پاسدار احمدی نژاد عنتر و گماشته ی لوطی جماران و تازی و غلامک سپاه پاسداران است که بدستور و فرمان این دو دست به افشاگری فساد اقتصادی گسترده ی رفسنجانی و آقازاده هایش درمناظره تلویزیونی زد . آنگاه خبر گزاری اطلاعاتی � پاسداری � امنیتی � قضائی فارس تحلیل کامل با ریز ارقام دزدی و غارتگری های رفسنجانی و اعضای خانواده اش را انتشار داد . سپس تحلیل یدالله جوانی رئیس دفتتر سیاسی سپاه پاسداران چاشنی شد و رفسنجانی و موسوی و خاتمی و حامیان شان متهم به طراحی کودتا یا انقلاب مخملین سبز گرجستانی کرده است که تهدید به خفه کردن این توطئه در نطفه شده است . چگونه به موضع گیری رسانه های برون مرزی حامی رژیم تروریستی آخوندی همسوئی با مخالفان رفسنجانی در داخل کشور تعبیر شده است .در صورتی که سرنخ اصلی در دست لوطی جماران و سپاه پاسداران است که در اصل همکاره می باشد ولی اینگونه تحلیل داده شده است .
"آنچه در اين ميان قابل تامل و عبرت آموز است يكساني موضع راديوها و رسانه هاي بيگانه با كساني است كه در داخل تلاش كردند با نامه آيت الله هاشمي رفسنجاني برخورد منفي نمايند. شبكه هاي راديوئي و تلويزيوني انگليس آمريكا فرانسه آلمان و رژيم صهيونيستي و خبرگزاري هاي وابسته به اين كشورها هم عينا همان تفسيري را دنبال كردند كه مخالفان داخلي آيت الله هاشمي رفسنجاني درصدد القا آن برآمده اند. آنها هم با خوشحالي تمام تلاش كردند اين نكته را القا كنند كه آقاي هاشمي رفسنجاني در برابر رهبري قرار گرفته و بدين ترتيب كساني كه تخريب ها و تهمت زدن ها و لجن پراكني ها عليه بزرگاني همچون آيت الله هاشمي رفسنجاني و ناطق نوري را برنامه ريزي كرده بودند تيرشان به هدف خورده است . شايعه پراكني هاي رذيلانه روزهاي اخير نيز همين هدف آلوده و مسموم را دنبال مي كرد. انتشار خبر ديدار آيت الله هاشمي رفسنجاني با رهبر معظم انقلاب و اعلام رضايت آقاي هاشمي رفسنجاني از اين ديدار و آنچه در آن مطرح شد توانست اين توطئه را خنثي كند . عزم توطئه گران بقدري در اين زمينه جزم بود كه در مدتي كمتر از ساعت 24 باهماهنگي كامل از طريق رسانه هاي مكتوب سايت ها و تشكل هاي وابسته به خود مطالب مشابهي را كه از عناصر وابسته و همفكر گرفته بودند منتشر كردند و توسط مهره هاي آماده خود كه فقط با يك اشاره كاري را كه به آنها واگذار شده دامن مي زنند درصدد گسترش آن برآمدند و حجم زيادي از فحاشي و ناسزا را نثار افراد مورد نظر نمودند."

در خاتمه اینکه چرا ملای سرمقاله نویس نمی خواهد اعتراف کند که در مقطع کنونی نه لوطی جماران با پیشینه ی انجمن حجتیه و نه رفسنجانی و نه پاسدار گماشته احمدی نژاد و مرشد انگلیسی اش آخوند متحجر انگلیسی مصباح یزدی که دشمن افکار خمینی شیاد است ونه رفسنجانی و خاتمی کاره ای نمی باشند ، بلکه این کودتاگران خاموش و خزنده یا حزب پادگانی یا سپاه پاسداران است که صحنه گران اصلی می باشند که اکنون بخش تکمیلی کودتای خاموش و خزنده سوم تیر ماه سال 84 خودرا اجرا و کامل کرده اند . زیرا که طرح خیز قبضه ی قدرت از دوم خرداد سال 76 با طرح کودتای خاموش و خزنده را طراحی شد . زیرا که سپاه می خواست بقول پاسدار محمد باقر ذوالقدر با حرکت پیچیده و چند لایه سیاست حرکت خاموش رقیب راگام بگام از صحنه حذف و خودش وارد صحنه شودکه این طرح کودتائی از قبضه ی مجلس هفتم شروع شد و با ریاست جمهوری نهم و مجلس هشتم تعقیب ودنبال گردید تا اینکه به نمایش خیمه شب بازی انتخابات- انتصابات ریاست جمهوری دوره ی دهم ختم شده است . زیرا که خیز حرکت بسوی ا شغال برای قبضه ی کامل قدرت از پادگان نظامی آغاز شد که طبیعی وقابل پیش بینی بود که اینان هرگز خواهان باز گشت به پادگان می باشند . بنابراین همانگونه درتحلیل نمایش خیمه شب بازی دوره ی نهم سال 84 تأکید شد سپاه وارد صحنه ی قدرت شده است. زیرا هم چشم داشت بهمصادره ی 2000 میلیارد د دلار اموال ملی با خصوصی سازی اصل 44 قانون اساسی دارد.هم اینکه می خواهد دسترسی به سلاح هسته ای را شتاب دهد تا در نهایت نقشی همچون نظامیان در قدرت در پاکستان یا ترکیه داشته باشد که اکنون در مسیر این جای پای قدرت دائمی خود گام پایانی را بر داشته است که برای نهائی کردنش می تواند همراه با تسویه های خونین باشد که از بی اعتبار کردن رفسنجانی شروع و با شایعه باز داشت امین زادهو تاج زاده و اشغال و مصادره دو ستاد نامزدان مدعیان اصلاح طلبان تا کنون انجامیده است .

هوشنگ � بهداد
شنبه 23 خرداد ماه سال 1388
پیآمد و پس لرزه های نامه ی رفسنجانی مکار و غارتگر به لوطی جماران

به نظر نمی رسد که تهیه و تنظیم نامه ی گله و شکایت آمیز رفسنجانی بساز و بفروش و غارتگر به لوطی جماران که همراه با نوعی تهدید نوشته شد که در آن رفسنجانی تأکید کرد به صلاح مملکت نیست که پاسدار گماشته احمدی نژاد دوباره رئیس جمهور شود که دیدار 3 یا 4 ساعته دیدار این دو را در پی داشت که گزارش شده رفسنجانی راضی و خشنود از این دیدار است . می توان چنین برداشت نمود که موضوع تمام شده است که دیگر پیآمد ندارد . زیرا که تازه سر کلاف باز شده است و مهم هم نیست که چه کسی رئیس جمهور شود؟ برای اینکه همانگونه که تا حال تأکید شده است که رژیم تروریستی آخوندی دین فروش و عوامفریب و غارتگر که از رأس تا ذیل آلوده به فساد است و که هر گز تغییر و اصلاح شدنی نمی باشد .

به خصوص اینکه جنگ ثروت وقدرت عجیب بالا گرفته است و آن ستاد کودتا گران خاموش و خزنده که پاسدار احمدی نژاد پاسدار را رئیس جمهور کردند این کودتاگران فقط برای یک دوره ی موقت قدرت گیری پاسدار احمدی نژاد را رئیس جمهور نکردند تا که صحنه ی قدرت را ترک کنند و به پاد گان ای نظامی خود باز گردند. چونکه آمده اند تا بمانند . به خصوص اینکه هنوز اصل 44 خصوصی سازی قانون اساسی اجرا نشده است و 2000 میلیارد دلار اموال ملی شامل شرکت و بانک و مؤسسات ملی به سپاه پاسداران و بسیجیان منتقل نشده است که می بایست در دوره ی دوم ریاست جمهوری پاسدار گماشته احمدی نژاد دنبال شود . بهمین دلیل است که بطور عریان سپاه پاسداران وارد صحنه شده است و اخطارداده و تأکید کرده است که هر گونه انقلاب مخملین مشابه ی گرجستان در ایران را در نطفه خفه می کند . یعنی اینکه اجازه داده نمی شودکه موسوی رئیس جمهور شود و اگر هم شد به عنوان انقلاب مخملین در برابرش می ایستد .

بنابراین نتیجه ی نمایش خیمه شب بازی هرچه باشد سر نخ کلاف باز شده جمع شدنی نمی باشد . برای اینکه جنگ و جدل چند جانبه و زنجیره ای می باشد که از یک سو میان رفسنجانی با احمدی نژاد و مرشدش آخوند انگلیسی متحجر و دزد مصباح یزدی است که پیرامون قبضه ی ریاست مجمع خبرگان می باشد که ادامه ی مخالفت با ولایت فقیه و اعلام جمهوری اسلامی از سوی خمینی شیاد در اوایل انقلاب است که اکنون مخالفان آن دوران در قدرت می باشند که تسویه را در کار خودشان قرر داده که ممکن است همانگونه که در چند سال پیش خاتمی در میلاد حضرت علی درمشهد پیش بینی و اخطارداد خونین باشد .

از سوی دیگر در گیری پاسداران با مجمع مصلحت نظام است که گفته شد دعوای اصلی محور 2000 میلیارد دلار اموال ملی است که سپاه و بسیج به قبضه و تصاحب آن چشم دوخته اند.همچنین جنگ و رقابت لوطی جماران با رفسنجانی برسر ادامه ی ریاست مجمع خبر گان رفسنجانی است .چونکه لوطی جماران هر گز خواهان رئیس بودن رفسنجانی در شورای خبرگان نمی باشد . زیرا اگر پاسدار گماشته احمدی نژاد دوباره رئیس جمهور شود . در نهایت امکان زیاد دارد با تضعیف و بیاعتبار شدن رفسنجانی مصباح یزدی رئیس مجمع خبر گان شود . سپس جمهوری اسلامی تبدیل به حاکمیت اسلامی شود .عاقبت جای لوطی جماران رابگیرد. چونکه این طرح و توطئه ی اصلی کودتاگران خاموش و خزنده از همان زمان رقابت ریاست جمهوری دوره ی نهم وحذف رفسنجانی طراحی شده است. برای همین است که ابتدا رفسنجانی لجن مال شده است تا که کاملاً بی اعتبار شود و خلع سلاح از جایگاه قدرت گردد . آنگاه به سراغ دوم خردادی های بی دفاع می روند تا که خیلی ساده اینان را خفه و از صحنه خارج نمایند .

فراموش نشود که پاسدار گماشته احمدی نژاد خودش تبدیل به گنگ ما فیائی شده است ،آنگونه که حامیانش سخنرانی لوطی جماران در مراسم خمینی شیاد را چندین بار قطع کردند وگوش به تذکر لوطی جماران هم ندادند . به خصوص اینکه رده های پائینی سپاه پاسداران در بخشی از استان و شهر ها که مسلح هستند زیاد هم تابع فر ماند ه های بالای شان نیستند و هر لحظه احتمال می رود که بطور خود سرانه اقدام شورشگرایانه در شهر یا نقطه ای در ایران کنند.

بهر حال موضوع متهم کردن و تنظیم کیفر خواست صادر کردن با پیگیری تهدید آمیز ی که سربازجو حسین شریعتمداری علیه ی رفسنجانی و اعضای خانواده اش در نکته ی ورق پاره ی کیهان دنبال کرده که مرتبط به پاسخ دادن به نامه رفسنجانی به خامنه ای است که بی ربط به موضع گیری شیخ محمد یزدی و تحلیل خبر گزاری پاسداری � امنیتی فارس و تهدید یدالله جوان رئیس دفتر سیاسی سپاه پاسداران علیه رفسنجانی نیست که تهدید کرده است هر گونه انقلاب سبز مخملین را در نطفه خفه می کند که این تهدید علنی مکمل افشا کردن بخشی از مفاسد اقتصادی رفسنجانی و خانواده اش در مناظره ی تلویزیونی است .

اما حلقه ی مفقوده در بازی رقابتی و افشاگری های مفسدان اقتصادی که نامزدان با مچ گیری از یک دیگر دنبال و دست هم دیگر را رو نمودند تا کنون هیچیک از اینان یا مقام و مسئولی تا حال جرأت نکرده کوچکترین اشاره ای به غارتگری های نجومی پاسداران نماید . در صورتیکند که در چندین سال گذشته از طریق بیشمار اسکله های غیر مجاز در بنا در جنوب مشغول تخلیه مواد مخدر و توزیع آن در سراسر کشور در کنار سایر کالاهای قاچاق است که شامل مشروبات الکی می شود که این غارتگری به موازات آن درگیر بودن قرار داد ای بسیار سنگین با دولت نهم است که از طریق شرکت و پیمانکارانش انجام می شود که یک موردش را محمد هاشمی اخوی رفسنجانی در تحلیل انقلاب مخملین انگلیسی سال 84 افشا کرده و به رقم مبلغ قرار داد 17 میلیارد دلاری سال گذشته دولت با بسیج و سپاه پاسداران اعتراف کرده است. برای اینکه اینان می دانند که قدرت واقعی در اختیار این ارگان مافیائی فاشیستی است و لوطی جماران فقط بلند گوی مشروعیت دادن به خط و خطوط ترسیم و دیکته شده در پشت صحنه از سوی آن می باشد.

بنابراین بی دلیل نیست که پس از عریضه ی شکوائیه ی رفسنجانی به لوطی جماران یدلله جوانی رئیس دفتر سیاسی سپاه پاسداران اینگونه رفسنجانی و موسوی و دوم خردادی ها متهم به راه اندازی انقلاب مخملین مدل گرجستان کرده و تهدید شان کرده است :

یدالله جوانی رییس دفر سیاسی سپاه پاسداران، در مصاحبه ای مفصل با شماره دوشنبه 18 خرداد هفته نامه صبح صادق (ارگان دفتر سیاسی) که تیتر اول اين نشريه را به خود اختصاص داد، به استفاده هواداران میرحسین موسوی از رنگ سبز اشاره کرد و گفت: "استفاده از یك رنگ خاص برای اولین بار در انتخابات نشانه ای از كلید خوردن پروژه انقلاب مخملی در انتخابات دهم است." وی ادعا کرد: "كسانی پشت صحنه این رنگ قرار دارند كه در پیشینه و سوابق خود، طراحی و اجرای سناریوی كوی دانشگاه در 18 تیر و تحصن در مجلس ششم را داشته و معتقد به پیروزی اصلاحات از طریق جنبش اجتماعی و كشاندن هواداران به خیابان ها هستند." ارگان دفتر سیاسی سپاه همچنین به نقل از یدالله جوانی احزاب اصلاح طلب را که از آنها به عنوان "افراطیون دوم خرداد" نام برد، متهم کرد که برنامه ای مشابه انقلاب رنگی در گرجستان تدارک دیده و "چنین برنامه ای را برای انتخابات دهم ریاست جمهوری در سر می پرورانند." وی به صراحت از اصلاح طلبان به عنوان مخالفان رهبر فعلی جمهوری اسلامی و طراحان انقلاب مخملی ياد کرد و اظهار داشت: "این پروژه از سال 1376 در ایران كلید خورد و از آن مقطع تاكنون در چند نوبت تلاش شد تا سناریوهایی با الگوگیری از همین شیوه ها اجرا شود كه تاكنون نتیجه نداده است." رییس دفتر سیاسی سپاه همچنین ادعا کرد که احزاب و گروهها و اشخاصی که "نظام سیاسی با ماهیت دینی و با محوریت ولایت مطلقه فقیه را قبول ندارند" در صدد انقلاب مخملی هستند و افزود که "البته برخی از این احزاب و گروه ها دارای سوابق اسلامی و انقلابی بوده و حتی بعضی از چهره های اصلی آن ها در گذشته در نظام جمهوری اسلامی دارای مسئولیت هم بوده اند، لكن با گذر زمان به دلایل مختلف از مسیر اصلی انقلاب و اسلام ناب محمدی فاصله گرفتند و اكنون مواضع و دیدگاه هایی متفاوت از قبل دارند." وی حضور هواداران میر حسین موسوی در خیابان ها را بخشی از انقلاب مخملی معرفی کرد و تاکيد کرد: "آقایان با تبلیغات سنگین و فضاسازی رسانه ای، خود را پیروز انتخابات معرفی كرده و با اعلام جشن پیروزی زود هنگام هواداران را هیجانی و ذوق زده كرده و در صورت پیروزی رقیب، موضوع تقلب در انتخابات را مطرح خواهند ساخت." یدالله جوانی ادعا کرد که "این مسئله، دقیقاً همان سناریویی است كه از سوی مخالفین دولت گرجستان" مورد استفاده قرار گرفته است"

درخاتمه اینکه موضع گیری خط زنجیره ای تهدید کردن رفسنجانی به خاطر نوشتن نامه به لوطی جماران که شروع شده و آخوند عضومجمع خبرگان کعبی در خوزستان و آخوند شیخ محمد یزدی رقیب رقابتی ریاست مجمع خبرگان در قم و آخوند احمد علم الهدی امام جمعه مشهد را در بر می گیرد که در ادامه تهدید های پاسداران و جمعیت ایثار گران و سربازجو حسین شریعتمداری هم به آن افزوده شده است و دامنه ی اینگونه تهدید ها ها هرروز دارد گسترش می یابد . به وضوح مشخص شده است که امید بهبود اوضاع اقتصادی کشور و وضعیت معیشتی مردم ایران در چشم انداز نیست زیرا که مسیر دارد به سمت تسویه حساب خونین جناحی و باندی سوق داده می شود که حتی با رئیس جمهور شدن میرحسین موسوی نه چیزی تغییر نمی کند ، بلکه گذشته از اینکه جنگ و در گیری اختلاف میان دولت با مجلس د کوری و کمدی هشتم و شورای نگهبان آلت دست اوج خواهد گرفت .از سوی دیگر پیش بینی می شود که از سر گیری جنایت قتل های زنجیره ای در بعد گسترده تر آن نیز در دستور کار واقع خواهد شد. لذا اینگونه افشاگری های مفاسد اقتصادی فقط با دراز کردن رفسنجانی و اعضای خانواده اش هرگز تمام و فراموش شدنی نمی باشد . زیرا که در مناظره های تلویزیونی کل نظام تروریستی آخوندی از سوی خود مسئولین رده بالای سابق و کنونی به محاکمه کشانیده شد که اثرات آن با فدا و قربانی کردن چند مهره هر گز از اذهان عمومی پاک شدنی نیست و موجب تبرئه شدگی سایر غارتگران و مفسدان حاکم و شرکای شان نخواهد شد. زیرا که بازی جدی جنگ قدرتو ثروت و حذف کردن رقبا تازه شروع و علنی شده است.
هوشنگ- بهداد
پنجشنبه 21 خرداد - 88
نقد و بررسی " آفتاب آمد دليل آفتاب (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان شنبه 23 خرداد ماه سال 1388
"پایان نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی و به بازی گرفتن ورو دست زدن شان برای گرم کردن تنور نمایش خیمه شب بازی رقیب و متهم به فساد و وکودتای مخملین گرجستانی کردن شان"

نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی - انتصاباتی - تقلباتی به پایان رسید و از میان 4 نامزد دو تا مدعی اعلام پیروزی کرده و به حامیان خودشان تبریک گفته و آماده باش بر گزاری جشن پیروزی داده اند . از طرف دیگر گزارش از محدویت رأی دادن و در گیری در برخی از حوزه های رأی گیری در شهر ها از جمله قائمشهر و شیراز و قیطریه تهران داده شده است . همچنین برخی ابراز نگرانی پیرامون سلامت بر گزاری این نمایش خیمه شب بازی کرده اند . از طرف دیگر گزارش از فیلتر گزاری سایت های خبری شده است که چرابخشی از واقعیت ها یا مچ گیری و فاش سازی طرفین را بازتاب داده است؟ همینطور نیروی انتظامی اعلام مانور برای کنترل اوضاع داده است و اخطار کرده که تجمع هواداران نامزدان در خیابان ها ممنوع است .

بنابراین بوضوح نشان داده می شود که این نمایش خیمه شب بازی غیر دمکراتیک و ابهام و تناقض آمیز است . البته انکار کردنی نمی باشد که نقش کار گردان اصلی را سپاه پاسداران بر عهده دارد و این نمایش ادامه طرح تکمیلی نمایش کودتای خاموش خزنده و خاموش سوم تیر ماه سال 84 است که در 22 خرداد سال 88 تکرار شده است .

نا گفته نماند که قلم بر دست با پاک کردن صورت مسئله و عادی جلوه دادن شرایط و مانور تبلیغاتی برای مشروعیت بخشیدن به رژیم تروریستی آخوندی اما لو داده است که چگونه با تاکتیک به بازی گرفتن رقیب دوم خردادی ها و چوب زدن و و پیاز خوراندن به اینان . زیرا که از اینان به عنوان داغ کردن تنور این نمایش خیمه شب بازی و سیاهی لشکر استفاده شد تا که بشود با حماسه سازی دیگر و رقم سازی کردن بستر تقلبات گسترد فرام گردد و اینگونه مشروعیت تراشی کاذب ایجاد شود که گویا مردم به رژیم تروریستی آخوندی باور دارند. برای همین را در پای صندوق های مار گیری خیمه شب بازی حضور یافتند .

بهر حال با رو دست زدن به رقیب برای بازارگرمی کردن عجیب هم به اتهام مفسد اقتصادی غارتگر افشای شد.هم اینکه اکنون با فشار و تهدید متهم به طرح توطئه ی کودتای مخملین سبز گرجستانی شد اند . همینطور وادار به تسلیم شدن وپذیرش نتایج حاصل از شکست نمایش خیمه شب بازی می شوند .بد تر اینکه با شگرد فرار به جلو بامتهم کردن مخالفان که تقلبات را افشا می کنند . تلاش مذبوحانه شده است تا که با متهم به شبهه سازی در سلامت انتخابات یا نمایش خیمه شب بازی خلافکاری های غیر قانونی و تقلبات وارونه جا زده شوند .

بهر حال نتایج این نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی � انتصاباتی ریاست جمهوری دوره ی دهم هرچه باشد و هر که رئیس جمهور شود یک بار دیگر ثابت شد که رژیم تروریستی آخوندی هر گز ظرفیت اصلاح و تغییر پذیری از درون را ندارد . از سوی دیگر بطور عریان این واقعیت به نمایش گذاشته شد که چگونه جنگ قدرت و ثروت باندی و جناحی اوج گررفته که با حذف خونین فیزیکی کنترل ناپذیر است . زیرا که دولت مردان و خود مسئولین و دست اندر کاران قبلی و کنونی اعتراف کرده و هوار زده اند که رژیم تروریستی آخوندی از رأس تا ذیل آن آلوده به فساد و رشوه و غارتگری و رانتخواری و باند بازی می باشد آنگونه که حتی یک مهره ی سالم در آن یافت نمی شود. زیرا که برای قبضه ی کامل قدرت و انحصاری کردنش است که مکمل انباشت هرچه بیشتر ثروت و زر اندوزی می باشد که اکنون حتی بهم دیگر رحم نمی کنند و با مچ و یقه گیری کردن از هم دیگر خیلی آسان ارقام نجومی دزدی و غارت و چپاول شده خود و اعضای خانواده و اطرافیان را اعلام وبه معرض نمایش می گذارند

در خاتمه اینکه فراموش نشود بدلیل همین افشا و رسوا گری های انجام شده است که اکنون نامشروع شدن رژیم تروریستی آخوندی کاملاً عریان شده است که بارئیس جمهور شدن دوباره پاسدار احمدی نژاد که با طراحی کودتای خاموش و خزنده ی تکمیلی سپاه پاسداران امکان پذیر است چونکه قدرت اصلی را هم سپاه دارد و هم تأسیسات هسته ای را در اختیار ود دارد که می خواهد هر چه زود تر صاحب بمب اتم برای تضممین بقای رژیم ضد بشری و قرون وسطائی آخوندی شود. همچنین اهرم باج گیری و تهدید کردن بیرونی گردد . یا اینکه اگر چنانچه رقیب میر حسین موسوی رئیس جمهور شود . مانع از شتاب گیری رادیکال شدن شرایط به سوی تغییرات دمکراتیک و جدائی دین از دولت نخواهد شد . برای اینکه با اعتراف آشکار به افشاگر ی های فساد اقتصادی و دزدی های مسئولان کرده بالای رژیم تروریستی آخوندی که با پرده ی دین فروشی و سرکوب و خفقان وجنگ افروزی امکان پذیر شده است . دیگر جای هیچگونه ابهام در نفی چنین مذهب و آئینی در اذهان عمومی به خصوص نسل جوان باقی نگذاشته است . نکته آخر اینکه حضور جوانان سبز پوش و غیرو توی خیابان که دهان کجی به 30 سال شعار سر کوبگرایانه رو سری یا توسری و مبارز با بد وبی حابی می باشد. این حضور اعتراضی نه در حمایت رژیم و نامزدان خاص نیست، بلکه نوعی مقابله کردن بارژیم تروریستی آخوندی و ارگان سر کوبگر نیروی انتظامی است که در 4 سال گذشته با طرح های گوناگون اجتماعی بهترین شیوه ی بر خورد با جوانان را داشته است که اکنون فرصت تلافی کردن کسب کرد ند تا که با حضور خودشان در خیابان ها جبران ضرب و شتم های خیابانی نیروی انتظامی در 4 سال گذشته را کرده باشند. برای اینکه در حرکت های اعتراضی خشمگینانه ی جوانان مدعیان فرصت طلب خواهند فهمید که چگونه ترکش بدل تاتیک سو ء استفاده تبلیغاتی از جوانان کردن به سوی رژیم ضد بشری کودتاچی اصابت خواهد نمود؟

هوشنگ � بهداد
شنبه 23 خرداد ماه سال 1388
چرا باید نمایش خیمه شب بازی را تحریم کرد و رأی نداد؟

مگر 3 دهه از عمر ننگین رژیم بربر منش و تاریک اندیش جهل و جنون و جنایت و غارتگری و عوامفریبی نمی گذرد؟ مگر بیش از 30 مورد نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی انتصاباتی انجام نشده است؟ مگر باز یگران نامزد ریاست جمهوری همگی جزو دولتمردان اجرائی و نظامی و مقننه و حکومتی گذشته و کنونی در 30 سال گذشته نبوده و نمی باشند؟ مگر همگی مورد تأئید ولی فقیه چه در زمان خمینی و جانشین وی نیستند و آزمایش شده و امتحان و آزمون پس داده نمی باشند؟ مگر شرایط حاکم کنونی حاصل عملکرد مشتر ک 3 دهه ی گذشته نمی باشد؟ مگر گفته نمی شود که آزموده را آزمون خطاست؟ مگر هرروز که گذشته که اوضاع اقتصادی کشور و و ضعیت معیشتی مردم بد و بدتر نشده است؟ مگر در کنار سرکوب و خفقان و سانسور و ممیز گری رشد پدیده های ناهنجار ای اجتماهی همچون کودکان خیبانی و دختران فراری از خانه و تن و اندام فروشی و اعتیاد مصرف مواد مخدر و نقض حقوق بشر و فقر و بیکاری و تورم و گرانی و شکاف عمیق طبقاتی در جامعه بیداد نمی کند؟ مگر رفسنجانی در 30 سال گذشته جزو مهره های کلیدی رژیم تروریستی آخوندی نبوده است؟ مگر اکنون رئیس مجمع مصلحت نظام و خبرگان رهبری نمی باشد که مقام های مهمی می باشند ؟ به خصوص اینکه می تواند هم ولی فقیه را کنترل و نظارت و انتخاب کند. هم اینکه بر کنارش کند . زیرا که ولی فقیه نه انتخابی که انتصابی می باشد؟ اما برای چه اکنون مجبور شده است نامه گله و شکایت از دست پاسدار گماشته احمدی نژاد برای لوطی جماران بنویسد؟

از سوی دیگر اما تا کنون در 30 سال گذشته مردم محروم ایران چه در مورد عدم پرداخت مطالبات شان توی خیابان و کارخانه ها فریاد زد اند وچگونه پاسخ مطابات شان را دریافت کرده اند به یژه در دوران ریاست جمهوری رفسنجانی بساز و بفروش و غارتگر که چه تعداد قیام و خیزش و شورش های شهری انجام و برپا شد و برای چه بود و شعار و فریاد شان چه بود با اینان چگونه برخورد شد؟

در مناظره های تلویزیونی نامزدان ریاست جمهوری چه گفته شد؟ یا اینکه چگونه افشا گری شد و پیرامون چه کسانی بود؟ آیا این افشا گری ها که مشتی از نمونه خروار ها می باشد همان فریاد های افشاگرایانه ی 30 سال گذشته مردم محروم و تهی دستان نبوده است که اکنون از سوی نامزدان ریاست جمهوری اعتراف و اذعان می شود؟ چرا تا کنون اعتراف به اینگونه افشا گری های تلویزیونی نمی شده است ؟ آیا این افشا گری ها واقعیت دارد یا نه؟ اگر آری پرسش است دلیل اینکه تا کنون پیگیری نشده چیست؟ اگر نه اتهام است . این چگونه قانونی می باشد که اجاز می دهد رئیس جمهورش به این سادگی به مقامات مسئول کنونی و دولتمردان سابقش اتهام بزند؟

ریشه ی فقر و بیکاری و شکاف عمیق طبقاتی در جامعه کجاست؟ چگونه است که انباشت ثروت آنانی که یکشبه صاحب ثروت ای نجومی باد آورده شده اند مدام بیشتر بیشتر شده است اما در مقابل وضعیت زندگی تهی دستان و محرومان آنگونه اسفناک شده است که حتی محتاج و نیاز مند سیب زمیب زمینی سبز شده و سمی مانی دولتی شده اند تا که رأی خودشان را برای ریافتش بفروشند؟

بهر حال چرا اینهمه توطئه و تهدید علیه اپوزیسیون اصلی در شهر اشرف در بغداد دنبال شده است و درست در شرایطی که رقابت باند ها و تبلیغات خیمه شب بازی با افشاگری ها علیه همدیگر ادامه داشت . اما بدلیل وحشت از این اپوزیسیون جنگ روانی و شیطان سازی با انواع و اقسام توطئه و دسیسه ها علیه اش در دستور کار قرار گرفت تا که این اپوزیسیون جدی در گیر دفع توطئه هایش شود . تا با خیال راحت زد و بندهای پشت پرده ی برون مرزی و سرکوبگری گسترده ی داخلی دنبال شود . البته می توان این لیست را بسیار بالا بلند کرد تا عملکرد 30 سال گذشته را بطور وضوح و بس گسترده تر به تصویر کشاند .

در خاتمه اینکه مگر گفته نمی شود که گفته می شود گذشته چراغ راهنمای آینده است ؟ یا اینکه گفته می شود اگر از گذشتگان پند و اندرز نگیرید آیند گان از شما خواهند آموخت . با توجه به سئوالات مطرح شده مگر قرار است که این چهره های شناخته و آزمون شده چه معجزه ای کنند یا موجب چه تغییراتی در جامعه به نفع مردم ایران ایجاد کنند آنهم با توجه به ضریب افشا گری های فساد مالی که پیرامون شان در مناظره های تلویزیونی انجام شد که بازهم می بایست در این نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی � انتصابباتی شرکت کرد و آن را بطور کامل تحریم نکرد ودر دام منفعت جویان و فرصت طبانی افتاد که افراد را در منگنه و گاز انبر اجباری میان گزینه ی بد و بدتر قارر می دهد تا که یکی را بر گزیند؟ چرا نه باید نه گفت و برای گزینه های میان خوب و خوب تر تلاش نمود ؟ یعنی چرا نباید کوشش همگانی برای تغییرات دمکراتیک در ایران کرد تا که دیگر نیاز به اجبار انتخاب میان بد و بد تر نباشد که 30 سال است دارد تکرار می شود ؟ زیرا اگر چنانچه این رژیم تروریستی آخوندی ظر فیت تغییر و تحول اصلاح پذیری و دمکراتیزه شدن داشت تا کنون شده بود چونکه30 سال که زمان کمی نمی باشد . آنهم با تجربه ای که خبر هرروز بد تر و منقبض تر از روز قبل مابره می شود؟ بنابراین همه ی آنان که فراخوان دعوت و مشارکت داده اند نه دلسوز و دوستدار مردم ایران و آزادی و دمکرسی و عدالت نیستند ، بلکه از منافع حقیر اقتصادی و باندی و جناحی خود دفاع می کنند . لذاباز هم تأکید می شود که می بایست این نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی � انتصاباتی تحریم گردد تا جای فرصت طلبی برای حماسه تقلبات گسترده و مشروعیت کاذب ایجاد نگردد.

هوشنگ � بهداد
خرداد ماه21 سال 1388