رقابت وجنگ قدرت میان پاسداران احمدی نژاد، علی لاریجانی ، محسن رضائی و قالیباف
کدام عنصر سیاسی می توانست حدس بزند که در پشت اهداف عوامفریبی و دروغین خمینی شیاد چه خوابیده یا نهفته بود که گفته بود اقتصاد مال خر است و بداند که این خران می توانند کدامین خرانی باشند که می خواهند خود با کره خران خودشان اقتصاد ایران را قبضه انحصاری کنند ودر اختیار خودشان بگیرند و نسق از گرده ی مردم ایران بکشند . همچنین چه کی باور می کرد؟ که یک آخوند 2 زاری روضه دیروز منقلی که چلاق می خواهد جانشین این شیاد خمینی شود که از رهبر خودش هفت خط و شیاد وعوامفریانه تر می باشد و مهمتر اینکه می خواهد دربست پشتیبان خران وکره خران صا حب اقتصاد شده شود و قوه قضائیه نیز هموار کننده بیشتر غارتگری این خران وکره خران صاحب اقتصاد شده شود. همینطور چه کسی می توانست بفهمد آنجا که خمینی شیاد گفت بود که حکومت آینده از آن مستضعفان وپابرهنگان می باشد منظورش یک مشت لمپن و اقو وتیغ کش از پاسداران آدمکش و قاتلان روستائی و حاشیه ی شهری می باشد که قرار است هزاران هزار نوجوان بسیجی و دانش آموزان برروی میادن مین جنگ ضد ملی و ضد میهنی ببرند وبه کشتن دهند تا که خودشان بقدرت برسند و پس از 3 دهه که از حکومت ننگین این رژیم بربرمنش و تاریک اندیش می گذرد وجامعه به دو قطب 80% جمعیت اکثریت محروم و20% جامعه ی اقلیت صاحب 80% در آمد ناخالص ملی سرانهتقسیم خواهد شد و پس از اعدام وتیر باران کردن 120 هزار نفر از بهترین وآگاهترین جوانان ومغز ها ومتخصصان ودانشجویان ومعلمان ودانش آموزان و کارمندان وکار گران وارتشیان شریف ومبارز و آزادیخواه ووطن پرست زندانی سیاسی ایرانی و با کشته ومجروح کردن میلیون کشته ومجروح وجانباز موجی وترکشی جنگ و میلیوان ها آواره و بی خانمان شده وبیکار وآوره و پناهنده وتبیعیدی که فقط 1000 میلیارد دلار خسارات مادی جنگ ضد ملی و ضد میهنی 8 ساله بود که خمینی و رفسنجانی و امثال این پاسداران آدمکش خواهانش بودند تا که بعداً به قدرت وثروت باد آورده برسند . از سوی دیگر به موازات آنکه نظتام یک دست شد ورقیب از صحنه ی قدرت حذف شده است و انواع و اقسام اتهامات از جمله غیر مسلمان وخائن وجاسس دشمن به رقیب وارده می شود تا که رد به آسانی نامزدان شا ن صلاحیت شوند . از طرف دیگر در پشت پرده زد وبند وجن ونزاع قدرت میان پاسداران بقدرت و ثروت رسیده جریان دارد تا اینکه بر خلاف ظاهر اینکه گفته شد یک پاسدار امنیتی – هسته ای بر کنار شد و این پاسدار انگلیسی به اتفاق خانواده دست به مأموریت عجیب و غریب سفری به مصر زد و پس از اینکه در مصر دیدار ها کرد و با فراوش کردن اینکه کلی علیه ی هم پیام های آنچنانی رد وبدل کردند. ولی اکنون پس از نشست امنیتی در شورای عالی امنیت ملی به بهانه اوالپرسی فرزند پاسدار علی لاریجانی با پاسدار احمدی نژاد اینگونه خلوت کرده ومشغول طرح ریزی می باشند که در تصویر آمده است . گویا آنانی که در خیابان های تهران در شب های سرد زمستانی به عنوان کارتن خوابان جن می بازند ومی میرند . یا آنان هنگام خواب بوسیله نشت ونفوذ منو اگسید گاز بطور دستجمعی دچار مرگ خاموش یا نامرئی ویا خفه می شوند وآنان که از روند رشد تورم وگرانی لجام گسیخته و افزایش قیمت ها جانشان بر لبا شان رسیده ا ست . اینان نسان نیستند وفرزند وخانواده ی بیمار ندارند که کسی یافت شوذ احوالپرسی از اینان کند . اصلا ً کسی از این فراموش شدگان سراغ یا ردی نمی گیرد جز موقع نمایش خیمه شب بازی برای حضور در پای صندوق های آرای انتخاباتی به عنوان سیاهی لشکر و مشروعیت بخشیدن به رژیم تروریستی آخوندی که یادی از اینان می شود. آری نه حال شان پرسیده نمی شود و نه چیزی بهشان داده نمی شود ، بلکه دروغ هم به اینان گفته می شود و به جای قول دادن بردن نان بر توی سفره ی خالی اشان، نه خبری از نان نشد، بلکه بنزین هم از توی سبد خانوارشان ربوده شد . از سوی دیگر هم بر ضریب بیکاری وفقر و شکاف طبقاتی وتورم وگرانی در جامعه افزوده شده است . تازه مضحک ومسخره اینکه دولت خود را عدالت محور وتحول گرا و عاشق خدمت گزاری به مردم نامیده است . بلی پس از 3 دهه سرنوشت مردم تیران اینگونه شده است. البته از پاسدار شیادی که سابقه تیر خلاص زدن در زندان دارد ودر زمان شهردار تهران بودنش یک قلم پرونده ی بسته شده ی ا ختلاس 350 میلیارد تومانی دارد ودر زمان رئیس جمهور شدنش یک قلم دیگر مفود شدن 6 میلیارد دلار درآمد نفت دارد . مشخص است که این پاسدار دزد بدنام وعوافریب هرگز دلش به حال مردم ایران همچون رهبر وحامی اش ولی فقیه نسوخته است .
ازسوی دیگر ولی فقیه دو نامزد رئیس جمهور شدن برای دوره ی دهم دارد که یکی از آنان رئیس مجلس وهم منقلی خودش می باشد که اکنون به قاهره سفر کرده است که خمینی مصر را خائن نامیده بود وایجاد رابطه با این کشور را مشروط بر ملغی کردن انعقاد پیمان صلح کمپ دیوید با اسرائیل دانسته بود . البته جاده صاف کردن این سفر، فر خانوادگی پاسدار علی لاریجانی به مصر بود که این مسیر را هموار کرد . همچنین دیگری پاسدر سردار شهردار وهمشهری ولی فقیه محمد باقر قالیباف می باشد که در رقابت پیشین خیمه شب بازی انتخابات دوره ی نهم ریاست جمهوری رقیب پاسدار احمدی نژاد بود . ولی بر خلاف انتظار بسیج و سپاه پاسداران نظرشان پاسدار احمدی نژاد بود که وی از صندوق های مارگیری آرای انتخاباتی بیرون در آورده شد . اکنون که دامنه ی رشد اختلافات گسترده شده است و درگیری میان پاسدار شردار با پاسدار رئیس جمهور احمدی نژاد بالا زده شده است . آنگونه که از سوی یکی از مداحان معروف حکومتی شهردار تهران به دلیل اینکه به عملکرد دولت انتقاد کرده بود وی را بدتر از سعد بن ابی وقاص خوانده بود . در دنباله جنگ نمک پاشی بر روی برف های خیابان های تهران بالا گرفت . زیرا پاسدار احمدی نژاد گفنه نمک پاشی شهرداری موجب کثیف شدن کفش های آدم می شود . اکنون یک ائتلاف انتخاباتی – تبلیغاتی میان 3 پاسدار سبزعلی خان رضائی و پاسدار انگلیسی علی لاریجانی و پاسدار سردار شهردار تهران قالیباف به وجود آمده است . بنابراین پاسدار احمدی نژاد چون نگران ارائه لیست نامزدان مشترک این 3 پاسدار می باشد . لذا مجبور شده است تاکه با محمل وسرپل زدن احوالپرسی فرزند بیمار پاسدار علی لاریجانی با وی دیداری داشته باشد . ولی این خبر تصویر از طریق سایت تابناک سبزعلی رضائی درز پیدا کرده است . پس از بازتاب دادن آن موجب موضع گیری باران پاسدار احمدی نژاد با پاسخگوئی شده است تا نشان دهد که عدم شیفتگان قدرت که به رقیب دوم خردادی این نسبت را می دادند اکنون خود شان چگونه عاشقان خدمت گزاری به مردم ایران می باشند؟! بله اکنون این نوع خدمتگزاری وعدم وابستگی بقدرت بیشتر مشخص می شود که در میان باند موسوم به نام اصول گرایان چه خبر است و جنگ قدرت وتضاد ورقابت چگونه می باشد ؟ همینطور مشخص می شود که برای چه رقیب دوم خردادی با آن اتهامات وارده همکار بوش و دشمن وستون پنجم ونفوذی و پیاده نظام دشمن آمریکا بودن یعنی چه؟ ضمن اینکه افشا کردن دیدار دو پاسدار با هم دیگر به عنوان ظلم به احمدی نژاد که تیر زده شده است یعنی چه و در راستای چه هدفی می باشد ؟خلاصه چه نوع رقابت خیمه شب بازی انتخاباتی – انتصاباتی برای مجلس هشتم در پیش روی می باشد که باید شرکت کرد یا نه تحریم کرد واز همگان خواست تا که در جنگ و رقابت قدرت و ثروت پاسداران شرکت نکنند..

هوشنگ - بهداد
دهم بهمن ماه 1386

نقد وبررسی " شكستي ديگر! (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان چهار شنبه 10 بهمن ماه سال 1386
"اعتراف به لو رفتن وشکست طرح توطئه گری در نوار غزه وعدم حمایت کشورهای غربی و عربی از حماس"
طلبه پاسدار سخنگو ونماینده ووکیل مدافع تسخیری فلسطییان نوار غزه شده معلوم نیست رای چه همانگونه که توضیح نمی دهد که به این چه ارتباطی دارد که این مسئولیت وکالت از فلسطینیان را ایشان به پذیرد. به همان دلیل هم قابل درک است که چرا این مدعی حاضر نیست تا که جواب داد که مگر اکنون که ولی فقیه و سپاه پاسداران به دلیل نیازی که به بحران آفرینی وجتگ افروزی در عراق و خاومیانه به خصوص در لبنان و فلسطین دارند تا که شاید فرجی برای بحران هسته ای حاصل شود. دست به اتخاذسیاست مظلوم نمائی ودفاع کردن از حماس و نوار غزه زده شده است . زیرا که سئوال است که مگر سران رژیم بربرمنش و تاریک اندیش یاغی بین المللی و سپاه پاسداران جز اینکه عراق را تبدیل به باتلاق کردند و لبنان را به سرزمین سوخته شده مبدل ساختند و جنگ داخلی میان ساف وحماس برپا کردند. چه دسته گل دیگری بر سر مردم نوار غزه در فلسطین زده اند که اگر چنانچه بیش از آرزو یا اقدامات نقل قول شده گلدامایر و اسحاق رابین وشارون در مورد فلسطینیان نوار غزه اگر نباشد؛ کمتر هم نبوده است که اکنون طلبه ی پاسدار یادداشت روز ویس شده اینگونه برای فلسطینیان نوا غزه سینه چاک داده وکف بر دهان آورده وکاتولیک تر از پاپ برای شان شده است و پر حرارت و با انرژی در دفاع تاکتیکی از مردم فلسطین بر خاسته و با افتخار به عنوان نماد مقاومت دولت حماس اسماعیل هنیه از آنان نام برده است . اگر طلبه پاسدار یادداشت روز نویس خودش پاسدار حزب الله لبنانی جبهه ی جنگ ضد ملی و ضد میهنی ایران وعراق و یا فلسطین حماسی نمی باشد که به دلیل اینکه در ایران زندگی می کند صحبت کردن وخواندن ونوشتن فارسی هم آموخته است و واقعاً خیلی انسان دوست می باشد و اصولاً تابع برتری ملیت ونژادی ومذهبی هم نمی باشد تا که اختلاف میان ایرانی وعراقی و لبنانی و فلسطینی و افغانی و.. قائل شود . ولی حداقل می شود از ایشان سئوال کرد در مکانی که مقیم می باشد وزندگی می کند می تواند که دست به یک نظر سنجی بیطرفانه بزند که ابتدا مردم ایران نسبت به این نظام وحاکمانش چگونه فکر می کنند؟ یا اینکه چگونه در موردش نظر دارند؟ یااینکه یک بیلان وگزارش کوتاه ارائه کند که پس از اینکه نظام یک دست شد و احمدی نژاد پاسدارشده است و روند اقزایش قیمت نفت ادامه داشته است . چرا در مقابل وضعیت اقتصادی مردم و معیشت زندگی بدتر شده است و فقر وبیکاری و روند لجام گسخته ی تورم وگرانی و افزایش قیمت ها در جامعه رو به صعود گذاشته شده است؟ دلیل چگونگی مسیر طی شده چیست ؟آیا مردم ایران از شرایط موجود رضایت دارند؟ اگر آری پس از آن پرسش شود که مردم ایران نظرشان در مورد سیاست دخالت گری در امورد داخلی عراق و فلسطین ولبنان چگونه است؟ آنگاه با ارائه ی این نظر سنجی به ادامه ی وکالت وسخنگو ونماینده ی مردم فلسطین مقیم نوار غزه فلسطین ودفاع کردن از آنان ادامه دهد.
ولی اگر واقعیتغیر از آن است که بازگو می شود و دلیل اشک تمساح ریزی برای مردم فلسطین نوار غزه عوامفریبانه در راستای اهداف مشخص می باشد که به بخشی از آن اشاره شد . می بایست که بازهم طلبه پاسدار یادداشت روز نویس پاسخ دهد برای چه تلاش مذبوحانه می کند تا که با تصویر مارکشی کردن ومار قالب کردن به مردم ایران وهم به مردم فلسطین نوار غزه دروغ گفته شود؟ مگر فلسطینیان عرب و مسلمان اهل تسنن نمی باشند؟ مگر تعدادی بیش از 20 کشور عربی مسلمان در منطقه ی خاورمیانه وجود ندارد که هم از نظر ملیت وهم از نظر مذهبی خیلی از ایرانیان به مردم فلسطین نزدیک تر می باشند. چگونه است که چرا این رژیم تروریستی آخوندی فقط می بایست به عنوان داعیه مهربانتر از مادر برای مردم فلسطن نوار غزه ابراز وجود ودلسوزی کند؟ آیا این حرکت به نظر غیر طبیعی به نظر نمی رسد و یا بقول معروف کاسه ای بر زیر نیم کاسه نمی باشد که می بایست همچون اهداف هسته ای بطور مخفی پنهان نگهداشته ودنبال شود؟! همانگونه که سخنرانی یا خطبه ی عید فطر ولی فقیه قابل فهم می باشد که برای چه ولی فقیه ابراز مخالفت و دشمنی با ادامه ی پیشهادات مذاکره ی صلح خاورمیانه کرد و رهبران کشورهای عربی را تهدید نمود که اگر چنانچه در کنفرانس صبلح خاورمیانه در آناپولیس آمریکا شرکت کنند در کشور های خودشان دچار آشوب و قیام وناآرامی خواهند شد. بهمان دلیل نیز اکنون طلبه پاسدار یادداشت روز نویس هم توضیح نمی دهد که دلیل وریشه ی این قضیه چیست که بنابر قول ایشان کشورهای غربی و برخی کشورهای عربی منطقه اینگونه خواهان نابودی مقاومت حماس می باشند:
"حقيقت آن است كه غرب و برخي از كشورهاي عربي منطقه در همراهي با طرح آمريكايي- اسرائيلي نابودي مقاومت فلسطين، طي چند ماه گذشته چشمان خود را بر روي جناياتي كه در نوار غزه مي گذرد، بسته اند و در مقابل دستان رژيم صهيونيستي را براي بمباران پياپي شهرهاي اين منطقه و دستگيري هاي گسترده فلسطيني ها باز گذاشته اند تا جايي كه در شوراي امنيت سازمان ملل، علي رغم آن كه بخش هاي عمده اي از بيانيه خود عليه جنايات اسرائيل در غزه را حذف و عملا آن را به يك بيانيه خنثي و بي اثر تبديل كرده تا نظر آمريكا را براي موافقت با آن جلب نمايد، در عمل و هر بار توسط آمريكا كه خود را صاحب و متولي امنيت دنيا مي شمارد! وتو و جلوي تصويب آن گرفته شده است. راستي اين روزها سالگرد حادثه دروغين و خودساخته هولوكاست است. نام كشتار مردم مظلوم و بي دفاعي كه ماه هاست در محاصره نظامي و اقتصادي به سر مي برند، چيست؟!
در خاتمه اینکه دلیل اینکه غرب و برخی از کشورهای منطقه خواهان نابود شدن مقاومت حماس می باشند که طلبه پاسدار آن را مطرح کرده است. آیا به دلیل آلت دست شدن رهبر حماس نیست که به علت اینکه تابع اقدامات سپاه پاسداران ودستورات ولی فقیه در جماران شده است و چون شدیداً نیز نیازمند دریافت کمک های مالی از بیت جماران می باشد . بنابراین تبدیل به اهرم فشار ولی فقیه و سپاه پاسداران در منطقه برای بحران سازی وجنگ افروزی شده است . چون پیگیری این سیاست یا توطئه طراحی شده توسط جماران وسپاه پاسداران است که بطور مستقیم مرتبط به بحران هسته ای می باشد که در نهایت چون اتخاذ این سیاست مشترک سبب شده است که صلح و ثبات منطقه را به خطر انداخته شود. لذا برای اینکه مرکز و کانون بحران سازی و جنگ افروزی در منطقه ی خاورمیانه تقویت نشود ، لذا هیچ کشوری غربی و عربی حاضر نشده است تا از حماس حمایت کند؟ همچنین از سوی دیگر آیا اینگونه موضعگیری کردن غرب و کشورهای عربی منطقه نسبت به حماس؛ محصول و بازتاب اتحاد عمل مشترک حماس و ولی فقیه و سپاه پاسداران نمی باشد که چکیده و عصاره وجه اشتراک شان در تهدید به نابود کردن اسرائیل از سوی پاسدار احمدی نژاد و دروغ خواندن هلااست فرموله شده است ؟ حال گذشته از اینکه با وجود لو رفتن طرح وتوطئه های بحران آفرین شکست خورده ی رژیم تروریستی آخوندی در منطقه ی خاورمیانه که پیروزی قلمداد می شود . از طرف دیگر با تأکید می بایست افزود بدون هیچگونه شک وشبهه عامل ومقصر اصلی ومرکز توطئه گری خاورمیانه همچون عراق، جماران و سپاه پا سداران هستند که از حمایت وپشتیبانی سوریه نیز برخوردار می باشند .

هوشنگ – بهداد
چهار شنبه 10 بهمن ماه سال 1386
نقد و بررسی " ثمرات بيداري اسلامي در تركيه"ازروزنامه ی جمهوری اسلامی
چهار شنبه 10 بهمن ماه سال 1386

"پس از شکست بحران سازی در نواز غزه، اکنون نوبت دخالت گری وایجاد بحران در ترکیه با دفاع از حجاب زنان فرار رسیده است."
این چپ و راست گریز به صحرای کربلا زدن ملای سرمقال نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی ولی فقیه که خت پای بند فلسفه ی توبره و آخور خوری است که مکمل این ضرب المثل است که گفته می شود ی که برای من نحوشد. بهتراست اکه در آن کله ی سگ بجوشد واکنون چون بحران سازی در نوار غزه با شکست مواجه شده است و تیغ حزب الله در کار سریه جز اقدامات مشرک تروریستی و کارشنی در تعویق انتخاب رئیس مهور در سوریه انجامیده است و اکنون چرخش به سمت ترکیه کرده است که هر ری شده با بحران سازی و دخالت گری در امور داخلی سایر کشورها شرایط و اضاع به نفع رژیم تروریستی آخوندی تمام شود . این شیوه ی باج گیری وتهدید سرمقاله نویس که بازاب دهنده ی نته نظرات ولی فقیه وبیترهبری می باشد. مرا به یاد خاطرات دوران دانشجوئی قبل از انقلاب می اندازدکه بیاد دارم در آن در دوران دانشجوئی یک دانشجوی بچه سرهنگی هم بود که با مزه بود ونمایشات خوشمزه ای می کرد . زیرا گاهی که کله اش زیاد گرم می شد و حسابی لول ومشنگ می شد و اورکت ارتشی خودش را با یک دست بر روی شانه ای می انداخت و خنده بر لبان با صدای تقریباً گرفته خطاب به دیگران می گفت که هزارتومان داده ام به یک شاعر تاکه این شعر را برای من سروده است که با اشاره ی انگشت سبابه ای می خواند برو به روزگار بگو که فلان فلان شده گربه کام ما نگشتی عمر ما نگذشت. اکنون شاعر ماهرهائی زبر دست همچون محمد علی اصفهانی همچون همین سرمقاله نویس روزنامه ی ولی فقیه هم یافت می شوند که چون روزگار بطور دربست به کام شان نمی بیند. چون همه چیز را در خود می بینند ومعیارهای ارزیابی دیگران و یا مرثیه ومدیحه سرائی اشان حول وحوش افکار وخودشان می بیند و می سنجند و قضاوت می کنند وحکم صادر می کنند. یعنی اینکه برج عاج نشینانی می باشند که به دلیل ارتفاع نشیمنگاهی که یافته اند و فاصله اشان با دیگران زیاد شده است . خود را آنگونه می بینند که دیگران را یا نمی بینند یا اگر می بینند بسیار کوچک وریز می بینند و آنان ناچیز می پندارند. خلاصه هرگونه که تلاش و خودنمائی که می کنند چون خود را مرکز ثقل کون ومکان می دانند . ابتدا می بایست ابتدا همه چیز محور خودشان باشند تا که قانع راضی شوند. البته که همچون ولی فقیه شدیداً ضد آمریکائی اند که انتخابات را تبدیل به انتصابات و شیوه ی برگزاری ورود یه به مجلس خیمه شب بازی را هم آزمون وامتحان الهی نام نهاده است . طراحان سئوالاتش هم امثال سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری می باشند که مدتیست نمونه ی سئوالات نیز بصورت زنجیره ای در یادداشت های روزهایش علیه ی رقیب مغلوب دوم خردادی به نمایش گذاشته می شود . البته در بعد بیرونی و منطقه ای هم سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی این مسئولیت را بر عهده دارد .برای همین در آستانه ی 3 دهه شدن رژیم تروریستی آخوندی برای این قلمزن سرمقاله نویس اصلاً مهم نیست که مردم ایران چه می گویند یا چه روزگاری دارند و چگونه زندگی می کنند ؟ بطور خلاصه رشد لجام گسیخته ی تورم وگرانی و افزایش قیمت ها در جامعه چه می کند و چه نقشی بر روی زندگی شقت بار همان طبقه ی محروم 80% جامعه دارد که منتظر دریافت نان بر توی سفره های خالی اشان می باشند که چگونه آثار مخرب وویرانی برجای گذاشته است ؟ پدیده ی شوم دختران فراری از خانه ها وزنان خیابانی ناشی از کدام عملکرد 3 دهه ی گذشته می باشد؟. ولی در مورد ثمرات نفوذ صدور تروریسم وبنیادرائی اندیشه ی خمینی وپیروانش به ترکیه اینگونه ذوق زده شده و شادمانه و مستانه نوید پیروزی سر داده است:
در آستانه بيست و نهمين دهه فجر انقلاب اسلامي خبرهاي خوشي از رشد بيداري اسلامي در كشورهاي مختلف از جمله تركيه مي رسد
اما دلایلی که سر مقاله نویس برای ارائه ی ذوق زدگی خود ارائه داده است . جالب است . زیراکه چند هدفه وچند منظوره می باشد. یعنی تفاهم حزب حاکم با حزب مخالف ترکیه که پیام به پاسدار احمدی نژاد و رفسنجانی در داخل مورد نظر است و ابراز وخوشحالی کردن از منع و لغو قانون حجاب و پایان پذیری آن دفاع از الگوی طرح امنیت اجتماعی نیروی انتظامی می باشد .بالاخره شادمانی از پایان پذیری سکولاریسم در ترکیه که بازهم هدف حذف کامل تندروهای دوم خردادی در داخل کشور می باشد . اینگونه گزارش خود از ترکیه را دنبال ومطرح کرده است:
"تفاهم حزب حاكم اسلام گراي عدالت و توسعه با حزب حركت ملي كه يكي از احزاب اصلي جناح مخالف دولت اردوغان محسوب مي شود گره يكي از جدي ترين مشكلات سياسي ـ اجتماعي جامعه تركيه را گشود و تقريبا بلافاصله اين موضوع مورد حمايت و موافقت رئيس جمهور تركيه قرار گرفت . عبدالله گل با پيشنهاد دولت آنكارا براي لغو قانون ممنوعيت حجاب در دانشگاههاي اين كشور موافقت كرد. دولت اسلام گراي « رجب طيب اردوغان » درصدد است با در نظر گرفتن خواست اكثريت در مجلس ملي تركيه قانون ممنوعيت حجاب در دانشگاهها را لغو كند و در صورت موافقت مجلس با اين لايحه رئيس جمهور نيز آنرا تاييد خواهد كرد تا جنبه اجرائي به خود بگيرد. واقعيت اينست كه اصرار ژنرالها و لائيك هاي تركيه بر ضديت با احكام اسلامي تدريجا به انزواي سياسي ـ اجتماعي لائيك ها منجر شده و آنها فضاي مسمومي را عليه خود به راه انداخته اند كه به نظر مي رسد نهايتا به حذف تدريجي لائيك ها از مناصب قدرت در تركيه منجر خواهد شد"
آخوند هفت خط وشیاد وتصویر مارکش ومار قالب کن سرمقاله نویس روزنامه ی ولی فقیه شده قبل از آنکه توضیح دهد که برای چه دلسوز زنان ترکیه شده است و آنان را نیمی از جامعه دانسته و افزوده که چرا این زنان از حق پوشش حجاب محروم شده اند . البته تعریف و معانی ومفهوم حق و آزادی را اینگونه روشش اجباری حجاب برجسته کرده است . در صورتیکه در ترکیه حجاب اجباری نمی باشد وفقط در دانشگاه ها قانون منع حجاب وجود دارد ونه در جامعه ، ولی در ایران چادر سیاه به عنوان پوش برتر معرفی شده اجباری وزوری می باشد . پیدایش آن در 3 دهه ی پیش ابتدا با شعار یا روسری تا توسری شروع شد واکنون پس از 3 دهه به طرح امنیت اتماعی نیروی انتظامی مبارزه با بی حجابی تکامل یافته است که صحنه های به نمایش گذاشته شده فیلم های شیوه ی برخورد پلیس و نیروی انتظامی با زنان در خیابان های تهران گویای حجاب زوری حاکم برجامعه یا عدم آزادی مطلق یا وش برتر ادر سیاه می باشد که آخود سرمقاله نویس نوید اینگونه حجاب را برای زنان ترکیه داده است و بطور وارونه به عنوان حق پایمال شده و باز گردانده شده مدافع آن در ترکیه شده است. از سوی دیگر همانگونه که گفته شد اینگونه پیام ها گذشته از اعتراف آشکار در امور داخلی سایر کشورها از مله ترکیه می باشد دارای مخاطبان داخلی هم می باشند که یا برجسته وانتقاد کردن آن به نوعی انتقاد تنظیم رابطه ی نادرست باندهای مافیائی حاکم با رقبای خود به خصوص با رفسنجانی می باشد. برای این که در پشت پرده مدافع باندهای مافیائی حاکم و دولت پاسدار احمدی نژاد سپاه پاسدان است که با همآهنگی و همکاری سایر ارگان اطلاعاتی – امنیتی – انتظامی ، برای رقبای داخلی پرونده سازی می کنند و آنان رامورد بی مهری قرار می دهند . بهر صورت ک در مجموع با نقد کردن سکولاریسم و همکاری نظامیان ترکیه با اینان که موجب رشد اسلام گرائی و شکست سکولاریس در ترکیه شده، آن را بطور غیر مستقیم با شیوه ی رفتار باندهای مافیائی حاکم مشابه دانسته است وبه بهانه دفاع از منع قانون حجاب در ترکیه کردن، سرمقاله نویس چنین نظراتاراتجاعی و چند هدفه ومنظوره ی خود را بیان شده وبه نمایش گذاشته است:
اين نكته از آن جهت اهميت دارد كه لائيك ها با تحميل خواسته هاي خود و مخفي شدن پشت سر ژنرالها حتي موجبات درگيري ژنرالها با اركان قدرت داخلي تركيه را نيز فراهم كردند و زورآزمائي اخير لائيك ها و ناكامي مطلق در اين زمينه بسيار پندآموز است . اين براي تركيه با ادعاي دمكراسي بسيار شرم آور بود كه زنانش بعنوان نيمي از پيكره جامعه اين كشور حتي حق انتخاب نوع پوشش خود را نداشته باشند و بخاطر حفظ حجاب خود از تحصيل در دانشگاه ها و برخي مدارس محروم شوند. از طرفه هاي روزگار اينست كه فرزندان مقامات ارشد اسلام گراي تركيه امروزه بخاطر اصرار به حفظ حجاب خود مجبورند در دانشگاههاي اروپا و آمريكا تحصيل كنند! اين براي نظام سياسي تركيه با ادعاي دمكراسي ننگ بزرگي بود كه نمي توانست خواست مردم را در اجراي احكام ديني تامين كند و براي آنها تعيين تكليف مي كرد. ناگفته پيداست كه لائيك هاي تركيه به راحتي از مسائل امروز جامعه نمي گذرند و قطعا سعي خواهند كرد مسلمانان را با موانع و مشكلاتي مواجه سازند. آنها اصرار دارند مرام لائيك را يك خواست مردمي قلمداد نمايند و اراده خود را خواست مردم جلوه دهند اين درحالي است كه نظرسنجي هاي متعدد لغو قانون ممنوعيت حجاب را يك « خواسته مردمي » ارزيابي كرده و از حمايت گسترده اكثريت مردم تركيه از اين موضوع خبر ميدهند. دقيقا به همين دليل است كه احتمال مي رود لغو قانون منع حجاب در تركيه به يك جشن ملي در اين كشور اسلامي تبديل شود و بدين ترتيب موانعي كه لائيك ها در طول دهه هاي گذشته بر سرراه اسلام و مسلمانان تركيه بوجود آورده اند يكي پس از ديگري برداشته شوند.
درخاتمه اینکه همانگونه که همگان می دانند رژیم جهل وجنگ جنون وخرافه و تحجرگرائی وغارتگر ودزد وعوامفی حاکم بر ایان نمی تواند بدون بحران سازی و صدور تروریسم وبنیدگرائی به منطقه ی به بقای ننگین خودش ادامه دهد. بنابراین اکنون که در شرایط بسیار خطیر قرار دارد وغرق در بحرن ای گوناون از جمله درگیر بحران هسته ای می باشد.زیرا که سیاست تلاش های زد بند وتهدید آمیز وباج دادن وباج خواهی کردت هسته ای منجر به شکست شده است . همینطر آگونه که طرح بحران سازی در لبنان ونوار غزه همچون اصطلاح بدشانسی مواجه شده است که گفته می شود اشنس که بر گردد فالوده دندان می شکند عمل کرده است . لذا هم زمان که آمریکا واسرائیل و کشورهای منطقه و مصر از سوی سرمقاله نویس و سربازجو پاسدار حسین شریعتمدای نماینده ی ویژه ی ولی فقیه در ورق پاره ی سناریو وپرونده ساز کیهان مورد تهدید واقع می شوند. در دنباله فرمانده کل سپاه پاسداران در مصابه ی خو با شبکه ی تلویزیونی الجزایرآمریکا را تهدید کرد .در ادامه ی این تهدید ها طرح کشته شدن 5 نظامی آمریکائی در شمال عراق دنبال واجرا شد .اکنون برای بسط بحران به ترکیه نوبت دخالت گرائی در این کشور فرا رسیده است که سرمقاله نویس آن را جزو ثمرات صدور تروریسم وبنیادگرائی 3 دهه ی حاکم بر ایران دانسته است . یعنی اعتراف آشکار به دخالت گری در ترکیه کرده است تا ثابت کند این جزو سیاست حیاتی و تفکیک ناپذیر رژیم تروریستی آخوندی می باشد. البته آن سوی سکه ی ثمرات ادامه ی سیاست خائنانه ومماشات گرایانه ی اروپا با رژیم تروریستی آخوندی می باشد . به خصوص اینکه اروپا همچنان اصرار بر ماندن نام سازمان دمکرات رژیم یاغی بین المللی خوانده شده در لیست گروه وسازمان های تروریستی دارد که بهتری دسته گل وهدیه به رژیم تروریسی آخوندی با تشویق وترغیب کردن به ادامه ی عمال تروریستی خود در کشورهای منطقه وناامن کردن آن می باشد.
هوشنگ - بهداد
چهار شنبه 10 بهمن ماه سال 1386
کشته شدن 5 نظامی آمریکائی در شما ل عراق اقدام تروریست های اعزامی یا عوامل محلی رژیم آخوندی ذر عراق می باشند
پس از تصویب مقدماتی پیش نویس قطعنامه ی سوم در نشست اخیر گروه اعضای 5+1 و شکست طرح توطئه ی بحران وجنگ افروزی در نوار غزه می بایست که توطئه های تهدید آمیز زنجیره ای تکمیلی دنبال واجرا می شد . بنابراین برای بررسی به ریشه ی پاسخ عاملین کشته شدن 5 آمریکائی در شما ل می باید به موضع گیری های تهدید آمیز تنظیم مقالات سپر نکته و انتظار خاتمی سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری در روزنامه ی سناریو ساز کیهان توجه عمیق کرد . زیرا که بطور علنی آمریکا وحامیانش درمنطقه وداخل کشور تهدید نظامی و متهم به جاسوسی وخیانت شده اند. از سوی دیگر رئیس پاسداران محمد علی جعفری درمصاحبه ی خودبا شبکه ی خبررسانی ماهواره ای الجزایر بطور مستقیم آمریکا مورد تهدید وتهاجم واقع شد . زیراکه این پاسدار آشکار اعتراف واعلام کرد که نیروهای آمریکائی در منطقه در تیررس ما قرار دارند . البته تهدیدهای جدید مرتبط با نتایج نشست گروه 5+1 در آلمان می باشد که پیش نویس قطعنامه ی سوم شورای امنیت سازمان ملل به تصویب رسانیده شد و قرار است که برای تصویب و صدور قطعنامه در شورای امنیت سازمان ملل تصمیم گیری و اقدام شود . بنابراین برای انتقام گیری وجبران کردن شکست های فعالیت های زد وبند ومذاکره با البرادعی و آژانس و باج دادن ها به روسیه وچین است که بازده اش بر هم خورده وبر باد رفته است. بنابراین برای جبران خسارات وارده فعالیت های تهدید آمیز تبلیغاتی و اقدامات تروریستی علیه ی آمریکاوبوش شروع شده است. از سوی دیگر تصور نمی رود که هنوز فهم این واقعیت مبهم وغیر ممکن باشد که چگونه از سال ها پیش عملیات مشترک سپاه پاسداران و اعضای القاعده از عربستان آغاز و ادامه ی این همکاری تا عراق امتداد یافته است . لذا همانگونه که تا کنون القاعده تا حال هیچگونه اقدامات وعملیات تروریستی علیه ی رژیم فاشیستی – مذهبی – آخوندی نداشته است . در صورتیکه تضاد با آخوندهای غارتگر ودزد وعوامفریب بر ایران به دلیل مدعی شیعه بودن باید بیشتر با سایر کشورهای اهل تسنن باشد . بنابرای به احتمال زیاد اقامات مشترک شان در عراق ه وجود دارد . پس نتیجه اینکه عامل اصلی و پیشنهاد دهنده واقدام کننده کشته شدن 5 آمریکائی در شمال عراق می تواند کار پاسداران اعزای سپاه پاسداران قدس یا عوامل محلی رژیم فاشیستی – مذهبی – آخوندی یا اقدام مشترک با اعضای القاعده در عراق باشد که اکنون برای رد گم کردن و از موضع فرار به جلو اعلام شده است که کشته شدن 5 نظای آمریکائی در شمال عراق به نام اعضای القاعده شمال عراق رقم زده شده است . ولی چرا پس از تهدیدات سربازجو حسین شریعتمدای وفرمانده ی کل سپاه پاسداران طرح کشته شدن 5 نظامی آمریکائی در شمال عراق اتفاق افتاد و به همان دلایلی که بازگو شده است برنامه ریز سپاه پاسدارا ن است که فرمانده اش قبلاً در مصاحبه ی خود با شبکه ی تلویزیونی الجزایر تهدید به اینگونه اقامات ترورییستی کرده بود و سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری در مقاله سپر ونکته صحه برآن گذاشت .
از طرف دیگر مر تبط با خبر ضیمه شده می بایست افزودکه سپاه پاسداران و ولی فقیه تلاش کردند تا که برای اینکه با یحران آفرینی وجنگ افروزی درمنطقه مانع از اجماع گروه 5+1 شوند تاکه قطعنامه ی سوم علیه ی پرونده ی هسته ای به تصویب رسانیده نشود . بنابراین به بسیج وتشویق و ترغیب سازمان جهاد اسلامی وحماس برای پرتاب کردن راکت وموشک بدرون خاک اسرائییل روی آورد . زیراکه قصد وهدف این بود تا که جنگی مشابه ی جنگ 33 روزه ی حزب الله لبنان وسپاه پاسداران با اسرائیل میان حماس با اسرائیل ایجاد شود . اما چون این طرح با شکست مفتضحانه مواجه شد و حتی یک مورد یافت نشد که در میان کشورهای منطقه ی خاورمیانه توجه و اعتنائی نسبت به فراخوان صادره وزیر آدمربای امور خارجه منوچهر متکی داده شود و اسرائیل را محکوم واز حماس در نوار غزه حمایت کنند . نیاز به اقدام تلافی جویانه ی بود یعنی اینکه منجر به کشته شدن طرح ن 5 نظامی آمریکائی در عراق شد.
بنابراین بی جهت ودلیل نیست که چرا اکنون گزارشگر روزنامه ی جمهوری خیلی بیش از گذشته خشم وکینه و عصبیت خودرا نسبت به این شکست و فاش شدن ضریب ماهیت ایزولگی رژیم تروریستی آخوندی را به نمایش گذاشته است وپا را فراتر از متهم کردن سران کشورهای منطقه به خصوص دولت مصر بروز داده است و آن را اینگونه توطئه ی بین المللی قلمداد کرده واز فاز جدید توطئه ی بین المللی سخن گفته است. "فاز جديد توطئه بين المللي براي نابودي مقاومت فلسطين كليد زده شد" آخر مشخص نیست در شرایطی که هرروز به جای پرداختن مطالبات پرداخت نا شده ی مردم ایران که هرروز هم بیش از گذشته افزوده وبه تعویق می افتد . چرا باید در عوض بعنوان کاتولیک تر از پاپ دلسوز مردم فلسطین شدن به خصوص برای حماس و نوار غزه دل سوزاند . این ادعای کمدی ودروغین غیر طبیعی به نظر می رسد . چونکه پرسش است چگونه است که حق و حقوق مردم فلسطین باید خیلی مهمتر از پایمال شدن حق وحقوق مردم ایران باشد ؟ مگر پاسخ منطقی جز این است که داعیه ی دلسوزی کردن برای مردم فلسطین ومقاومت آنان یعنی حماس ابزاری و دروغین وتاکتیکی می باشد که در راستای اهداف مشخص بحران سازی و باج گیری در منطقه برای کمک به عبور از بحران پرونده ی هسته ای ودسترسی به سلاح هسته ای می باشد. تازه دخالت گری در امور داخلی فسطین وبحران سازی در نوار غزه تمام ناشده است که اکنون ادامه ی طرح بحران آفرینی در لبنان از طریق حزب الله لبنان وهمکاری مشترک اقدامات تروریستی با سوریه شروع ودنبال شده است . برای اینکه رژیم بربرمنش وتاری اندیش قرون وسطائی آخوندی بحران زی و بحران آفرین و جنگ افروز است که بدون بحران سازی و صدور آن با تروریسم وبنیاگرائی به منطقه امکان شانس بقا ندارد و صد البته قابل فهم است که چرا برای ناامن کردن وایجاد آشوب در فلسطین ولبنان ومنطقه نیاز مبرم به کشتن آمریکائی ها در شمال عراق و اشک تمساح ریزی برای فلسطینیان و اینگونه هشدارهای حزب الله لبنان ضرورت دارد "هشدار حزب الله به ارتش لبنان"بيروت ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي : نماينده مجلس لبنان و عضو حزب الله هشدار داد خونهاي ريخته شده در تظاهرات يكشنبه شب جواز ورود به رياست جمهوري نيست. بالاخره می بایست اثبات گردد که شادروان دکتر محمد مصدق راست گفته بود که یک عمری به توپچی جیره ومواجب داده می شود تا که در روزی که نیاز به وی می باشد . باید که شلیک کند.

هوشنگ - بهداد
چهار شنبه 10 بهمن ماه سال 1386
نکته وسپر تهدید آمیز عریان پاسدار سربازجو حسین شریعتمداری
فراموش نشده است که چگونه چند بار تا حال پاسدار احمدی نژاد بطور مستقیم وغیر مستقیم خواهان عادی شدن رابطه با مصر شده است؟ همچنین از یاد نرفته است که چرا پاسدار علی لاریجانی برکنار شده همزمان با تحویل سال کریسمس میلادی باتفاق اعضای خانواده سفر تفریحی به مصر رفت وبرای چه رفت وبا چه کسانی دیدار و ملاقات کرد وهدف ازاین سفر خانوادگی چه بود؟ یا اینکه این سفر مأموریتی چه نقشی در بستر وآماده سازی سفر بعدی رئیس مجلس با هیئات همراه وی به مصر داشت ؟ ازسوی دیگر چگونه بود زمانی که وی در پست رئیس شورای علی امنیت وسرپرست هیئت مذاکره کننده ی هسته ای بود از اینگونه دیدار و ملاقات ها ومأموریت ها نداشت که در زمان بیکار بودنش به عنوان دیپلمات کارکشته وخبره انجام داده است؟ چرا ولی فقیه در مور د این سفر و این دیدار ها سکوت کرد؟ چرا سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری که اکنون دهان گشادخودش را علیه مصر گشوده وباز کرده است وهرچه خواسته فحاشی کرده و دولت مصر را تهدید کرده وبه آن بدوبیراه گفته است که چرا دولت مصر نوار مرزی خودش را برروی نوار مرزی غزه بست ونخواست که خودش را توی دام گسترده شده ی بحران سازی رژیم تروریستی آخوندی در نوار غزه ی فلسطین بی اندازد که شکست خورد وموجب آبروریزی برای سپاه پاسداران و ولی فقیه در نوار غزه شد که بحران سازی وجنگ آفرینی خودشان را از طریق اسماعیل هنیه و حماس و جهاد فلسطین دنبال می کردند .و نتایج ترغیب و تشویق کردن به پرتا ب کردن راکت وموشک ها به درون خاک اسرائیل با شکست سختی مواجه شد و برخلاف تصور و رؤیای باطل تبدیل به جنگ تدارک دیده شده ی مشابه ی جنگ 33 روزه حزب الله با اسرائیل نشد که از سوی حماس تعقیب می شد وامکان به وجود آمدنش بنا بردلایل هشیاری رهبران کشورهای عربی منطقه وعدم حمایت کردن از طرح وتوطئه ی برنامه ریزی شده ولی فقیه وسپاه پاسداران ، وخنثی شدن توطئه ی بحران سازی وتعمیم ادن آن به منطقه میسر نشد. بنابرین چون این بحران برنامه ریزی منجر به شکست شد ودر نهایت نه اینکه نتوانست مکمل عبور از بحران پروژه ی هسته ای در منطقه شود ، بلکه برعکس این سیاست دخالت گرایانه در نوار غزه ی فلسطین موجب شد تا که گروه 5+1 در نشت خود در آلمان به توافق برسند وقرار است که قطعنامه سوم در شورای امنیت سازمان ملل تصویب شود . لذا اکنون که سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری همه چیز را باخته شده می پندارد این مدافع سرسخت وسینه چاک پروژه ی هسته ای و این تلاشگر خستگی ناپذیر برای رسیدن به سلاح هسته ای حق دارد که تیغ بر دست گیرد و کف بر دهان آورد وسینه چاک دهد ومصر را تهدید کند و با سپر ونکته ی خودش در ورق پاره ی کیهان سناریو وپرونده ساز علیه منافع آمریکا و اسرایل دست خودش را رو تهدید کند و در دنباله کشورهای منطقه به خصوص مصر رابا متهم کردن اینگونه طلبکارانه مدعی شودوتهدید شان کند:
"براي سران برخي از كشورهاي اسلامي شرم آور و ننگين است. براي مصر با اصرار بر معاهده ذلت بار كمپ ديويد و مسدود كردن گذرگاه رفح، براي حكام بي شخصيت و بي سر و پاي بحرين و امارات كه به قاتل مردم مظلوم فلسطين در سفر اخيرش به منطقه، جايزه مي دهند. براي خاندان سعودي كه نام خادم الحرمين دارند و نسبت به جنايات و دست اندازي كفار صهيونيست به حريم مسلمانان دغدغه اي ندارند در ادامه اسرائیل و امریکا را اینگونه بطور عریان تدید کرده است و... اما، مگر نه اين كه هم اكنون در سراسر جهان، بسياري از مراكز حساس صهيونيست ها، آمريكايي ها و برخي از كشورهاي اروپايي حامي اسرائيل در دسترس مسلمانان قرار دارد؟ و مگر نه اين كه دسترسي به بسياري از صهيونيست ها در چهار گوشه دنيا به آساني امكان پذير است؟ بنابراين كدام قاعده انساني و حقوقي مي تواند مانع از حمله به اين مراكز و افراد باشد؟! چرا بايد به صهيونيست هاي وحشي و آمريكايي هاي خونريز اجازه داد كه ميدان درگيري را به ميل و اختيار خود انتخاب كنند؟"
در دنباله سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری در پایان بطور مستقیم فتوای فقهی برای تهدید وتجاوز وتهاجم هم چاشنی تهدیدهای علنی خودش کرده است واینگونه ماهیت رژیم تروریستی آخوندی را به معرض نمایش گذاشته است:
" مطابق يك نظريه فقهي كه نزد هر دو مذهب شيعه و سني معتبر است، در جريان جنگ با دشمنان اسلام مي توان به كساني كه از سوي دشمن به عنوان سپر مورد استفاده قرار مي گيرند، حمله كرد. بنابراين، اگر حكام برخي از دولت هاي اسلامي مانع حمله ملت هاي مسلمان به صهيونيست ها و سد راه ياري رساندن به مردم مظلوم آن سامان هستند، مي توان اين سپرهاي دشمن را نيز از ميان برداشت. "
البته همانگونه که اشاره شدبا دلیل ارجاع پرونده به شوای امنیت سازمان ملل برای تصویب قطعنامه سوم شده است. چون دیگر امثال سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری دیگر نمی توانند مانور با غیر نظامی بودن پروژه هسته ای سر دهند و پیرامونش معرکهگیری کنند و چون سیاست مذاکره ومماشات با اروپا وبازی کردن ووقت کشتن دیگر جواب ندارد . زیرا که این ساست نخ نما شده سوخته شده است . لذا در دفاع از پروژه ی هسته ای بزبان دیگری گشوده شده است . یعنی تهدید کردن علنی کشورهای منطقه و آمریکا و اسرائل می باشد . البته که ترجمان وبرگردان آن تهدید را سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری می باشد که خطاب به اروپا ومذاکره کنندگان مخاطب گفته بود که سرنوشتپ روژه ی هسته ای در خیابان های بیروت وبغداد مشخص وتعیین تکلیف می شود ونه اینکه در پشت میز مذاکره با اروپا مشخص می شود که اکنون چون توطئه ی بحران ازی در نوار غزه که قرار بود مشابه جنگ 33 روزه حزب الاه لبنان با اسرائیل گذردد و مکمل آن تهدید وجنگ افروزی شود که سپاه پاسداران با شیخ حسن نصرلله وحزب الله با اسرائیل شروع وبه جنگ 33 معروف و موسوم شد . البته که لبنان به سر زمین سوخته تبدیل شد . این بار از خیابان های نوار غزه از طریق حماس شرع شد والی منجر به جنگ 33 روزه مشابه حزب الله لبنان با اسرائیل نشد ولی نوار غزه هم تبدیل به سر زمین سوخته شد و در نهایت اکنون به اینگونه عربده کشی های مغبون شده سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری ختم شده است که با سپر ونکته وارد صحنه شود.

هوشنگ – بهداد
بهمن ماه6 سال 1386
نقد وبررسی " آخرين تير در تركش (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان سه شنبه 9 بهمن ماه سال 1386
"دوم خردادی های تند رو ی رد صلاحیت شده همچنان مورد حمایت بوش برای برنده شدن در نمایش انتخابات ملس هشتم می باشد!"
سربازجوپاسدار حسین شریعتمداری که بطور میانگین همه محتوا وسمت وسوی یادداشت های تنظیم شده ی این روزنامه ی دولتی اطلاعاتی – امنیتی – پادگانی و سناریو وپرونده ساز پیرامون دو موضوع مهم کوک وارزیابی بررسی وجمع بندی تحلیل می شود که پیرامون پرونده ی هسته ای ودفاع از آن با هر ابزار ووسیله ودیگر تعقیب رقیب دوم خردادی با پیگیری و پشتگار سناریو سازی می باشد که محور هر دو موضوع یاد شده از شیوه ی چماق وهویج وتهدید و پرونده سازی وتحریف گری وکتمان کردن حقایق استفاده می شود . بنابراین مردم ایران ومطرح کردن وپیگیری مطالبات انان هیچگونه جایگاه یا محلی از اعراب ندارند . اما به دلیل حساس و سرنوشت بودن برگزاری نمایش خیمه شب بازی انتخابات – انتصابات مجلس هشتم که بسیار مهم وسرنوشت ساز می باشدبیشتر یادداشت روزها به این موضوع اختصاص داده شده است . از سوی دیگر چون لابی های اعزامی برون مرز پیرامون فعالیت پرونده ی هسته ای بسیار فعال بودند. به خصوص پس از گزارش 16 سازمان ونهاد طلاعاتی و امنیتی آمریکائی و زد وبندهائی که پشت پرده با محمد البرادعی و آژانس بین المللی اتمی شده است. در این مورد مدتی بود که ضریب حساسیت زیاد نبود . از طرف دیگر با سیاست دخالت گری و بحران سازی در عراق و خاورمیانه و باج دادن ها به چین وروسیه مانع از این شده بود که نظر اجماع گروه 5+ 1 در مورد پیگیری پرونده ی هسته ای حاصل شود . از این منظر اکثر یادداشت روزها برای سناریو وپرونده سازی فعالیت دوم خردای های بازسازی شده و عقیم کردن فعالیت واهداف آنان کوک شده بود. بطوریکه در نهایت پیشگفتار وپی زمینه های سخنرانی ولی فقیه برای استان یزد در همین یادداشتروزها تدارک و آماده شد . برنامه ریازن پشت صحنه آنگونه برنامه ی دقیق تنظیم کرده بودند که می دانستند در چه تاریخ ولی فقیه می بایست که بیت رهبری و جماران را به سوی استان یزد ترک کند و باید درآنجا چه بگوید؟ تاکه بهترین سوژه وابزار تبلیغاتی هم علیه ی دوم خردادی ها در دسترس باشد .هم مانع از نامنویسی چهره های تندرو وسرشناسدوم خردادی ها شود . هم اینکه بستر سازی برای رد صلاحیت گسترده ی نامزدان نامنویسی کنذده ی شود. اکنون که خیال سربازجو پاسدار یادداشت روز نویس از این موضع راحت شده است . یعنی اینکه دوم خردادی ها هم برخلاف تصوری که آخوند کروبی به دلیل نقش واسطه یا غضنفر گلزن تیم خودی که اجرا می کرد برایش قابل قبول نبود که عاقبت چنین منجر به چوب و پیاز برای دوم خردادی ها شود که به این ابعاد گسترده نامزدان دوم خردادی حتی وابسته به حزب مضحک ودست ساز اعتماد ملی آخوند کروبی تا 80% رد صلاحیت گردند . آنگونه این ضربه ی رد صلاحیت کاری بود که آخوند کوبی و خاتمی و حسن روحانی را مجبور کرد تا که جلسه ی یک ونیم ساعته در خانه بساز و بفروش رفسنجانی جلسه داشته باشد تاکه تصمییم گیری بکنند که چکار باید بکنند تا که مانع از بی رونقی بازار نمایش خیمه شب بازی انتخابات انتصابت نمایشی – فرمایشی امتحان الهی نشود ومورد تحریم سراسری واقع نشود . چونکه آخوند کروبی فقط برای این اعتراف به بازی صدا وسیما گرفته شد تا که اعتراف کند چون اپوزیسیون تبلیغات گسترده برای عدم شرکت در این نمایش خیمه شب بازی کرده اند در خانه ی رفسنجانی جمع شدیم وگفتگوی یک ونیم ساعته داشتیم که چه بکنیم تا که تنور نمایش انتخابات – انتصابات امتحان الهی گرم شود؟ .
اما از سوی دیگر اکنون سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری متوجه شد است که بر خلاف انتظار نشست گروه 5+ 1 در آلمان توافق جمعی حاصل شد و قرار است که در شورای امنیت قطعنامه ی سوم تصویب شود . بنابراین روی این موضوع متمرکز شده پیرامون آن مانور ونظر داده است که گزارش آتی آژانس برخی از خواب ها را بر هم می ریزد. ولی آمریکا می خواهد به نفع رقیب دوم خردادی که همه نامزدان شان رد صلاحیت شده است. هر طوری شده است قطعنامه ای برروی کاذ در شورای امنیت تصویب شود . البته قبل ازاین موضع یری با عنوان سپر ونکته کلی گرد وخاک کرده است وگرده بر زمین سائیده و خر غلت زده وتوفانی از خاک برپا کرده است . زیراکه اسرائیل و آمریکا وعربستان ومصر و بحرین وعمارات متحد عربی را تهدید کرده است و اعتراف کرده است که اینان در تیر رس قرار دارند و افزوده طبق نظر و فتوای فقهی هر یک از اینان که سپر دشمن شده باشند از نظر شرعی می بایست به اینان حمله و موانع از سر راه برداشته شوند. البته این تهدید در پاسخ طرح وتوطه ی شکست خورده ی دخالت گری در امور داخلی فلسطین اتخاذ شده است که ناشی از شکست تحریک جهاد اسلامی فلسطین به راکت پرتاب کردن به خاک اسرائیل وتشویق حماس به پرتاب موشک به خاک اسرائیل پرتاب کردن ومکمل جهاد اسلامی فلسطین بود . قرار بود تاکه با واکنش نشان دادنارتش اسرائیل بتوان بحران یا جنگی 33 روزه ی دیگری مکمل ومشابه ی جنگ 33 روزه ی تدارک وبرنامه ریزی شده ی سپاه پاسداران وحزب اله لبنان با اسرائیل به وچجود آید. ولی چون برنامه ریزان بیت رهبری و ولی فقیه و سپاه پاسداران در نوار غزه با شکست مواجه شدند . آنگونه که حتی یک مورد یافت نشد تاکه از فراخوان محکوم کردن اسرائیل و حمایت از حماس که وزیر آدمربای امور خارجه منوچهر متکی خواهان آن شدهبود واز کشورهای عضور کنفرانس اسلامی خواسته بود که محکوم وحمایت کنند یا با اینکه حاضر شد که مکان میزبانی این اجلاس در نهران باشد ولی بازهم پاسخ مثبتی دریافت نشد وضریب ایرولگی رژیم تروریسی آخوندی بوضوح علنی شد. برای اینکه مصر در دام بازی تدارک دیده شده در نوار مرزی غزه نیفتاد. بیشتر موجب خشم مقامات رژیم تروریستی آخوندی شد و سرباز جو پاسدار حسین شریعتمتداری مجبور به تهیه وتنظیم سپر ونکته شد .اما برای خنثی کردن عدم تصویب و صدورقطعنامه ی سوم در شورای امنیت سازمان ملل فشارهای تبلیغاتی وتهدیداتی شروع شده است . رئیس گرمکان محمد علی جعفری با شبکه ی خبر رسانی تلویزیونی الجزایر آمریکا را تهدید کرد که اهداف شما در تیررس می باشند. همچنین از سوی دیگر با برگ سوخته شده ی وزیر آدمربای امورخارجه منوچهر متکی بازی شده که وارد صحنه شد واز عدم عقب نشین غنی سازی اورانیوم گفته است . به موازات آن سربازجو حسین شریعتمداری در یاددشت روز امروز این پرونده ی هسته ای را تعقیب کرده است وپیگیری پرونده ی دوم خردادی ها ونهضت آزادی ومجاهدین وخامی را با انتظار خاتمی با دکتر داوری از موضع تند وتیز ضد آمریکائی دنبال کرده است که مربوط به پس از 30 خرداد سال 60 به بعد می باشد. البته که مشخص است پیگیری سیاست از توبره وآخور خوردن مکمل ومرتبط بهم دیگر می باشند . بنابراین باز هم به موضوع رقابت وتضاد اصلی خیمه شب بازی انتخابات ختم می شود . برای اینکه سربازجو پاسدار یادداشت روز پرونده ی هسته ای و داستان انتخابات را اینگونه بهم پیونده داده است :
"تا آنجا كه به امريكايي ها مربوط مي شود به دلايل متعدد مايلند به هر شكل ممكن «يك كاغذي كه بتوان نام آن را قطعنامه گذاشت» عليه ايران تصويب شود. از ديد آنها در شرايط فعلي «اصل» قطعنامه بر «محتوا»ي آن ترجيح دارد، چرا كه هدف از آن نه تاثير گذاري بر اراده ايران در پي گيري برنامه هسته اي اش -كه يقين حاصل كرده اند تاثيري نخواهد داشت- بلكه اثرگذاري رواني بر فضاي سياست داخلي ايران و خصوصا زمينه سازي براي رويگرداني مردم از اصولگراياني است كه غربي ها -به درستي- مي پندارند در صورت تداوم حضور خود در كرسي هاي قدرت، استراتژي فعلي براي مديريت پرونده هسته اي را ادامه خواهند داد. طبيعي است امريكايي ها مايل باشند اين جريان سياسي در ايران با گروه ديگري كه به هيچ وجه نماينده افكار عمومي ايران در بحث هسته اي به حساب نمي آيد اما از مدت ها قبل علاقمندي خود را به فدا كردن فناوري هسته اي پيش پاي آرزوي واهي ارتقاء روابط با غرب به صراحت ابراز كرده، جايگزين شود. به همين دليل امريكايي ها تلاش مي كنند بر چارچوب روانشناختي تصميم سازي سياسي توسط مردم ايران چنان تاثير بگذارند كه نتيجه انتخاب آنها، بيرون آمدن نام گروه هاي هوادار غرب در ايران از صندوق هاي راي باشد و تصور مي كنند بهترين راه براي سوق دادن مردم ايران به سمت اين تصميم، اين است كه دورنماي تداوم سياست هاي هسته اي فعلي نزد آنها فوق العاده خطرناك و تيره و تار جلوه داده شود. صدور يك قطعنامه چند روز يا هفته مانده به روز انتخابات قرار است يك چنين حسي را به مردم ايران منتقل كند. اين نقشه امريكايي هاست، نقشه اي كه اگرچه سعي شده حتي المقدور پنهان نگهداشته شود اما چيزهايي از آن به رسانه هاي غربي درز كرده استامريكايي ها به دو علت براي صدور قطعنامه بعدي با اين مشخصات عجله فراوان دارند. علت اول اين است كه معتقدند اين قطعنامه اگر قرار است بر انتخابات مجلس در ايران تاثير بگذارد بايد حتما در زماني صادر شود كه رسانه هاي داخل و خارج از ايران فرصت كافي براي بيرون كشيدن ملات يك عمليات رواني مفصل عليه ملت ايران از دل آن را داشته باشند. بنابراين تحليل امريكايي ها اين است كه اگر قطعنامه در زماني خيلي دور از روز انتخلابات يا خيلي نزديك به آن صادر شود عملا نخواهد توانست تاثيري بر مولفه هاي سازنده تصميم مردم ايران بگذارد و لذا نان را بايد در زمان مناسب چسباند تا نه بسوزد و نه خمير بماند. مهم تر از اين امريكايي ها نگرانند كه اگر تا پيش از آغاز نشست فصلي شوراي حكام آژانس بين المللي انرژي اتمي در ماه مارس موفق به بيرون آوردن يك قطعنامه از شوراي امنيت نشوند پس از آن ديگر ممكن است آرزوي قطعنامه صادر كردن عليه ايران براي هميشه در دلشان بماند."
سربازجو پاسدار سناریو وپرونده ساز همانگونه که در مقاله یهانتظار خاتمی بقلم داوری با یک تیر چند هدف زده است . ادامه ی مشابهی همین تاکتیک را در یادداشت روز خود دنبال کرده است . برای اینکه در پایان یادداشت روز خود اینگونه پیام چند جانبه ی مشابه داده است ودوم خردادی های تندرو را همگام آمریکا کرده است :
"مشكل اما اين است كه سردمداران كاخ سفيد مدتي است توان انديشيدن صحيح را از دست داده اند و احتمالا در اين مورد هم مثل خيلي موارد ديگر موانع را به درستي محاسبه نكرده اند. درباره اين اشتباه محاسبه ها در فرصتي ديگر سخن خواهيم گفت اما در مقطع فعلي مهم تر از هر چيز اين است كه اقليت اصلاح طلبان تندرو و غربگرا در ايران بينديشند كه امريكا چرا براي كمك به آنها اينگونه خود را به آب و آتش مي زند؟ و بعد به قول دوستي كلاه هايشان را كمي بالاتر بگذارند."
در خاتمه اینکه سربازجو پاسدارحسین شریعتمداری معلوم نیست که چرا توضیح نداده است که اگر تندروهای دوم خردادی با بوش و آمریکا می باشند . پس برای چه 80% نامزدان وابسته به آخوند کروبی رد صلاحیت شده اند؟ درصورتیکه موضع آخوند کروبی اگر بیش از این سربازجوی شکنجه گر حسین شریعتداری تند و تیز تر علیه ی دوم خردادی تندرونباشد کمتر نیز نمی باشد؟ همچنین چرا تعداد 40 نماینده ی کنونی مجلس کنونی اصول گرا رد صلاحیت شده اند؟ بنابراین وارونه گوئی وتحریف گری که آمریکا دچار مشکل است ولی در برابر رژیم تروریستی آخوندی سکوت کردن برای چیست و قرار است که چه کسانی فریب داده شوند تا که ندانند واقعیت چیست؟ آخر کدام رژیم مردمی یافت می شود که چنین الم شنگه ای برپا کند که اکنون رژیم بربر منش و تاریک اندیش ضد بشری برپا کرده است؟ آخر جوک مضحک امتحان الهی دیگر چه صیغه ای می باشد؟ مگر چقدر می شود از دین ومذهب اینگونه شبادانه استفاده ابزاری کرد ؟آنهم پس از 3 ده ی تجربه ی سیستماتیک از دین برای غارتگری و جنلایات و خیانت و عوامفریبی و جنگ افروزی حاکمان که مردم ایران دارند. در صورتیکه کیست که هنوز نداند از رأس تاذیل این رِژیم تروریستی آخوندی آلوده به فساد ودزدی وتبعیض ودوروئی و بی صداقتی می باشند؟
هوشنگ – بهداد

سه شنبه 9 بهمن ماه سال 1386

موضع ضد مجاهدین وبارزگان وآمریکا در روزنامه ی کیهان از زمان خاتمی شروع وبه ارث رسیده است.
فراموش نشده است جریان اشغال سفارت آمریکا در 13 آبان سال 58 که چگونه بازار ضد آمریکائی ومرگ برآمریکاداغ شد و خمینی آن را انقلابی بزرتر از انقلاب اول دانست . زیراکه منجر به سقوط دولت موقت بازرگان شد و توده ای ها اکثریتی ها پرچمدار مبلغ امام ضد امپریالیست شدند. همینطور سرکوب نیروهای انقلابی به عنوان عامل ونفوذی آمریکائی رایج شد واین بازی همچنان به عنوان شگرد تبلیغاتی دشمن فرعی تراشیدن وبزرگ کردن آن ومانور دادن و تبدیل به اهرم چماق کردن وبر سر هر مخالف ودگر اندیش کوبیدن وحذف کردنش شده است . در صورتیکه در پشت پرده لحظه ای از سوی دلالان و واسطه ها و لابی های دو طرف دیالوگ قطع نشده است . یعنی آخوندهای جنایتکار حاکم که تخصص عجیی در سوئ استفاده از مذهب و ابزاری استفاده کردن از آن دارند . برای اینکه پس از اینکه خمینی و سپس آخوندهای پیروانش بقدرت رسیدند. یک لحظه در غارتگری وعوامفریبی وبحران سازی وجنگ افروزی و صدور بنیادگرائی و تروریسم به منطقه نه غفلت ونه کوتاهی کرده اند برای اینکه در این موارد تخصص وخبر گی فراوان کسب کرده اند . زیرا که عامل ماندگاری وبقای رژیم ضد بری و بربرمنش وتاریک اندیش آخوندی بوده است .
ازسوی دیگر چون آخوندهی حکومتی متخصص فرصت طلبی وموج سواری ومفت خوری وبه خصوص حرفه ای در سیاست توبره وآخور خری وکتمان گوئی وتحریف گری می باشند. بنابراین هرزمان که به ضررشان باشد یا تقیه پیشه می کنند ویا اینکه تکذیب وانکار می کنند . همچنین به دلیل 3 دهه سرکوب دگراندیشان وپرونده وسناریوی برای شان تهیه وتنظیم کردن و با شیوه ی شکنجه گری و بازجوئی حریف و رقیب و دگر ادیش ومخالف ایر ودربند را وادار به اعتراف کردن ومصاحبه نموده اند که هرجا لازم وضرری باشد با گزینه برداری و یا نقل قول کردن اهداف خودشان علیه ی سوژه ی مورد نظر را دنبال می کنندبه ویژه اینکه خمینی بیانگذار نظام شیاد تصویر مار کش ومار قالب کن گفته بود که من عقد اخوت با کسی نبسته ام .یعنی اینکه هرزمان که مهره ای مصرفش تمام شد کنار گذاشته می شود . یا اینکه هذف فیزیکی یا خانه نشین می شود . مورد های خاص صادق قطب زاده وبنی صدر و منتظری و... می باشند .
اما اکنون که تضاد و رقابت های تبلیغات – انتصاباتی – انتخاباتی پیرامون مجلس هشتم بالا گرفته شده است . به خصوص پس از آنکه ولی فقیه در مورد دشمن شناسی یعنی آمریکا و توبه کردن وفاصله گرفتن از این دشمن آمریکا تأکید کرد . بلافاصله از سوی برنامه ریزان پشت پرده همچون همین سر بازجو پاسدارحسین شریعتمداری که برای ولی فقیه سخنرانی ترتیب داده شده بود . وارد میدان شدند تاکه از فرصت حاصل شده زمینه ی آماده سازی تبلیغات و پرونده سازی برای رد صلاحیت نامزدان رقیب دوم خردادی نهایت استفاده کنند. اکنون که نامزدان دوم خردادی بطور گسترده رد صلاحیت شده اند و اینان دست به اقدامات و تلاش های مذبوحانه اعتراض و انتقاد زده اند تا که شاید برخی از رد صلاحیت شدگان تأئید صاحیت شوند تاکه مجبور نباشند ناپرهیزی کنند و شرکت در نمایش کمدی خیمه شب بازی انتخابات – انتصابات مجلس هشتم را تحریم کنند. برای همین پس از اینکه خبر رد صلاحیت گسترده د.وم خردادی بازتاب داده شد .سید خندان خاتمی مجبور از خنده فاصله بگیرد و خودش را از سوئیس سریع به تهران برساند تا که با آخوند کروبی و رفسنجانی و حسن روحانی نشست داشته باشند که چگونه می توانند در پشت پرده اقدام کنند تا که تعدادی از بازیگران رد صلاحیت شده ی دوم خردادی به صحنه ی نمایش تدارک دیده شده ی کمدی انتصابات – انتخابات مجلس هشتم باز گردند وموجب گرمی تنور تبلیغات انتخاباتی شوند . ولی سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری برای سوزاندن این توطئه وبرای جا انداختن همان دستور العمل تعیین شده ی دشمن شناسی ولی فقیه رهبر و معیار ارزیابی قرار دادن آن و برهم زدن ائتلاف تاکتکی دوم خردادی ها با نیروهای ملی مذهبی به خصوص نهضت آزادی که اخیراًرئیس آن ابراهیم یزدی تقاضای حضور بازرسان نمایندگان سازمان ملل در پای صندوق های آرای انتخاباتی را کرد تا ناظر اجرای صحت وسلامت انتخابات باشند وجلوگیری از تقلبات تدارک دیده شده کنند. اما این پیشنهاد اباهیم یزدی سخت مورد تهاجم واتهام ولعن و نفرین وجاسوس آمریکائی خوانده شده واقع شد. بنابراین سربازجو پاسدار شریعتمداری برای سوزاندن نزدیکی این ائتلاف و رسوا وافشا کردن سید خندان خاتمی که نه اینکه هیچ فرقی با سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری در کیهان سناریو وپرونده ساز ندارد، بلکه خط حاکم کنونی ضد آمریکائی از همان زمان حضور سیدخندان خاتمی در این روزنامه وجود داشته است ووی میراث خوارسیدخندان خاتمی در این روزنامه می باشد . البته کاربرد چند منظوره ی این شیوه ی افشاگرایانه بصورت نوعی خودزنی و استفاده کردن از چاقوی دو لبه ی تیز وبرا می باشد. زیرا درست است که با شیوه ی برج در برابر بارو با نقل قول کردن موضع ضد آمریکائی خاتمی علیه ی مجاهدین وبازرگان استفاده شده است. ولی از سوی دیگر اکنون خود خاتمی نیز با چماق آمریکائی بودن مورد تکفیر واقع شده است و این نقل قول بی اعتبار می باشد. چون استفاده ی گزینه بردداری ابزاری می باشد .اگر هم اینگونه نمی باشد وسید خندان خاتمی هنوز ضد آمریکائی می باشد . پس چگونه است که از ترس ووحشت همگامی با دشمن آمریکائی جرأت نکرد تا که نامنویسی کند یا اینکه هم فکرا ن نزدیک وی به اتهام آمریکائی بودن وبدتر عدم اعتقاد وباور به دین بین اسلام ونظام وقانون اساسی رد صلاحیت شده اند؟!
بهراحال اینگونه تحلیل ها که اکنون در روزنامه ی سناریو وپرونده ساز کیهان اطلاعاتی – امنیتی – پادگانی سربازجو حسین شریعتمداری با عنوان انتظار از آقاي خاتمي" که بقلم دكتر عبدالرضا داوري یا با هرنام مستعار دیگری که تهیه وتنظیم شده وبازتاب داده شود . با شناخت وتجربیات روزانه که در این روزنامه وجود دارد فقط در حیطه ی تخصص این سربازجو پاسدار حسین شریعتمدار سناریو وپرونده می باشد. زیراکه این پاسدار شکجنه گر و سر بازجوی زندان اوین است که دارای چنین خبرگی دربازپروری اینگونه پرونده سازی و شیوه ی جاسوسی و بازجوئی واعتراف گیری وتحریف کردن وتواب و سناریو سازی است که تجربیات کسب شده در زندان و سیاهچال هاعلیه ی مخالفین می باشد . به خصوص اینکه این سربازجوی حرفه ای در کنار تجربه ی کسب شده ای که از روش چماق و هویج ومصاحبه کردن با درهم شکسته شدگان اسیر در زندان دارد. بسیار آسان می تواند بسیار راحت ریش و سبیل را بهم پیوند زند. یعنی اینکه اکنون که تضاد و رقابت ها وجنگ و نزاع های باندی جناحی انتخاباتی بالاگرفته شده است .برای اینکه جلوی انتقادات رقیب مغلوب دوم خردادی نسبت به عملکرد دولت مدعی عدالت محور گرفته شود و در مقابل بهانه ی لازم برای فرار از مسئولیت عدم پاسخگوئی جنایتکاران حاکم بدست آید ویا اینکه راه فرار عدم شهامت اعتراف به شکست تمام عیار برنامه های اعلام شده ی دولت مسخره ی عدالت محور با رئیس جمهور دلقک وگماشته ی یک خال بفرمان ولی فقیه باز شود.
لذا اکنون که سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری با دکتر داوری می خواهد بیشتر برتوی سر خاتمی سید خندان و منتقدان دوم خردادی رد صلاحیت شدگان بزند.مجبور شده است که برای شریک جرم تراشیدن وسهیم با خود کردن ماهیت واقعی سید خندان خاتمی را رو کند که ایشان در مورد بازرگان ومجاهدین س از 30 خرداد چه گفته بود ؟ زیرا که تذکر داده شد نمایش و رقابت ومسابقه ی دشمن و مرز داشتن وفاصله گرفتن با آن وتوبه با روشن کردن مرز مطرح می باشد . برای اینکه امتحان الهی خیمه شب بازی نمایش انتصاباتی انتخاباتی مجلس هشتم در پیش روی می باشد . از سوی دیگر سربازجو پاسدار حسن شریعتمدار خواسته است تا که ثابت کند که فقط خود این شکنجه گر حرفه ای نیست که چنین دیدگاهی علیه ی مجاهدین ونهضت آزادی در ورق پاره ی کیهان پادگانی – اطلاعاتی – امنیتی دارد و منسجم وهمآهنگ با ساریوسازی آن را دنبال کرده است ، بلکه این روش یا در حقیقت میراثی می باشد که از دوران مسئولیت سید خندان خاتمی در این ورق پاره ی سناریو وپرونده ساز کیهان علیه ی مجاهدین ونهضت آزادی برجای مانده که در راستای مبارزه کردن با آمریکا به ارث رسیده وتبدیل به سنت ماندگار دائمی شده است. یعنی در حقیقت با این نقل قول و افشاگری کردن از سیدخندان خاتمی تغییر ماهیت داده و اصلاح طلب قلابی شده تلاش شده است با یک تیر چند نشان زده شود . صد البته که پیرامون رقابت نمایش خیمه شب بازی انتخابات کمدی مجلس هشتم دف نهائی می باشد . خنثی کردن تلاش نازدان رد صلاحیت شدگان دوم خردادی می باشد. ضمن اینکه سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری دکتر عبدالضا داوری شده اعتراف آشکار کرده است که رقابت وتضاد ها بمرحله ای رسیده است که پاسخ آن مصداق واقعی این دو شعر می باشد که گفته می شود پسر که ندارد نشان از پدر، تو بیگاه خوانش ، مخوانش پسر، یا اینکه شغال بیشه ی مازندران را، ندرد جز سگ مازندرانی.
اما بازهم همچون گذشته تأکید می شود که هرچه زمان به جلو می رود از اینگونه سند رو کردن ها و افشا نمودن ماهیت دروغین وقلابی تغییر ماهیت دادن های امثال سید خندا خاتمی نیز بیش از این ها خواهد شد . همانگونه که وحشت وترس از سازمان مخالف مجاهدین نیز بطور شفاف به نمایش گذاشته شده است :

هوشنگ – بهداد
سه شنبه 9 بهمن ماه سال 1386 -

نقد وبررسی "فرصتي براي دفاع از آرمان فلسطين" روزنامه ی جمهوری اسلامی سه شنبه 9 بهمن ماه سل 1386
"توصیه ورهنمودهای لازم برای رئیس مجلس و هیئت همراه عازم مصر تاکه درآنجا غائله آفرینی ضد بوش و اسرائیلی کنند"
می بایست به رئیس مجلس دست نشانده ی ملقب به اصول گرای هفتم غلامعلی حداد عادل گفت اگر مستقل می .باشی و آلت دست رئیس مجلس تشریفاتی نیستی ودستورات فرمایشی دنبال واجرا نمی کنی، چرا قبل ز آنکه اقدام به سفر به مصر کنی که برایت تعیین تکلیف شده است که چه باید بگوئی یااینکه انجام بدهی؟ چرا اگر اینان صلاحت نامزد شدن برای مجلس نمایشی هشتم ندارند ونمی بایست که در برگزاری نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی – انتصاباتی مجلس هشتم حضور داشته باشند . پس برای چه در مجلس اصول گرا خواتده ی هفتم حضور داشتند در این مورد مقصر کیست که اینان را تأئید صلاحیت کرده بود ؟ از سوی دیگر هم رئیس مجلس وهم ولی فقیه می بایست که هر دو جوابگو باشند که چرا هیئت اجرائی تعدادی از اینان را که برای مجلس هشتم نامنویسی کرده اند رد صلاحیت کرده است ؟! در صورتیکه که زمانی که جنگ گرگ ها که میان مجلس و دولت وجودداشت رهبر ولی فقیه به نفع رئیس مجلس که فامیل وهم منقلی خودش می باشد وارد صحنه شد وبا ارجاع نامه ی حکومتی که به صورت پاسخ رئیس مجلس در برابر رئیس دولت بود گفت که مصوبات مجلس بر همه ارگان های دولتی لازم الاجرامی باشد .اکنون با رد صلاحیت کردن تعدادی از نمایندگان کنونی مجلس که صحبت از 40 نفر می باشد . سکوت رئیس مجلس تشریفاتی هفتم در حقیقت در عدم دفاع مصوبات مجلس می باشد که امضای این نفرات بر پای آن بوده است وزدن زیرآب وبی اعتبار کردن ادعای مضحک اخیر ولی فقیه مبنی بر لازم الاجرا بودن مصوبات مجلس می باشد.
ازسوی دیگر اکنون که رژیم تروریستی آخوندی د ر بحران کامل به سر می بر ونتایج همه ی تهدید ها وباج دادن ها وزد وبند کردن پیرامون پرونده ی هسته ای تااینکه قطنامه ی سوم در شورای امنیت تصویب و صادر نگردد با شکست مواجه شد و تلاش برای بحران سازی نوار غزه برای باج گیری ومکمل عبور از بحران هسته ای نیز با شکست مفتضحانه مواجه شد و مشکل بحران هسته ای وایزوله بودن رژیم تروریستی آخوندی را مضاعف کرد. زیراکه بنابر گزارش سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی در برابر فراخوان وزیر آدمربا منوچهر متکی حتی یک کشور یا سازمان یا شخصیت مسلمان پاسخ مثبت نداد به جز چند آخوند فسیل حکومتی در داخل کشور حمایت از این فراخوان محکوم کردن اسرائیل ودفاع از حماس کردن به خاطر غائله نوار غزه نکرد . بنابراین پس ازاینکه پاسدار علی لاریجانی به عنوان جاده صاف با محمل مسافرت تفریحی خانواگی به مصررفت ونه اینکه تعداد زیاد ملاقات ودیدار با شخصیت های مصر انجام داد، بلکه با سکوت رضایتمند انه ی رهبر ولی فقیه و سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری مواجه شد . اکنون نیز قرار است که رئیس مجلس وهیئت همراه برای غائله آفرینی که جنبه ی تبلیات انتخاباتی نیزدارد عازم مصر شود که سرمقاله نویس با فراموش کردن توصیه های مینی در مورد مصر که پیوسته آن را در برابر پاسدار احمدی نژاد مطرح می کرد وبه رخ وی می کشاند که در مورد تقاضای عادی سازی کردن رابطه با مصراز خطوط تعیین شده ی خمینی عبور کرده است . اکنون که رئیس مجلس غلامعلی حداد عادل با هیئت همراه عازم سفر به مصر می باشد از این اخطارهای مشابه داده شده ی قبلی به پاسدار احمدی نژاد برای ایشان خبری نیست که مثلاً چرا داری به مصر می روی که خمینی آن را به خاطر اینکه انور السادات رئیس جمهور وقت مصر انعقاد پیمان صلح کمپ دیورا با مناخیم بگین نخست وزیر وقت اسرائیل امضا کرده بود خائن نامیده شده بود . ولی در عوض توصیه و رهنمودهائی به حداد عادل و هیئت همراه ایشان برای دفاع کردن از حماس داده است که هم بیانگر منزوی بودن بیش از حد رژیم تروریستی آخوندی می باشد وهم نوعی دخالتگری فضولانه در امور داخلی مصر و کشورهای کنفرانس اسلامی می باشد که خطاب به وظایف ومسئولیت رئیس مجلس و هیئت همراه عازم مصر اینگونه شروع شده است:
سفر هيئتي از مجلس شوراي اسلامي به رياست دكتر غلامعلي حداد عادل رئيس مجلس به مصر براي شركت در اجلاس روساي مجالس كشورهاي اسلامي كه امروز آغاز مي شود مناسبت خوبي است براي اينكه نكاتي را درباره رفتار دولت مصر و ساير كشورهاي عربي با مردم فلسطين بويژه در ماجراي اخير غزه مطرح نمائيم . جمهوري اسلامي ايران يك نظام انقلابي با مواضع روشن و جهت گيري هاي ضد استكباري و ضدصهيونيستي است . اين مواضع كه در ميدان عمل نيز بروز و ظهور دارد بايد براي روساي مجالس كشورهاي اسلامي تشريح گردد و از آنها خواسته شود امكانات كشورهاي خود را براي حمايت از ملت مظلوم فلسطين و وارد آوردن فشار بر رژيم غاصب صهيونيستي بكار بگيرند. رئيس هيئت جمهوري اسلامي ايران مي تواند فرصت سخنراني خود در اين اجلاس را به موضوع بحران غزه اختصاص دهد و با پيشنهادهاي عملي فضاي اجلاس روساي مجالس كشورهاي اسلامي را دردست بگيرد و آنرا در خدمت آرمان فلسطين قرار دهد. در اين اجلاس مي توان سازمان كنفرانس اسلامي را به خاطر بي عملي زير سئوال برد. اين سازمان با اينكه فلسفه وجودي خود را از آرمان فلسطين دارد در مساله فلسطين بسيار بي عمل است كما اينكه در دو هفته اخير كه ماجراي جنايات رژيم صهيونيستي عليه 1 5 ميليون مردم غزه جريان دارد كوچكترين اقدامي نكرده است . از فرصت اين اجلاس مي توان براي فعال ساختن سازمان كنفرانس اسلامي بهره برداري كرد. ملت مصر يك ملت مسلمان و انقلابي و ضد صهيونيستي است . هيئت ايراني مي تواند با استفاده از فرصت حضور در كشور مصر از طريق مصاحبه با رسانه ها با مردم اين كشور صحبت كند و ضمن حمايت از تحركات تحسين برانگيز آنان در همه صحنه ها ملت مصر را به آينده روشني كه با ادامه همين تحركات مي توانند بسازند اميدوار نمايد. مردم مصر در جريان سفر بوش كوچك به منطقه خاورميانه عربي با تظاهرات پياپي و به آتش كشيدن پرچم مصر خواستار ممانعت از سفر وي به مصر شدند. در ماجراي غزه نيز ملت مصر با تظاهرات ضد اسرائيلي و اعتراضات شديدي كه به جنايات رژيم صهيونيستي كردند بهترين و بيشترين حمايت را از مردم غزه بعمل آوردند. هم اكنون نيز با آغوش باز از مردم غزه استقبال كرده و حتي بسياري از آنها به غزه سفر كرده و با فلسطينيان در مبارزه عليه رژيم صهيونيستي همكاري و همراهي مي كنند.
سرمقاله نویس پس از توصیه دادن به رئیس مجلس و هیئت همراه وی تا که چگونه از حق فلسطینیان نوار غزه دفاع کنند و با تأکید کردن بر موا ضع ضد بوش و ضد صهیونیستی که مردم مصر دارند می بایست که از فرصت بدست آمده فرصت طلبی مناسب کرده و چارچوب و خطوط برای رؤسای کشور های اسلامی تعیین کنند که چرا از فلسطینیان نوار غزه حمایت و پشتیبانی نکردند ؟ چرا اعتراض بر مسدود شدن نوار مرز با مصر نکردند؟ ضمناً در دیدارها با مقامات مصری می بایست بدور از تعارفات و تشریفات مرسوم ومعمول دوری جسته و بر مبارزه با بوش کوچک و صهیونیست اینگونه آنان را مورد بازخواست قرار دهند:
"رئيس مجلس شوراي اسلامي مي تواند با استفاده از فرصت اجلاس روساي مجالس كشورهاي اسلامي به اين هيئت ها پيشنهاد كند دستجمعي به گذرگاه رفح بروند و ضمن حمايت از آوارگان فلسطيني كه در مرز مصر و فلسطين در گذرگاه رفح بي خانمان هستند با مردم مصر نيز در اين منطقه ديدار نمايند و پيوند ساير ملت هاي مسلمان را به اين دو ملت اعلام دارند . حضور نمايندگان بيش از 50 كشور اسلامي در منطقه رفح آنهم در شرايط بحراني غزه اقدام جالبي است كه مي تواند تحولات مهمي را در مساله فلسطين پديد آورد. براساس برنامه پيش بيني شده رئيس مجلس شوراي اسلامي ديدارهائي نيز با رئيس رژيم و ساير دولتمردان مصري خواهد داشت . محتواي اين ديدارها مي تواند تعارفات معموله و مشتي تعريف و تمجيد باشد و مي تواند حرفهاي اصولي مهمي باشد كه گوشزد كردن آنها به دولتمردان مصري بويژه در شرايط كنوني ضرورت دارد. حسني مبارك عليرغم تظاهرات ضدآمريكائي اقشار مختلف مردم مصر و عليرغم اصرار نمايندگان مجلس ملي مصر بر ممانعت از سفر بوش كوچك به اين كشور از رئيس جمهور آمريكا استقبال كرد و به او قول داد در جنايات رژيم صهيونيستي عليه مردم غزه جانب صهيونيست ها را بگيرد و همين كار را هم كرد. او گذرگاه رفح را در يك اقدام هماهنگ با رژيم صهيونيستي مسدود كرد و بعد از آنكه مردم فلسطين در اثر فشارهائي كه بي غذائي و بي داروئي و نبود سوخت بر آنها وارد ساخت به گذرگاه حمله كرده و با تخريب آن خواستند وارد سرزمين مصر شوند به نظاميان مصري دستور تير داد و ده ها نفر از مردم پناه آورده غزه را مجروح نمودند. اكنون نيز به دستور حسني مبارك مغازه داران مصري از معامله با مردم پناه آورده غزه ممنوع هستند. ""
سرمقاله نویس در بخش پایانی ارائه رهنمود و توصیه ودستورالعمل که تهیه وتنظم شده بیت رهبری و نکته نظرات ولی فقیه می باشد خطاب به رئیس مجلس و هیئت همراه عازم مصر اخطار کرده است که مسئولان رژیم تروریستی آخوندی نمی بایست در مقابل سکوت مصر در برابر اقدامات اسرائیل در نواز غزه خودشان نیز سکوت کنند ودر نهایت تأکید کرده است که مصر باید از آمریکا و اسرائیل فاصله بگیرد و از فلسطینیان دفاع کند و افزوده شده که می بایست همین صدای نواخته شده در مصر چنین در سفر سودان نیز طنین انداز شود"
"اين عملكرد ضد اسلامي و ضد مردمي و ضد فلسطيني رئيس رژيم مصر نبايد توسط هيئت ايراني ناديده گرفته شود. مسئولان جمهوري اسلامي ايران در برابر مظلومان بويژه ملت هاي مظلوم مسلمان و بالاخص در برابر ملت مظلوم فلسطين وظيفه بزرگي برعهده دارند. سكوت در برابر همراهي رژيم مصر با صهيونيست ها و اطاعتي كه دولتمردان مصري از آمريكا در ماجراي غزه كرده اند بهيچوجه جايز نيست . هيئت جمهوري اسلامي ايران فقط درصورتي مي تواند مطمئن باشد به عنوان نماينده ملت مسلمان و انقلابي ايران به وظيفه خود عمل كرده است كه اعتراض اين ملت را به حسني مبارك و ساير دولتمردان مصري با صراحت و شجاعت اعلام نمايد و از آنها بخواهد دست از همكاري با رژيم صهيونيستي بردارند و به كمك مردم غزه بشتابند و بطور كلي در مساله فلسطين از قرارداد ننگين كمپ ديويد فاصله بگيرند و در خدمت آرمان فلسطين باشند. اين موضوعي است كه هيئت جمهوري اسلامي ايران مي تواند در جهان عرب در جريان سفر به مصر و سپس سفر به سودان با صداي رسا مطرح و به رژيم هاي حاكم بر كشورهاي عربي اعتراض نمايد. اين فرصت مناسبي براي دفاع از آرمان فلسطين است و همين صداهاست كه در جهان اسلام طنين خواهد داشت و راه را براي احقاق حقوق ملت هاي مسلمان و قطع نفوذ استعمارگران هموار خواهد كرد."
درخاتمه اینکه نیاز به توضیح نمی باشد که دلیل فراموش کردن مطالبات مردم آنهم در شرایطی که رشد تورم و گرانی لجام گسیخته و افزایش قیمت ها در ایران بیداد می کند ودر زمستان سخت وطاقت فرسا قطعی گاز وخفه نمودن اعضای خانواده ها در خواب به دلیل نفوذ منو اگسید گاز تبدیل به معضل اجتماعی دیکری شده است. همچنین بدون توجه به رد صلاحیت های گسترده نامزدان مجلس هشتم با اتهامات واهی و مضحک عدم پای بندی به نظام واسلام انجام شده است . همچنین با نادیده گرفتن تظاهرات دانشگه تهران با فریاد مزدور برو گم شو. مرگ بر دیکتاتور و استبداد . عامل فقر وفساد محمود احمدی نژاد. پلیس به این بی غیرتی، هگز ندیده ملتی و.... که همچنان ادامه دارد . ولی برای فراراز بحران هسته ای و سایر بحران ها اکنون قرار است که در دفاع از مردم فلسطین به عنوان وکیل مدافع دادگاه محاکمه برای مسئولان دولت مصر و رؤسای کشورهای اسلامی بر گزار شود. در صورتیکه تأکید شد همینگونه تهدیدهای علنی بازتاب نکته نظرت ولی فقیه در روزنامه ی متعلق به خودش می باشد اعتراف آشکار انکار ناپذیر مبنی بر دخالت گری در امورد داخلی سایر کشورهتای منطقه می باشد و تأئید کننده معصضل اصلی ناآرامی ها در فلسطین ومنطقه ی خاورمیانه در راستای اهداف خاص است که ازجمله تلاش برای دسترسی به سلاح هسته ای می باشد که باید افزود مخاطبین خواهان ادامه ی سیاست خائنانه مذاکره ومماشات گرایانه کشورهای اروپائی با این رژیم بربرمنش و یاغی بین المللی وجنگ افروز آخوندی مسئئول دامن زدن به این شرایط تهدید آمیز وبحرانی کردن منطقه ی خاورمیانه می باشند. به خصوص اینکه هنوز اصرار بر ماندن نام مجاهدین در لیست گروه و سازمان های تروریستی دارند که بهترین هدیه به رژیم تروریستی وتشویق برای ادامه ی اقدامات تروریستی و صدور بنیادگرائی وتروریسم به منطقه می باشد.
هوشنگ –بهداد
سه شنبه 9 بهمن ماه سل 1386
چرا گفته شده که دولت تسهیلات برای بازگشت مهاجران فراهم می کند؟
رژیم جنایتکاری که دادستان تهرانش یک قاتل بدنام می باشدکه گذشته از داشتن عنوان قاتل مطبوعات ، واز بدنامی وبد سابقگی یک شب 80 مطبوعات را تعطیل ومطبوعات برخوردارمی باشد . همینطور این قاضی قاتل سعید مرتضوی دارای پرونده ی ننگین و کوله بار جنایتکاانه ای فراموش ناشدنی می باشد . زیراکه شخصاً خانم زهر کاظمی ایرانی تبار تبعه کانادا و خبرنگارعکاس را در تهران دستگیر در زندان اوین در اثر شکنجه ازپای در آورد و این پرونده ی جنایت در کانادا هنوز بسته نشده است . این معاون دادستان کل اگر راست می گوید این پرونده را بررسی کند. بعداً از مخالفین ومهاجرین بخواهد که به ایران باز گردند . در صورتیکه جنایتکااران حاکم بر ایران از وحشت پیگیری مادر زهرا کاظمی مجوز ندادند تا که ای مادر در ایران یا تنها فرزندش در کانادا جسد دختر ومادرش را برای تحقیقات قانونی وعلت وانگیزه وچگونگی مرگ ایشان بررسی که چگونه کشته شدنش یگیری کنند . حتی گماشتگان قاتلان حاکم اخیراً ابرهیم لطف اللهی دانشجوی کرد سننئجی را از جلسه ی امتحان به مسلخ گاه برد ند . سپس اعلام کردند که وی در بازداشتگاه دست به خودکشی زد و جسد را نیز تحویل خانواده اش ندادند . عجیب است اکنون که فضای نمایش خیمه شب بازی برگزاری انتخابات انتصابات مجلس هشتم شروع شده است این معاون دادستان کل حس انسادوستی اش نیز گل کرده است و حامی و خواهان بازگشت مهاجران ایرانی به وطن شده است !! آنهم در شرایطی که بصورت فله ای نامزدان رقیب دوم خردادی رد صلاحیت شده اند ومورد بدترین توهین و اهانت قرار گرفته اند . حتی در میان شان آخوندهای نماینده ی مجلس کنونی هفتم به چشم می خورد که به اتهام عدم پای بندی به مبانی اسلام رد صلاحیت شده اند و روزی نیست که در روزنامه ی سناریو کیهان همکار وهمتای روزنامه ی دولتی ایران کلی پرونده سازی علیه ی دوم خردای ها بازتاب داه نشود و حتی مطبوعات وخبرناگاران و روزنامه نگاران وفعالین سیاسی دوم خردادی در برون مرز با همین شیوه ی سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری افشا و بی اعتبار نشوند. از آنطرف نیروی انتظامی با طرح امنیتی اجتماعی هر روز جوانان ناراضی را مورد ضرب و شتم قرار می دهد وقوه ی قضائه برای اینکه فضای اختناق وسرکوب ووحشت را درجامعه در اختیار خود داشته باشد بطور زنجیره ای احکام اعدا م وشلاق ودار زدن وقطع انددام در سراسر یران پیگیری واجرا می شود . همچنیین محیط دانشگاه تبدل به پادگان شده است و اساتید و دانشجویان به اتهامات واهی پاکس ازی و اخراج و دستگیر وبازداشت می شوند . در مقابل فریاد مرگ بر دیکتاتور و استبداد و احمدی نژاد عامل تبعیض وفساد دانشجویان نیز ادامه دارد که مشخص است ه چه فضائی در جامعه و دانشگاه ها حاکم می باشد؟ البته که زمان زیادی از حلق آویز کردن یک کرد تبعه ی ترکیه در زندان خوی با آن وضع فجیع ضد انسانی که هم از دو پا فلج بود وهم اینکه اندامش به خاطر شکنجه شدن خونین بود در شرایطی برروی برانکارد بود بوسیله ی دژیمان زندان خوی حلق آویز شد.
اکنون این دیگر خیلی کمدی و مسخره و ریشخند گرفتن مهاجرین ومخاالفین می باشد که معاون دادستان هذیان گوی کرده است که دولت خدمت گزار وعالت محور تسهیلات در اختیارانان برای بازگشت به ایران می گذارد. در صورتیکه قیافه این ناجی مهاجران ایرانی در برون مرز داد می زند که تا کنون چه تعداد حکم صادره کرده وکلید خانه ها را بر بالای انداخته است وخانواده ها را داغدار و عزدار کرده است . این معاون دادستان کل اگر ذره ای و بوئی از انسانیت وعدالت برده باشد می بایست کاری کند یا حداقل پاسخگو باشد و بگوید ک ریشه ی فرار مغزها وسرمایه ها ومهاجران از ایران چیست؟ پناهجویان ویا مهاجران چرا در پشت سفارتخانه های اروپائی و استراالیائی در تهراان صف کشیده اند که هر طوری شده است کشور را ترک کنند؟
دلیل اینکه رژیم تروریستی آخوندی رتبه دار جهانی نقض حقوق بشر و فرار مغز ها و مرگومر در جاده ها در جها می باشد چیست؟ رشد وتورم افزایش قیمت ها چرا در جامعه وجود دارد وبیداد می کند و ریشه ی آن چیست و چرا مهار نمی شود؟ مبارزه با بی حجابی و اراذل و اوباش خوانده شدن جوانان ناراضی در جامعه چیست؟ آر رژیمی که توان تحمل رقیب دوم خردادی را ندارد و تلاش گسترده با اتهام زدن های گوناگون به آنان می کند تا که در صحنه ی نمایش انتخابات حضور نداشته باشند. معلوم است که تعجب بر انگیز ومعما می باشد که چگونه شده است که این رژیم آادی کش و ضد مردم علاقمند به بازگشت مهاجران به ایران شده است؟!؟ چگونه اکنون که دچار بحذران هسته ای می باشد و تضاد ورقابت باندی وجناحی پیرامون نمایش انتخابات – انتصابات مجلس هشتم بالا زده شده و بسار خطرناک شده است و ربودن دانشجویان در شهرها شروع شده است و چند هفته است که گاز قطع شده است وبدلیل غیر استاندارد بودن لوله های گاز و کم وزیاد شدن فشار جریان گاز در لوله ها شبانه خیلی از خانواده ها با اعضای خود شان دچار مرگ خاموش یا نامرئی می شوند و هیچ مسئولی هم یافت نمی شود تاکه پاسخگو باشد . عجیب معمای جالب و معجزه غیر متربه ای رخ داده شده است که یکباره اکنون معاون دادستان کل هوس کرده است که به فکر ایرنیان برون مرز بی افتد و اعتاف کرده است که دولت می خواهد تسهیلات برای بازگشت مهاجران به ایران آماده کند؟ یعنی این پیشنهاد وتاکتیک مسخره ی تبلیغاتی – انتصاباتی قار است که چه کسانی را می خواهد بفریبد ودر دام این دام وتوطئه گسترده شده بکشاند . می بایست قتل خانم زهرا کاظمی و دستگیر هاله افشار و دوستانش با وی تلویزیونی براندازی دمکراسی و سکولاریسم سال گذشته را بیاد آورد وپاسخ را دریافت کرد ؟ آنهم در شرایطی که توضیح داده شد اکنون با دوم خردادی های مدعی اصلاح طلب که با شعار زنده باد مخالف من و ایران متعلق به همه ی ایرانیان می باشد چگونه بر خورد می شود. و قبل از آن با تئوریسین معروف دوم خردادی سعید حجاریان در کنار قتل های زنجیره ای ومطبوعات دوم خردادی ها برخورد شده بود. انن جالب است که یک مرشد پردار پرداز مشغول معرکه گیری برای مهاران ایرانیانی در برون مرز شده و مدعی شده است دولت مدعی امام زمانی و عدالت محور که خودش اعتبار ندارد و نه چش دیدن رفسنجانی وخاتمی و کروبی وحسن روحانی را ندارد ، بلکه با رئیس دولت نیز سر ناسازگاری دارد که اکنون این دولت می خواهد تسهیلات لازم برای بازگشت مهاجران ایرانی فراهم کند .
هوشنگ – بهداد
دوشنبه 8 بهمن ما سال 1386
نقد بررسی " گنبد و گردو (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان دوشنبه 8 بهمن ماه سال 1386
قبرستان کهنه شکافتن پرونده ی دوم خردادی ها ومتهم کردن شان به دزدی وخیانت وخائن بودن شان در راستای حذف کامل شان از صحنه ی رقابت انتصابات مجلس هشتم"
سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری در راستای ادامه ی ماراتن دوئل ادامه دار جنگ قدرت وباندی وجناحی که ادامه دارد و همچنان کوشش و تلاش فراوان همه جانبه برای حذف رقیب مغلوب دوم خردادی کمی بازسازی شده کرده است تا که دست ز آرزوی هوس دوباره برای دسترسی به قدرت را بردارند .یا حدااقل دست و پا برای جا پا باز کردن قدرتدر ملس هشتم نزنند گرنه بیش از این افشا تا طرح وبرنامه اشان خنثی شود . برای اینکه اکنون همه ی تلاش و تحربه و زحمات وبرنامه ریزی های چند سال گذشته ی اینان را نقش برآب کرده است . زیرا که نتایج طراح وبرنامه هایش شان در یک یورش سراسری قله وقمع کردن نامزدان نامنویسی کرده اشان با انواع و اقسام اتهامات وتهمت وارده روزانه موجب شده است تاکه از سوی هیدت اجرائی وابسته به وزارت کشور رد صلاحیت شوند. زیرا که این هیئت اجرائی زیر نظر ونظارت مستقیم آخوند آمکش حرفه ای اطلاعات امنیتی مصطفی پور محمدی وپاسدار همکارش علیرضا افشار در پست معاونت سیاست وزارت کشور انجام گرفته شده است . البته این دو مهره جزو تیم برنامه ریزان سیاست حرکت چراغ خاموش یا کودتگران خزنده ی علیه دوم خردادی ها می باشند. یعنی بخش عمده ی کار نظر استصوابی شورای نگهبان برای رد صلاحیت شگان را این بار هیئت اجرائی دنباله واجرا کرده است که زیر نظر کودتاگران خزنده وخاموش ست که هیئت اجرائیرد صلاحیت کننده بر عهده گرفته و تعقیب کرده است وادامه ی سناریو قرار است طبق نظر عباس کدخدائی سخنگوی شورای نگهبان تا چند روز باقی مانده به قبل از برگزاری نمایش خیمه شب بازی آزمون امتحان الهی از سوی شورای نگهبان دنبال واجرا شود تا دیگر هیچگونه فرصت جبران کردن وحتی تبلیغ نمودن برای نامزدان نمایش انتصابات فرمایشی باقی نماند. یعنی اینکه طراحان پشت پرده ی حذف رقیب بسیار حساب شده وظایف و اهداف زنجیره ای مرتبط به هم دیگر را بطوردقیق از بیت رهبری و سخنرانی ولی فقیه شروع و از طریق اطلاعات بخش سپاه پاسداران و وزارت بد نام اطلاعات تا دو پست معاونت امنیتی انتظامی و سیاسی وارت کشور و وزیر کشور وهیئت اجرائی بررسی نامزدان ثبت نام کرده ی انتخابات دنبال شده و با همآهنگی لازم با نیروی انتظامی و قوه ی قضائیه برای کنترل وواکنش های جامعه با اجرای برنامه های سرکوب گرایا نه ی همچون ضرب وشتم جوانان ناراضی با طرح امنیت اجتماعی مبارزه با اراذل و اوباش و بی حجابی و صدور احکام اعدام ودار زدن و قطع اندام ها از سوی قوه ی قضائیه تعقیب شده است . البته که با همکاری وتعاون شورای نگهبان ومجلس ودفتر ریاست جمهوری ومطبوعات وابسته تنظیم و پیگیری شده است . تااینکه نتیجه را تا اینجای کارهای انجام شده ی علیه ی طرح حذف رقیب دوم خرادی را اکنون سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری با توصیف وصف الحال را اینگونه در توضح وبیان بازتاب دادن داستان ها وشعر ها و ضرب المثل عا و لطیفه های و استعاره ای وکنایه ای وبا مچ گیری کردن دزدان سنگر و کمین گرفته به نقل بوستان وگلستان سعدی مورد تهاجم برای نابودی نهائی اشان را چنین بصورت فرافکنانه و وارونه گوئی به نمایش گذاشته است:
طايفه دزدان كه به سر كوه پناه برده بودند، گاه و بيگاه راه بر كاروانيان مي بستند و غارت مي كردند؛ «رعيت بلدان از مكايد ايشان مرعوب و لشكر سلطان مغلوب، به حكم آن كه ملاذي]پناهگاهي[ از قله كوهي گرفته بودند.» شيخ مصلح الدين سعدي در ادامه روايت اين ماجرا در گلستان خويش مي نويسد كه مدبران مملكت براي رفع ضرر رهزنان مشورت كردند و گفتند «درختي كه اكنون گرفته است پاي -به نيروي مردي برآيد زجاي. و گر همچنان روزگاري هلي -به گردونش از بيخ برنگسلي. سر چشمه شايد گرفتن به بيل- چو پر شد نشايد گذشتن به پيل». بنابراين به كمين نشستند و مرداني جنگ آزموده را سراغ آنها فرستادند تا سرانجام پس از بازگشت از راهزني و گشودن سلاح از تن و خفتن، بر آنان تاختند و كتف بستند و به درگاه ملك آوردند. ملك به كشتن همه فرمان داد. در ميان دزدان، جواني خودنمايي مي كرد. يكي از وزرا واسطه شد و كرم و اخلاق نيكوي ملك را شفيع قرار داد. ملك روي در هم كشيد وگفت «پرتو نيكان نگيرد هر كه بنيادش بد است-تربيت نااهل را چون گردكان بر گنبد است». با اين حال وزير اصرار ورزيد كه «پسر نوح با بدان بنشست- خاندان نبوتش گم شد. سگ اصحاب كهف چند روزي- پي نيكان گرفت و مردم شد» القصه! دزد جوان را بخشيدند و در دستگاه حكومتي نگاه داشتند. وزير هم كه او را به فرزندي گرفته بود، مدام گزارش مي داد «تربيت عاقلان در او اثر كرده و جهل قديم از جبلّت او به در برده» ... تا اينكه «طايفه اوباش محلّت به او پيوستند و عقد موافقت بستند تا به وقت فرصت، وزير و هر دو پسرش را بكشت و نعمت بي قياس برداشت و در مغازه دزدان به جاي پدر نشست و عاصي شد»... سعدي ماجرا را چنين پايان مي برد كه «زمين شوره سنبل برنيارد- در او تخم عمل ضايع مگردان. نكويي با بدان كردن چنان است- كه بد كردن به جاي نيك مردان»."
سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری پس از توضیح دادن چگونه غرق شدن فرزند نافرمان وسرکش نوح و از آن گزارش دادن بطور شفاف تر یقه ی دوم خردای ها را گرفته و اینگونه خطاب به آنان گفته یا اینکه با اینان بر خورد کرده است :
جبهه گله گشاد اصلاحات البته نه تعريف و هويت مشخصي دارد كه «جامع و مانع» باشد، نه شمار اعضاي آن معلوم است، نه مقصد مدعيان آن و نه حتي عنوان اين طيف ائتلافي. به همين دليل هم اختلاف هاي اساسي در درون هر يك از گروه هاي اين جبهه نظير مجمع روحانيون، جبهه مشاركت، كارگزاران سازندگي، اعتدال و توسعه، و همچنين ميان اين گروه ها با هم ديده مي شود و اگر نبود برخي عصبيت ها و حميت ها و پيوستگي هاي سابق، نمي شد توقع چنان جمع شدن هايي را داشت. با اين پيش فرض جا دارد از چهره هاي موجه اين جريان كه خود را ارادتمند نظام و اسلام و انقلاب و مملكت تعريف مي كنند، پرسيد شما كجا و شفاعت معارضان اين ارزش ها كجا؟ آيا صرفاً خويشاوندي ها و رفاقت هاي سياسي سابق مجوز مي شود كه به شفاعت و حمايت آنان و رفقاي جديدشان- كه خود را خارج از مدار اسلام و انقلاب و نظام، و در برابر آن تعريف مي كنند- بپردازيد؟
بالاخره اینکه سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری بدون آنکه هیچ کلامی در مورد شرایط رو و وضعیت نا بساما ناقتصادی و معیشتی مردم بگوید که درست 4 سال پیش عجیب سنگ حمایت ودلسوزی برای آنان را بر سینه می زد وسینه بر تنور برایشان می چسباند و به موازاتی که از دولت اصلاح طلبان قلابی حاکم گله وانتقاد وشکوه وشکایت می کرد و اینان را شیفتان قدرت وبی خیال مردم وجدا شده از آنان می دانست ؛در عوض قول قدرت گیری عاشقان به خدمتگزاری اصول گرایان حام کنونی را می داد و قول از پس قول می داد که اینان ساده زیستان عاشق خدمت به مردم ومکتب ی باشند که بنابر حسب وظیفه شرعی ودینی خودشان پا به عرصه ی و میدان مبارزه برای خدمت گزاری به مردم نهاده اند . زیراکه می خواهند نیاز ها واحتیاجات چندین ساله ی تعویق شده مردم را جبران وبه پردازند . ولی اکنون دریغ وافسوس از بیان حتی کوچکترین سخنی در مورد عملکرد دولت مدعی امام زمانی و عدالت محور وتحول گرای حاکم دز د وغارتگر وعوامفریب ومتحجر وخرافه پرست کردن وگفتن ، ولی در مقبل بازجوی مدعی وطلبکار با تلاش مذبوحانه بدنبال یافتن شکر خدا رفته و برای اینکه همه کاسه وکوزه را بر سر رقیب مغلوب ومفلوک دوم خردای بشکند اینگونه قبرستان کهنه برای شان شکافته وبندهای اتهامی کیفرخواست شان را صادر و ردیف وقرائت کرده است وپس از اینکه این دزدان به کوه زده ودر پشت درخت تنومند سنگر گرفته راافشا ومتهم به خائن وخیانت اینان را کرده است . اینگونه پرونده اشان را گشوده تاکه وادار به خاموشی و سکوت شان کند.
"به عنوان يك نمونه از صدها مورد بايد پرسيد مدير مسئول روزنامه زنجيره اي توس، به عنوان عضو شوراي مركزي، در حزب اعتماد ملي و دبيري حزب در استان خراسان رضوي و نامزدي اعتماد ملي در مشهد چه مي كند؟ آيا او همان شخصي نيست كه روزنامه تحت مسئوليتش تهمت دروغ به محبوب ملت ايران حضرت امام خميني(ره) بست و ادعا كرد آن حضرت دنبال پناهندگي به فرانسه بود. و نيز، همان عنصر تندرويي نيست كه «زينت كابينه اصلاحات» (عطاء اله مهاجراني) با همه افراط كاري هايش، درباره روزنامه توقيف شده آن شخص به روزنامه السفير گفت: «اگر من هم عضو هيئت منصفه مطبوعات بودم، راي به بستن توس مي دادم. اين روزنامه به جاي آگاهي بخشي، اوضاع سياسي را متشنج و با چاپ مقاله هاي روزنامه نگاران و نويسندگان دوره شاه، نسبت به برخي اصول و ارزشهاي ديني مردم ايران ابراز ترديد كرد و به مراجع ديني توهين نمود... دست اندركاران توس به بازي خطرناكي دست مي زنند زيرا تلاش مي كنند خود را طرفدار خاتمي جلوه دهند حال آن كه در واقع سخنگوي نهضت آزادي هستند... دست اندركاران توس براي دستيابي به قدرت تلاش كردند و به گونه اي عمل مي كنند كه گويي خاتمي گورباچف و آنان يلتسين هستند كه قدرت را در دست خواهند گرفت». (اول مهر 1377).اين روزها با ادبياتي عاطفي و جانسوز و جگرگداز عده اي لاف مي زنند كه انحصارطلبان تنگ نظر، مشغول تشخيص مسلمان و غيرمسلمان هستند. فرياد وا اسلاما، وا ايرانا و وا انتخابا به آسمان بلند كرده اند و شماري را هم پيش انداخته تا بلكه از پل بگذرند. اما آيا كسي از اين پيش افتادگان نبايد از خود بپرسد جماعتي كه سايه اسلام و انقلاب و روحانيت و حكومت ديني را با تير مي زدند، حالا چگونه طرفدار اسلام و روحانيت شده اند؟ نبايد پرسيد اينها كه صراحتاً گفتند «خط امام به موزه تاريخ سپرده خواهد شد»، «جريان تكنو كرات، جريان خط امامي را در حزب مشاركت به حاشيه مي راند»،«مشكل ما در اين مملكت اين است كه هنوز خدا نمرده»، «يزيد و ابن زياد انتقام خشونت هاي فراوان علي بن ابيطالب در بدر و احد و خيبر را از فرزندش گرفتند»، «براي رسيدن به دموكراسي بايد از امامت و ولايت هزينه كرد و آن را به حاشيه راند»، «لشكر مهاجم آمريكا ارتش آزاديبخش دموكراسي است»، «درباره فناوري اتمي 19 سال به دنيا دروغ گفته ايم و حالا دم خروس بيرون افتاده»،«چون تقواي اتمي نداريم، آمريكا حق دارد نگذارد صاحب فناوري اتمي شويم» و ... هزار قول و فعل منحط ديگر، حالا چگونه يكباره مؤمن و وطن دوست و اصلاح طلب شده اند؟ آقاي خاتمي كه سال آخر رياست جمهوري اش مي گفت «صداي دشمن از اردوگاه اصلاح طلبان مي شنوم»، ديگر آن صداها را نمي شنود؟ آقايان ديگري كه به دست همين ها ترور شخصيت شدند چطور؟مراجع قانوني البته با پايبندي به قانون و رعايت حقوق نامزدها و نظام و مردم به تكليف خود عمل خواهند كرد اما دوستان انقلاب نبايد فراموش كنند كه خدمت به خائنان، خيانت به مردم است. بي ترديد هيچ فصل مشتركي ميان ارزش هاي اساسي انقلاب و جريان منافق افراطي نمانده كه بتوان ميان اين دو پيوند داد يا در هروله بود. تعصبات قبيله اي و جناحي سابق را بايد كنار گذاشت و برآوردي «به روز» داشت. نوح نبي نزديك بود آن زحمت و مرارت 950 ساله در راه خداوند را به يك خطا از دست بدهد و در شمار جاهلان درآيد؛ فعالان سياسي كه جاي خود دارند.
درخاتمه اینکه اتهامات وارده و قبرستان کهنه شکافی پرونده ی رقیب دوم خردادی از وی سربازجو کهنه کار وخبر پاسدار حسین شریعتمداری آنقدر عیان وروشن می باشد که فقط می توان تأکیدات وتذکرت ویاد آوری های تکراری گذشته ی نقد روانه ی یادداشت روز ها را مرور وبیان کرد وافزود که در ادامه ی شو وتئاتر تدارک دیده شده ی جنگ قدرت باند و جناحی این بازی اتهامات وتهدید وتوهین ها و پرونده وسناریو سازی کردن های افشاگرایانه شروع شده با شدت هرچه بیشتر برای حذف کامل رقیب تا برگزاری نمایش خیمه شب بازی انتخابات – انتصابات مجلس هشم دنبال خواهد شد و بخش تکمیلی این تئاتر مضحک جنگ قدرت وقبضه وانحصاری ویک دست شده ی نظام تا بر بائی و برگزاری نمایش خیمه شب بازی انتخابات ریاست جمهوری دوره ی دهم دنبال ادامه خواهد یافت . بنابراین برای زدن زیرآب این نماش برنامه ریزی عدم شرکت و فریاد تحریم در نمایش تئاتر خیمه شب بازی انتخاباتی – انتصاباتی آزمون وامتحان الهی خوانده شده ی مجلس هشتم از سوی هر نیروی آزادیخواه ودلسوز مردم می باشد. در غیر اینصورت با توپ رقیب جانیان حاکم ضد مردم وآزادی کش و غارتگر ودر زمین وی وبرای وی بازی کردن می باشد
هوشنگ – بهداد
دوشنبه 8 بهمن ماه سال 1386
نقد وبررسی " واقع بين باشيد" روزنامه ی جمهوری اسلامی دوشنبه 7 بهمن ماه سال 1386
"تلاش برای تفهیم کردن هیئت اجرائی رد صلاحیت کنندگان تا که تجدید نظر در رد صلحیت کردن پرونده ی چند آخوند شود "
داستان این رژیم وآزادی همان مثال کوسه وریش پهن است وموضوع عدالت همان جن وبسم الله و داستان اصلاح پذیر بودن این رژیم ضدبشری و بربرمنش و تاریک اندیش همان گنجشک ومنار می باشد. البته سرمقاله نویس دعوی اصلاح طلبی و مشابه مجلس ششم رقیب دوم خردادی را کاه وکوه وخواب وخیال خطاب کرده است . برای همین عنوان یک نشریه ی محلی یک استان شمالی را برجسته ونقد کرده یادر حقیقت اینگونه به تمسخر وریشخند گرفته است:
راه نجات كشور تكرار مجلس ششم است .اين شخص و كساني كه اين سخن او را در نشريه شان تيتر كرده اند قبل از هر چيز فرض را براين ميگذارند كه « كشور درحال سقوط است و در بحران بسر مي برد » و سپس روي اين بنيان خيالي كاخ خيالي تر خود را بنا مي كنند و هر طور كه ميخواهند آنرا رنگ آميزي مينمايند. اينان از مصاديق همان ضرب المثل معروفي هستند كه ميگويد : از كاه كوه ميسازند. اينگونه سخن گفتن دو عيب دارد. اول آنكه گويندگان آنرا نزد مردم بي اعتبار مينمايد و آنها را افرادي دور از واقع بيني و اهل گزافه گوئي معرفي مي كند و دوم آنكه جناح رقيب را به عكس العمل هاي تند وادار مينمايد"
جالب است که سرمقاله نویس نقل قول ونقد کردن را نه از موضع رفع مشکل و ارائه ی راه حل وتوصیه برای چگونگی برطرف کردن موانع و یافتن مسیری برای بر آورده کردن مطالبات انباشت وپرداخت ناشده ی مردم ایران دنبال نکرده است، بلکه از موضع خطر آفرین بودن برای رژیم ودستآویز به باند هار متحجر وزیادیخواه کنونی دادن دانسته است که می تواند با آویزان شدن به بهانه این تبدیل چنین بهانه شود تاکه برای تقویت کردن ضریب بیشتر سرکوبگری در جامعه وبه خصوص در مورد رقیب چنین بهره گبری کند:
اين هر دو عارضه براي كشور خطرآفرين هستند و بايد از آنها اجتناب شود. خطر عارضه اول اينست كه كشور را در بحران و درحال سقوط دانستن موجب طمع دشمنان مي شود و آنهارا در برنامه هائي كه براي تهديد كردن و امتياز گرفتن دارند ترغيب مينمايد. عارضه دوم نيز اين خطر را دارد كه دست اندركاران اداره كشور ممكن است به اين نتيجه برسند كه براي حفظ قدرت خود ـ كه البته از نظر آنها به معني حفظ كشور است ـ بايد كمربندها را محكم تر ببنديد معابر را تنگ تر كنند و منافذ را تا مي توانند غيرقابل نفوذتر نمايند :
بالاخره سرمقاله نویس رهنمود راه حل را در افشاکردن عملکرد مجلس ششم و ادعاهای تکراری آنان دانسته است . حتی پا را فراترگذشته وپس از همگام آمریکا و صهیونیست کردن اینان که برگردان همان ادعای ولی فیه نسبتبه اینان می باشد. آن را دوباره بازتولید وتکرار شده است ودر ادامه نتیجه گرفته است که همانگونه که اشاره شد چنین ابزار مناسب در اختیار باندهای مافیائی حاکم برای حذف و سرکوب رقبای دعی دوم که خودشان ادعای مخالفت با آن را دارند :
"راه چاره اينست كه همه واقع بين باشند و از افراط و تفريط بپرهيزند. آنكس كه با فرضيه غلط درحال سقوط بودن كشور راه نجات را در چيزي همانند مجلس ششم مي بيند و نسخه تكرار آن مجلس را مي پيچد كاملا روشن است كه در توهم بسر مي برد و نميداند كه مردم خاطره تلخ افرادي از آن مجلس را كه با آمريكا و صهيونيست ها و ساير دشمنان و بيگانگان همآوا مي شدند و درصدد وابسته كردن كشور بودند را فراموش نكرده اند. مردم هنوز به ياد دارند كساني از مجلس ششم را كه پيشنهاد برگزاري مجلس ختم انقلاب را ميدادند و با اساس نظام جمهوري اسلامي به ستيز برخاسته بودند. ميگوئيد نظر مردم برنگشته بلكه رد صلاحيت هاي گسترده اصلاح طلبان موجب شد مجلس هفتم در اختيار مخالفان آنان قرار گيرد اگر چنين است پس چرا بسياري از دانه درشت هاي جناح اصلاح طلب در آن انتخابات كه امور اجرائي آن نيز در اختيار خودشان بود راي نياوردند اين واقعيت نشان ميدهد مجلس ششم نه تنها مقبول مردم نبود بلكه مطرود مردم بود. بنابر اين كساني كه فكر مي كنند چنان مجلسي « نجات بخش » است بايد بپذيرند كه هنوز هم نتوانسته اند فاصله خود را با مردم كاهش دهند. ماجراي رسواي تحصن را به ياد بياوريد كه بانيان آن فكر مي كردند همان روز اول اقدام با استقبال ميليوني مردم كه براي حمايت از آنان جلوي مجلس تجمع خواهند كرد مواجه خواهند شد ولي حتي يكنفر هم به آنها اعتنا نكرد. اين بود جايگاه مجلس ششم در ميان مردم . طرف مقابل هم به نظر مي رسد در توهم بسر مي برد. اين درست است كه نبايد اجازه داده شود مجلس ششم تكرار گردد لكن روشي كه در پيش گرفته شده اين هدف را تامين نمي كند و اگر اصلاح نشود به نفع همان كساني تمام خواهد شد كه در آرزوي تكرار مجلس ششم هستند. "
اما اصطلاحی هست عامیانه که گفته می شود دعوا کردن خر واسب موجب پایمال شدن حق یابو یا قاطر می شود . یا اینکه گفته می شود یارو وسط دعوا نرخ تعیین می کند کرن. بنابراین سرمقاله نویس ضمن اینکه تعجب خودش را نسبت به رد صلاحیت 30% نامزدان توسط هيئت هاي اجرائي بیان کرده است و در دنباله بیشتر تعجب خودش را با اتهام و تهت زدن پیرامون برخی از اسامی و پرونده ی نامزدان رد صلاحیت شدگان را اعلام کرده است و در نهایت از تیم اطلاعاتی – امنیتی – پاسداران دست اندر کار رد صلاحیت کنندگان خواسته است تا که انگونه سبت به تصمیم و عملکرد خود می بایست پاسخگو باشند:
رد صلاحيت بيش از 30 درصد داوطلبان نمايندگي مجلس هشتم توسط شايد في نفسه اقدام تعجب آوري نباشد اما اطلاعاتي كه درباره جزئيات اين رد صلاحيت ها وجود دارد نشان ميدهد هيئت هاي اجرائي اقدام تعجب آوري كرده اند. اينكه افراد شناخته شده اي كه جز در اردوگاه انقلاب و نظام جمهوري اسلامي و ولايت فقيه جايگاه ديگري نميتوان براي آنها تصور كرد به تهمت « عدم اعتقاد به نظام جمهوري اسلامي قانون اساسي و ولايت فقيه » توسط هيئت هاي اجرائي رد صلاحيت شوند براي هيچكس قابل قبول نيست . كساني كه چنين تصميماتي گرفته اند بايد به اين سئوال پاسخ بدهندكه معيار آنها براي سنجش اعتقاد به نظام جمهوري اسلامي و قانون اساسي و ولايت فقيه چيست چگونه مي توان افرادي را كه براي شكل گيري اين نظام تلاش و فداكاري كرده اند و نه تنها اعلام حمايتشان از ولايت فقيه بلكه حتي مبارزاتشان عليه معارضان و مخالفان و دشمنان ولايت فقيه كاملا آشكار است و بر كسي پوشيده نيست متهم به عدم اعتقاد به نظام جمهوري اسلامي و قانون اساسي و ولايت فقيه نمود ! عدم حسن شهرت نيز ابزار جديدي است كه هيئت هاي اجرائي در اختيار گرفته اند و عده اي را به اين دليل و با بهانه اينكه حسن شهرت آنها احراز نشده رد صلاحيت كرده اند! مگر شما ميخواهيد « مجلس مشاهير » تشكيل بدهيد كه عده اي از داوطلبان را به بهانه عدم احراز حسن شهرت مردود دانسته ايد همين اندازه كه سوسابقه كسي احراز نشود كافي است در اين زمينه شما بيش از اين وظيفه اي نداريد. وظيفه هيئت هاي اجرائي بررسي شكلي شرايط داوطلبان مانند برخورداري از مدارك سن قانوني عدم سوسابقه عدم محكوميت هاي موجب محروميت از حقوق اجتماعي و اين قبيل موارد است . اگر كسي اين مشكلات را نداشت ولي به دليل اينكه دنبال مشهور شدن هم نبود و درعين حال جامعه او را به خلافكاري نميشناخت چگونه مي توان او را به بهانه عدم احراز حسن شهرت رد صلاحيت كرد اگر معيار اين باشد بايد اكثر مردم را فاقد صلاحيت دانست !
درخاتمه اینکه گذشته از اینکه به دلیل یک دست شدن نظام وادامه ی جدیت حذف وجراحی رقیب مغلوب دوم خردادی که با شدت بیش از گذشته دنبال می شود وهمچنان ادامه دارد که اتفاقاً نسخه و فتوای آن را ولی فقیه آلت دست سپاه پاسداران خودش تجویز وصادر کرده است اما سرمقاله نویس روزنامه ی متعلق به ولی فقیه آنگونه پیرامون رد صلاحیت شدن چند آخوند روضه خوانده است که گویا ردصلاحیت کردن اینان موجب تضعیف و زیرسئوال رفتن جایگاه آخوندها و نقش کلیدی آخوندهای حاکم شده است. ضمن اینکه از موضع مبنی بر اینکه مدافع رفسنجانی است و موضع مخالف با موضع گیری باند مافیائی اطلاعاتی – امنیتی – پاسداری نسبت به رفسنجانی دارد و با چسبیدن به ولی فقیه و اختیارات وقدرت ماورای قانون اساسی که دارد تبلیغ برای ور کرده است . یعنی در حقیقت زمینه سازی کردن برای صدور نامه ی حکومتی دیگرا ز سوی ولی فقیه برای فیصله دادن به جنگ شروع شده پیرامون وزارت کشور وهیئت اجرائی رد صلاحیت گنندگان وشورای نگهبان می باشد تا که چند نفر از رد صلاحیت شدگان رقیب دوم خردادی دوباره به صحنه ی نمایش باز گردانده شوند تا اینکه قیضه ی اصلی رد صلاحیت شدگان مالیده و فراموش شود و نقش مستقیم ولی فقیه در رد صلاحیت شدگان نه اینکه بی رنگ شود، بلکه به عنوان منجی به خود بگیرد و در نهایت بصورت دوبله ومضاعف دوم خردادی های تند رو نامیده شده ی رد صلاحیت شد ه ضرر وزیان به بینند وبر زیر فشا گازانبری بیشتری بروند . بنابراین برای برهم زدن این توطئه و بازی تدارک چیده شده می بایست با اعلام نظر قاطع عدم شرکت در خیمه شب بازی و تحرحیم انتصابات سفارشی مجلس هشتم اقدام وپاسخ داده شود.
هوشنگ -بهداد
دوشنبه 7 بهمن ماه سال 1386
نقد وبررسی " آزمون اصلاح طلبي (يادداشت روز) " روزنامه ی کیهان یکشنبه 7 بهمن ماه سال 1386 " پاک کردن صورت مسله و متهم کردن رقیب دوم خرداد برای سفید کردن پرونده ومحو و مخفی کردن اهداف پشت پرده می باشد"
هرچه زمان به تاریخ برگزاری نمایش خیمه ب بازی انتخاباتی – انتصاباتی مجلس هشتم نزدیک تر می شود، مشخص است سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری که چند سال است که بطور سیستماتیک علیه دوم خردادی های رادیکال برای توطئه وسناریوسازی فعال بوده وطرح ها دسیسه های گوناگونی را اجرا کرده است. می بایست فعال تر از گذشته باشد و باید باسناریو وپرونده سازی کردن تلاش گسترده کند تا که اینان همچنان از صحنه ی قدرت حذف گردند و مانع از بازگشت دوباره ی اینان بقدرت شود . پس اکنون که اینان اعتراض به رد صلاحیت های خودشان کرده اند . ازجمله انتقاد واعتراضی که اخیراً سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به شیوه ی رد صلاحیت فله ای نامزدان نامنویسی دوم خردادی وخودشان کرده اند . این بهترین سوژه و بهانه و سند مناسب برای مانور دادن وگشودن پرونده ی این سازمان و صدورحکم محکومیت شان از سوی سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری می باشد. به خصوص اینکه سربازجو حسین شریعتمداری خبره در تحریف گری کردن وکتمان نمودن حقایق و متخصص پاک کردن صورت مسئله می باشد و ید والائی در پرونده و سناریو سازی دارد.
بنابراین اکنون که شرایط مباره ورقابت ها وجنگ ونزاع های باند وجناحی بسیار حساس شده است ومیداندار اعضای تیم ستاد کودتاگران کودتای خزنده ی خاموش ی باشند و ریش و قیچی کامل خیمه شب بازی انتصاباتی را در اختیار خود دارند وطراح سئوالات آزمون وامتحان الهی سفارشی ولی فقیه می باشند . لذا پرواضح است اکنون که رقیب را در دام وکمند خود دارند اجازه نمی دهند که با تلاش کردن بتوانند بندهای تور ودام خودشان را بگسلند وموجب فرار از دام شوند. به خصوص اینکه اینان با انتقاد از سربازجوی کنجه گذر بدنام کردن پا بر روی دم این هم تازی و صیاد اصلی سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری گذاشته اند و شکایت وی را به ولی فقیه کرده اند که ظاهراً سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری نماینده ی ویژه ی ولی فقیه در ورق پاره ی کیهان سناریو وپرونده ساز می باشد . در صورتیکه متن ومحتوای سخنرانی های ولی فقیه در یادداشت های روز طراحی ومشخص وتنظیم می شود . بنابراین با استتاد به انتقاد شکایت سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی پروند ه گذشته این سازمان را شکافته شده است وگفته شده که چگونه در دوران اصلاحات تسلط بر منابع اقتصادی وذخایر نفتی و گازی داشتند ؟ یااینکه چگونه پیشنهاد کرده بودند در کنار طالبان وصدام حسین علیه ی بوش و آمریکا بجنگند؟ ولی عجیب است با همه خبره گی که سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری داد و ا اینکه با این دو سند در مورد سازمان بهزاد نبوی رجوع شده است و اثبات کرده که این اینان ونه باندهای حاکم کنونی در کنار بوش و علیه طالبان وصدام حسین بوده و می باشند. ولی این سازمان ودوم خردادی آمریکائی وهمکار بوش معرفی شده اند! سربازجوپاسدارحسین شریعتمداری ضمن گشودن 10 بند اتهامی کیفر خواستع لیه ی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که اگر بطور ریز و دقیق بررسی شود تا سره از ناسره تفکیک شود . معلوم می شود که چگونه حالت خود زنی دارد . زیراکه از موضع پاک کردن صورت مسئله و تصویر مارکشی و مار نشان دادن با پرونده ی رقیب برخورد وتحلیل شده است . یعنی اینکه سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری بدون آنکه برروی خودش آورد و یا اشاره کند که در مورد پیآمدهای تحلیل یادداشت روز 13 آبان سال 1383خود تأکید کرده بود که هم فرو پاشی شوروی سابق و هم فاجعه ی 11 سپتامبر در آمریکا ناشی از اشغال سفارت آمریکا در تهران در سال 1358 بوده است . یااینکه توضیح که چرا فراموش کرده است که رفسنجانی پس از اشغال نظامی افغانستان وسقوط طالبان در خطبه ی نماز جمعه خطاب به بوش گفته بود که بوش می داند که اگر چنانچه در اشغال نظامی افغانستان وسقوط طالبان ما با بوش و آمریکا همکاری نکرده بودیم هنوزهم در افغانستان طالبان بر سر قدرت بود؟رفسنانیکه مهره کوچکی نمی باشد واکنون نیز دو پست ومنصب مهم را در اختیار خود دارد. البته که همین همکاری که در مورد اشغال نظامی افغانستان انجام شد، از طریق همکاری با انگلیسی و آمریکا در مورد اشغال نظامی عراق نیز انجام گرفت . زیراکه همگان می دانند که اشغال نظامی این دو کشور فقط برنده ی نهائی آن رژیم تروریستی و فاشیستی مذهبی حاکم بر ایران بوده است . به خصوص اینکه سازمان مجاهدین مسلح مقیم عراق نیز خلع سلاح شد .
از سوی دیگر بدون آنکه سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری توضیح دهد که تا حال چند دوره مذاکره با نماینده ی آمریکا در عراق اجرا شده است ونقش لابی های اعزامی و مقیم آمریکا وارتباط و تماس اینان در پشت پرده با مقامات آمریکائی دولت بوش و هم حزب رقیب دمکرات بوش چگونه است؟ یا اینکه چرا در سفر اخیر ولی فقیه به استان یزد ایشان اعتراف کرد که اگر چنانچه احساس کند که ایجاد رابطه با آمریکا منافع دارد خودش ابتدا در این زمینه پیشقدم می شود و تأکید کرده بود که قرار نیست تا ابد با آمریکا رابطه نباشد. اکنون پرسشاست چرا وقتی نوبت به رقیب وم خردادی می رسد . اینگونه رابطه ها وحمایت ها بد واخ می شود ومقوله ی دشمن شناسی و فاصله گیری وتوبه کردن وچارچوب ومرز مشخص کردن با این دشمن مطرح می شود؟ آیا اینگونه وارونهگوئی وضدونقیض گفتن ها تداعی کننده ویا اینکه آن روی دیگر سکه نمی باشد که اکبر اعلمی نماینده ی اصلاح طلبان از تبریز در مجلس فرمایشی وبی بو وی خاصیت هفتم آشکار کرده بود که تاختن به رقیب دوم خردادی ومتهم به تلاش برای ایجاد برابطه با آمریکا کردنش از سوی باندهای مافیائی حاکم به خصوص باند پاسدار احمدی نژاد به دلیل این است که خودشان بطور انحصاری می خواهند این رابطه را بر قرار ودنبال کنند . بنابراین برای هموار سازی این شرایط وبرای انحراف اذهان عمومی سربازجو پاسدار حسین شریعتداری مجبور به وارونه گوئی شده است و چنین یقه ی رقیب دوم خردادی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را به عنوان متهم گرفته و آن را منتسب به آمریکا وبوش کرده است: شود
- سازمان با اشاره به ماجراي 11 سپتامبر ادعا كرده است كه «ايجاد نظام هاي دموكراتيك در كشورهاي منطقه، پس از 11 سپتامبر در دستور كار دولت آمريكا قرار گرفت و حال آن كه حركت اصلاحي در ايران، سال ها پيش از آن » بوده است. منظور سازمان اين است كه چون اصلاح طلبان قبل از 11 سپتامبر حركت خود را در ايران شروع كرده بودند، حمايت بوش از اصلاح طلبان نمي تواند شامل آنها باشد؟! كه ضمن تعجب از اين فرافكني ناشيانه بايد گفت؛ اولاً؛ آمريكا مدتها قبل از 11 سپتامبر نيز از مدعيان اصلاحات حمايت مي كرد. ثانياً؛ مگر حمايت آمريكا فقط از گروه هايي است كه خودش پديد آورده است؟ بوش از هر گروهي كه مواضع همخوان با آمريكا داشته باشد حمايت مي كند، صرف نظر از آن كه اين گروه ساخته دست آمريكا باشد يا نباشد"
درخاتمه اینکه همانگونه که قبلاً پیوسته تأکید شده است که طرح کودتای خزنده ی خاموش تعقیقب واجرا نشد تا که سپاه پاسداران وارد فاز قدرت اجرائی شود .همچنین نظام یک دست شود تاکه این ارگان تسلط بر منابع اقتصادی و گازی ونفتی و تأسیسات هسته واهداف پروژه ی هسته ای فقط بر ای یک دوره بی اندازد .سپس درشرایطی هنوز رژیم تروریستی آخوندی صاحب بم اتمی نشده، جایگاه قدرت خود را تحویل رقیب حذف از قدرت وصحنه شده واگذارد کند . بلکه برعکس طراحان کودتا گرا آمده اند تا که بمانند. بنابراین بهمین دلیل است که رقیب مغلوب دوم خردادی وتا اندازه ای باز سازی شده بیش از گذشته مورد تهاجم واتهام شدی وهمه جانبه وااقع می شوند ونامزدان حتی بخش معتدل و سازشکار وملایمتر شان برای نمایش انتخاباتی مجلس هتم تحمل نمی شوند و رد صلاحیت می شوند و هیچگونه مرسی وچشم پوشیهم نسبت به تندروهای دوم خردادی وجود ندارد، بلکه هرچه زمان به جلو می رود وتاریخ به زمان برگزاری نمایش خیمه شب بازی انتصابات آزمون وامتحان الهی مجلس مضحک وکمدی هشتم نزدیک تر می شود بر موج اتهامات وتهدید ها وخائن وجاسوس و همکار بوش و آمریکا خوانده شان با ستون پنجم و پیاده نظام دشمن نیز افزوده می شود.

هوشنگ – بهداد
یکشنبه 7 بهمن ماه سال 1386
نقدو بررسی " عاشورا و مرجعيت"روزنامه ی جمهوری اسلامی شنبه 6 بهمن ماه سال 1386
"جالب است اعتراف شده ادامه طرح نفوذ عاشورا ومرجعیت شیعه سازمان سیای آمریکا اکنون به درون دولت خرافاتی و صدا وسیما رسیده است"
ملای سرمقاله نویس با تحلیل جدیدی که در این سرمقاله خود پیرامون عاشورا ومرجعیت وترکیب شدن ر خرافات ومنحرف کردن اداف عاشراو ارائه کرده است ،ضمن اینکه بازهم به شیوه ی تصویرمارکشی و مار نشان دادن وقالب کردن روی آورده و استفاده کرده است . اما از سوی دیگر با اعترافات وتناقض گوئی هائی که کرده است . ادعایش تبدیل به نوعی خودزنی و دست به خودکشی زدن از ترس مرگ شده است . چونکه رد پای سیا در تحجر گرایان وخرافه پرستان حاکم و برنامه ی عاشورائی و صدا وسیما یافت شده است . بهرا حال طبق سندی که ملای سرمقاله نویس در سال 83 رو و اشاره کرده است که مرتبط به سال 62ی می باشد عنی5 سال از سرنگونی رژیم شاه هست که ادعا شده است که سازمان سیا ی آمریکا برنامه مبارزه وسر نگون کردن رژیم تروریستی آخوندی رااز طریق استفاده از نهضت عاشورا ومرجعیت شیعه را داشته است . زیراکه وحشت از نهضت غاشورای شیعی داشته است که آخوند های حاکم علمدار آن بوده اند .
البته سرمقاله نویس نگفته است که چگونه این طرح براندازی سازمان سیا به دلیل ناتوانی و ضعفش اینقدر طرح براندازی اش نه اینکه تأخیر شده است ، بلکه عامل اصلی تأخیر اقدامات در طرح های همکاری مشترک حمایت از طالبان و داستان ایران کنتراها و جایگزینی حماس به جای ساف و... بوده است که اکنون نیز 16 سازمان ونهاد اطلاعاتی – امنیتی آمریکائی وابسته به سیا بهدلیل فعالیت لابی های اعزامی ومقیم آمریکا گزارش داده اند که پروژه ی هسته ای رژیم تروریستی آخوندی نظامی نمی باشد . حال بماند که سال 56 بحث و تحلیل این بود که اروپا در صدد تقویت این جریان راست مذهبی در خاورمیانه می باشد تا اینکه مانع از رشد ونفوذ یسشتر روس ها در منطقه ی خاورمیانه شوند و برای مهارآ ن روی تقویت جریان راست مذهبی شیعه پیرو افکار همچون خمینی با بینش ضد چپ و جریانات مترقی دیگر در ایران وبقدرت رساندن شان به عنوان پایگاه اصلی صدور مذهب راست مرتجع به منطقه توافق رسیده بودند . ناگفته نماند که این طرح ونظر توافق شده با تحلیل سربازجو اسدار حسین شریعتداری در یادداشت 13 آبان ماه سال 83 مطابقت دارد زیرا سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری در یادداشت روز خود که به مناسبت سالگرد اشغال سفارت آمریکا در تهران بود اذعان واعتراف کرده بود که یکی از دستآوردهای اشغال سفارت آمریکا در تهران این بود که موجب فروپاشی شوروی سابق شد . حتی نتیجه گرفته بود که دستآورد دیگرهمین واقعه 11 سپتامبر در آمریکا بود. از سوی دیگر مدتی کوتاه پس از اشغال سفارت آمریکا در 13 آبان در تهران مشخص شد که ابتدا شیخ محمد بهشتی همراه با شیخ محمد جواد باهنر وارد سفارت آمریکا در تهان شده وپس از با خود بردن اسناد همکاری آنگاه اجازه ی ورود به دانشجویان ییرو خط امام اشغال کننده داده شد تا اینکه وارد سفارت شوند وسند سازی برای دیگران را شروع کنند. موضوع مهمتر اینکه ملای سرمقاله نویس به خاطر اینکه از رفسنجانی حمایت دفاع می کند و برای اینک تبیدل به داستان تف و تاق و ریش نشود نگفته است که اگر چنانچه هم سازمان سیا تصمیم براندازی رژیم تروریستی آخوندی از سال 62 را داشته است. چرا با رژیم در اشغال نظامی افغانستان وعراق همکاری کرده است . بطوریکه رفسنجانی در خطبه ی نماز جمعه ی تهران خود پس از اشغال نظامی افغانستان خطاب به بوش گفته بود که بوش می داند که اگر چنانچه همکاری ما نبود هنوزدر افغانستان طالبان بر سر قدرت بود. بهرحال ملای سر مقاله نویس در ادامه ی بررسی وارزیابی عملکرد طرح 24 سال گذشته ی سیا به این جمع بندی رسیده است که مخاطبانش در دولت مدعی عدالت محور وصدا وسیما می می باشند:
"با گذشت 24 سال از آغاز مطالعات سازمان جاسوسي آمريكا با بودجه 900 ميليون دلاري و گذشت نزديك به دو دهه از اجرائي شدن طرح ضربه زدن به عاشورا و مرجعيت با بودجه 40 ميليون دلاري اكنون در يك جمع بندي اجمالي ميتوان به نتايج روشني رسيد . دقت در اين مطالب دليل ضرورت طرح اين قبيل مطالب را روشن مينمايد. پيدايش تحولات چشمگيري در شيوه عزاداري ها و نفوذ تحريفات و خرافات و گويش هاي عوامانه در محتواي مراثي رواج بي مهار آهنگ هاي لوس آنجلسي و رپ و پاپ و ساير آهنگ هاي مبتذل و محرك در مداحي ها رويش قارچ گونه شمايل هاي وام گرفته از كليساي دوران بيزانس به حركت درآمدن علم هاي 150 ميليون توماني در خيابان ها پرسه زدن دختران و پسران هرزه در اطراف تكيه هاي موقت خياباني بدون حساب و كتاب كه موجب خلوت شدن مساجد و حسينيه ها شده اند كشانده شدن از عزاداري سنتي به نوعي حركات موزون همراه با دف و ارگ و ساز و طبل « ياماها » ي ژاپن رسوخ مطالب سست و بي پايه و مبتني بر خواب و خيال در بعضي منابر و افتادن در دام عرفان هاي كاذب وارداتي با هدف فرار كردن از مطرح نمودن مباحث عميق اجتماعي ـ سياسي ـ مبارزاتي مربوط به نهضت عاشورا كه اساس قيام حضرت اباعبدالله الحسين عليه السلام و ياران باوفاي آنحضرت را تشكيل ميدهند در سالهاي اخير قطعا نمي تواند تصادفي باشد. تلاش براي اصالت دادن به مداحان نوپا و نوسبك و اينكه مردم دين خود را از آنها بگيرند و حتي بعضي از آنها به خود اجازه دخالت در مسائل حكومتي و سياسي بدهند و تا بي حرمتي به مراجع تقليد پيش بروند و بزرگان دين و نظام را آماج تهاجمات گوناگون قرار دهند بخش ديگري از طرحي است كه قرار است تا سال 1379 به اجرادر آيد و به فروپاشي تشيع و سقوط مرجعيت منجر شود. پيدايش طالبان و القاعده و تهاجمات شديد آنها و ساير سلفي ها عليه شيعيان نيز در همين چارچوب قابل تحليل و تفسير است ."
ملای سرمقاله نویس با فراموش کردن تذکر و یادآوری اخیر ولی فقیه مبنی بر دشمن شاسی و فاصله گیری از آن توبه کردن وتأکید نمودن بر آزمون وامتحان الهی که هدف ساختن اهرم وبهانه ی لازم برای ر د صلاحیت کردن رقبای دوم خردادی بوده است . با برجسته کردن مخالفت با قمه زنی و برجسته کردم تضادش با متحجران وخرافه پرستان حاکم چنین از نظرات شجاعانه ی ولی فقیه و طرح امنیت اجتماعی نیروی انتظامی به عنوان نکته ی اول دفاع کرده واز نهضت عاشورای آخوندی حمایت ویاد کرده است :
" قدرتمندانه ايستاد و با تكيه بر منطق و روشنگري هاي مستمر به خنثي سازي پرداخت و اجزا آنرا يكي بعد از ديگري از كار انداخت . برخورد قاطعانه با قمه زني از اقدامات مهمي بود كه با فتواي تاريخي حضرت آيت الله خامنه اي صورت گرفت و در حفظ آبروي اسلام و خارج ساختن يكي از ابزارهاي توطئه از دست دشمنان نقش بسيار موثري داشت . اعلام سال 1386 به عنوان سال اتحاد ملي و انسجام اسلامي نيز ابتكار مهمي بود كه شاخه اجرائي توطئه « سيا » را هدف قرار داده و در عمل به مقابله با آن پرداخت . برخورد با شمايل ها ملزم ساختن هيئت هاي عزاداري به رعايت اصول عزاداري سنتي و پرهيز از اقدامات خلاف شئون مذهبي كه توسط نيروي انتظامي صورت گرفت نيز در چارچوب مقابله با همين توطئه قرار دارد. موضعگيري هاي مراجع معظم تقليد عليه خرافات و تاكيدشان بر ضرورت پالايش عزاداري ها از انحرافات نيز نقش بسزائي در ناكام ساختن توطئه اي كه دشمن تدارك ديده است داشت . در اين ميان دو نكته حساس نيز وجود دارد كه بايد به آنها توجه شود. نكته اول عكس العمل هائي است كه در برابر اقدامات قانوني نيروي انتظامي صورت ميگيرد. افرادي كه نيروي انتظامي را به تندروي يا مقابله با سنت هاي مذهبي و مردمي متهم مي كنند هر چند عمدتا از روي دلسوزي و برخورداري از گرايشهاي ديني چنين مواضعي را اتخاذ مينمايند لكن بايد به اين نكته توجه كنند كه برخوردهاي نيروي انتظامي در جهت خرافه زدائي و پالايش عزاداري ها از انحرافاتي بوده است كه دشمنان از رواج آنها سود مي برند و در برنامه خود براي مقابله با عاشورا و مرجعيت دارند. آنكس كه مي گويد كسي نبايد در برابر آنچه مردم در عزاداري ها انجام ميدهند موضعگيري كند و چنين اقدامي را در مقابل مردم قرار گرفتن ميداند در واقع به اين واقعيت توجه ندارد كه مردم همواره در معرض تهاجمات سهمگين عوام فريبان بويژه كساني كه درصدد سودجوئي با سواستفاده از اعتقادات ديني مردم هستند قرار دارند و براي حفاظت مردم از اين سواستفاده ها نظارت دستگاه هاي مسئول و افراد صاحبنظر ضرورت دارد. كاري كه نيروي انتظامي انجام داده اجراي برنامه ايست كه در همين چارچوب و با كارشناسي هاي دقيق تنظيم شده و براي مقابله با توطئه دشمنان بسيار لازم و موثر بوده است :"
بالاخره ملای سرقاله نویس برای ردگیری و رد پای عوامل سازمان سیا در داخل کشور و نوع فعالیت آنان ومعرفی چگونی نفوذ و عملکرد شان اینگونه برنامه ی کمدی تبلیغاتی و عاشورائی عراقی – فارسی برای سرکیسه کردن مردم از سوی صدا و سیما را افشا و رسوا کرده وبر آن نام غوغا سالاری گذاشته است :
نكته دوم به نقش بسيار موثر رسانه ملي در ترويج فرهنگ عاشورا و يا به انحراف كشاندن آن مربوط مي شود نقشي كه حساسيت رسالتي كه مسئولان صدا و سيماي جمهوري اسلامي برعهده دارند را نشان ميدهد. هرچند اهميت اين نقش بقدري بديهي است كه نيازي به توضيح ندارد لكن بد نيست اشاره اي به يك نمونه كه در همين دهه عاشوراي امسال شاهد آن بوديم داشته باشيم . در روزهاي پاياني دهه عاشوراي امسال رسانه ملي نوحه يك نوحه خوان عراقي را مكررا پخش كرد كه اشعاري را به زبان فارسي و عربي در يك جمع سينه زن در يك حسينيه ميخواند و بازار گرمي هم داشت . اين نوحه به سرعت در سرتاسر ايران به سي . دي تبديل و خريد وفروش شد و حتي به تلفن هاي همراه نيز راه يافت . اين يك نمونه از فرهنگ سازي قدرتمندانه توسط رسانه ملي است اما محتواي اين نوحه مشترك چه بود بخش هائي از اين نوحه نكاتي داشت كه مخصوص غلات است و مطرح كردن آنها در رسانه ملي حداقل زياني كه دارد اينست كه مسلمانان ديگر را نسبت به اعتقادات شيعه مساله دار مي كند. رسانه ملي آيا مجوزي براي پخش چنين نوحه اي دارد ! ا كمال تاسف گاهي بعضي سخنرانان مطالبي از صدا و سيما مي گويند كه تاثيرات منفي زيادي دارد. باز هم در همين دهه عاشوراي امسال يك روحاني محترم كه از دست اندركاران صدا و سيما نيز هست در حين سخنراني گفت : قرآن بدون امام حسين ورق پاره اي بيش نيست ! آيا مسئولان رسانه ملي به عوارض اين قبيل مطالب انديشيده اند با توجه به اينكه امام حسين عليه السلام خود را فداي قرآن كرده اين روحاني محترم مي توانستند به جاي اين جمله بفرمايند : امام حسين عليه السلام و شهداي كربلا با نهضت و شهادت خود قرآن كريم را به بهترين شيوه تفسير كرده اند.
در خاتمه پس از اینکه ملای سرمقاله نویس به تاریخچه طرح وبر نامه ریزی سازمان سیای آمریکا آنگونهکه خود خواسته اشاره کرد ه وگفته پس ز سو نگونی رژیم شاه از چه زمانی ودر راستای چه اهدافی علیه مرجع شیعه وعاشورا بسیج شد . البته بدون آنکه به زد وبند های مشترک پشت صحنه ی مقامات رژیم تروریستی آخوندی با مقامات آمریکائی بگوید ویا از همکاری مشترک در اشغال گری افعانستان وعراق سخنی بگوید . اماجالب است که رد پای فعالیت عوامل سیا را در داخل ر در دولت مدعی عدالت محور و صدا وسیما جستجو کرده است ودر پایان با نتیجه گیری با تأکید کرده است که سازمان « سيا » درست تشخيص داده است كه عاشورا و مرجعيت دو ركن اساسي شيعه و توفيق تشيع در همه نهضت ها و انقلاب ها بوده اند و خواهند بود و افزوده ولی با زیرکی وهشیاری رهبری ولی فقیه طرح و توطئه های سیا در هم شکسته شده است . غافل ازآنکه عامل همه بدبختی و مشکلات و مصیبت ها و....وجود همن ولی فقیه نوکر پیر استعمار با قدرت واختیارات نامحدود و بدون پاسخگو ی وی می باشد که یک نظامی ساخته است که از رأس تا ذیل آن آلوده به فساد وتبعیض و دروغگوئی وعوامفریی و تزویر وزران دوزیونفاق وخیانت وجنایت ودینفروشی و سوء استفاده از دین جنگ افروزیو صدور بنیادگرائی و تروریسم به منطقه وبه خصوص منحرف کردن فلسفه ی عاشورا می باشد .
هوشنگ – بهداد
شنبه 6 بهمن ماه سال 1386