شعر طنز خروس بی‌محل

شعر طنز ارسالی- سروده کیشو:
فرانسه آی فرانسه
الان چه وقت دانسه!؟
اونجا که موش دووندی
سالن کنفرانسه!
دعوات با انگلیسه
یا این که با آژانسه؟
مشکل تو "توتاله"
"پژو"ست یا "ایر فرانسه"
جازدن میراژه
یا برقه یا ترانسه؟
یادت میاد تو اون جنگ
صدامو کردی لانسه!؟
کشتی تو الجزایر
دیپلمه ولیسانسه!
"کنگو" رو لقمه کردی
که بعله توش اسانسه!
تو خاکت اعتصابات
هفته ای چند سئانسه؟!
چه فورمی دست دو شد
زبون تو فرانسه؟
فکرمی کنی که دنیا
تو دوره بیزانسه؟
"آریل شارون" قصاب
سکته زده دمانسه!
شاه حجاز رو ویلچر
دنبال آمبولانسه!
هنوز "خروس" قندی "1"
"شغال پیر" روشانسه"2"
"خروس" بی محل هم
دنبال یک آوانسه!
آلن دلون" خوش تیپ
نوچه "جک پالانسه"3"!
اکشن هسته ای مون
یه فیلم و صد سکانسه
ژست ژیگول فرنگی
سوژه یک رومانسه !
موسیو شیتیل گرفته
چون همه چی بالانسه!؟

(تصاویر) ورود همسر ظریف به محل مذاکرات

مگر ظریف به هسته ای پارتی خانوادگی رفته است که همسرش را همراه خودش به مذاکره برده است؟ مگرو زرای خارجه ی کشورهای 5+1 هم باهمسران شان به مذاکره ی هسته ای آمده اند؟ چراازبستگان خامنه ای کسی همراه تیم مذاکره کننده ی هسته ای نیست چون برادر روحانی  که هست؟
(تصاویر) ورود همسر ظریف به محل مذاکرات

(تصاویر) ورود همسر ظریف به محل مذاکرات

(تصاویر) ورود همسر ظریف به محل مذاکرات

(تصاویر) ورود همسر ظریف به محل مذاکرات

(تصاویر) ورود همسر ظریف به محل مذاکرات

(تصاویر) ورود همسر ظریف به محل مذاکرات

(تصاویر) ورود همسر ظریف به محل مذاکرات
(تصاویر) ورود همسر ظریف به محل مذاکرات  
فراروهمسر ظریف و حسین فریدون که همراه با هیات مذاکره کننده ایرانی عازم وین شده اند دقایقی پیش وارد هتل کوبورگ محل برگزاری مذاکرات  شدند.به گزارش فرارو، محمد جواد ظریف وزیر خارجه کشورمان که روز گذشته بازگشتی یک روزه به تهران داشت امروز بار دیگر برای ادامه گفت وگوهای هسته ای عازم وین شد. ظریف را در سفر به وین علی‌اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی و حسین فریدون دستیار ویژه رئیس جمهور همراهی می کنند.عکس های منتشر شده از محل برگزاری گفتگوها نشان می دهد همسر ظریف نیز همراه با گروه ایرانی وارد وین و هتل کوبورک محل برگزاری نشست ها شده است. حسین فریدون برادر رئیس‌جمهور و نماینده ویژه او در مذاکرات هسته‌ای و جان کری وزیر امور خارجه آمریکا نیز دقایقی پیش وارد هتل کوبورگ شدند.ضرب الاجل ایران و گروه 1+5 برای رسیدن به توافق امروز به پایان می رسد. مذاکره کنندگان می گویند احتمالا این تاریخ چند روزه تمدید می شود. عکس های سیامک ابراهیمی عکاس تسنیم، مهدی قاسمی عکاس ایسنا و امید وهاب زاده عکاس فارس از ورود همسر طریف، فریدون و جان کری به محل مذاکرات را در زیر می بینید.

3 گزیده گزارش خبری 10 تیر -94

3 گزیده گزارش خبری 10 تیر -94
پسر ١٤ ساله وقتی در ٥ درس تجدید آورد به زندگی‌اش پایان داد.  این حادثه در حالی رخ داد که پسرک به غیراز ترس و وحشت از روبه‌رویی با این موضوع مشکل خاصی در زندگی‌اش نداشت.
٣٠خردادماه امسال علی دانش‌آموز کلاس پایه اول دبیرستان با مادرش به مدرسه رفت تا کارنامه ‌سال تحصیلی‌اش را بگیرد.  پاکت کارنامه‌اش را که گرفتند هیچ‌کس تصور نمی‌کرد علی از شرم نمرات تک رقمی‌اش دست به مرگی خودخواسته بزند.
مادرش هنوز نمرات کارنامه پسرش را ندیده بود که علی به محض ورود به خانه به اتاقش رفت و در میان ترس و دلواپسی از ٥ درس تجدید شده‌اش سناریوی مرگباری را برنامه‌ریزی کرد.
مادر جوان چند بار پسرش را صدا زد اما صدایی نشنید. سکوت علی وحشت به جان مادرش انداخت، مادرش دست به جست‌وجوي خانه زد که ناگهان با سایه پسرش که از پشت پنجره میان زمین و آسمان معلق بود روبه‌رو شد.  علی خودش را با کابل رابط حلق‌آویز کرده بود. زن جوان پسرش را از طناب‌دار پایین کشید تا او را نجات دهد
همزمان با اعلام این خبر به مرکز فوریت‌های پزشکی بلافاصله یک خودروی آمبولانس به خیابان قیطریه تهران اعزام شد. پسر ١٤ ساله که به سختی نفس می‌کشید بعد از معاینات اولیه تکنیسین‌های اورژانس به بیمارستان لولاگر منتقل شد. پزشکان بیمارستان با بررسی علایم حیاتی علی متوجه شدند او در وضع جسمانی بدی قرار دارد به همین خاطر خانواده پسرک، او را به بیمارستان رامتین منتقل کردند.
یک روز زمان کافی بود تا پسرک ١٤ ساله روی تخت بیمارستان به کام مرگ فرو رود. با اعلام خبر مرگ علی به کلانتری ١٦٣ ولنجک پرونده مرگ او برای انجام تحقیقات تکمیلی و مشخص شدن علت اصلی مرگ به شعبه سوم دادسراي جنایی به ریاست   قاضی منافی‌آذر ارجاع شد.
تحقیقات نشان می‌داد خانواده متوفی وضع مالی مناسبی دارند و پسر نوجوان‌شان مشکل خاصی در زندگی نداشته است تا این‌که مادر علی جزییات روز حادثه را برای بازپرس پرونده تشریح کرد.
زن جوان که باور نداشت پسر نوجوانش دست به خودکشی زده باشد درحالی‌که خودش را مقصر مرگ پسرش می‌دانست به بازپرس پرونده گفت: «روز ٣٠ خرداد برای گرفتن کارنامه پسرم علی، به مدرسه‌اش رفتم.  معاون مدرسه وقتی پاکت کارنامه پسرم را به من داد با لحن طعنه‌آمیزی گفت: « از علی تشکر کنید بابت زحمتی که برای درس خواندن کشیده است». 
شرمنده شده بودم و با این حال به روی علی نیاوردم.  وقتی به خانه رسیدیم علی به من گفت می‌خواهد اول خودش نمراتش را ببیند، به همین خاطر پاکت سربسته را به دستش دادم.  همین موقع بود که دوباره یاد حرف معاون مدرسه افتادم. حرفی که باعث شد من به زبان بیاورم و پسرم بعد از شنیدن این حرف تمسخرآمیز و درحالی‌که تصور می‌کرد آبروی ما رفته به اتاقش رفت.  نیم ساعت بعد متوجه شدم او با سیم‌های کابل در بالکن خانه خودش را دار زده است
ماجرای دکل حفاری تأسیسات دریایی همچنان خبرساز است تا جایی که اخبار گوناگونی از رد پای افرادی به گوش می‏رسد که ممکن است این پرونده را سیاسی کنند. از نام رضا مصطفوی‌طباطبایی که به‌همراه فرزند یکی از مقامات سابق دولتی به‏عنوان واسط، اقدام به خرید این دکل کرده تا مابقی پول خرید این دکل که سر از چین درآورده است، از خبرهای جدیدی است که پیرامون این مسئله به گوش می‏رسد، اما گویا مسئولان دولت قبل هریک سعی دارند پای خود را از این معامله کنار بکشند تا نامی از آنها برده نشود، اما از طرفی شنیده‏ها حاکی از خطاکاری این مسئولان سابق دولت گذشته است، اما به‌هرترتیب به گفته یکی از نمایندگان مجلس این ماجرا سر از قوه قضائیه درآورده است. به گفته رئیس کمیسیون انرژی مجلس، درحال‌حاضر پرونده این موضوع به قوه قضائیه ارسال شده و تیمی روی این پرونده کار می‌کند.
دکلی که به ٢ شرکت فروخته شد
حمید حسینی، رئیس هیأت‌مدیره اتحادیه صادرکنندگان فرآورده‏های نفت‌، گاز و پتروشیمی، در این رابطه به «شرق» گفت: برای اتمام ساخت پارس‌جنوبی و به‌علت اینکه در حفاری و تأمین ریگ (دکل دریایی) دچار مشکل بودیم، وزیر نفت سابق به شرکت‏های زیرمجموعه خود فشار آورد که از محل پیش‏پرداخت‏ها، در راستای انجام تعهدات، دستگاه حفاری خریداری شود تا بتوانیم پارس جنوبی را به سرانجام برسانیم و در این راستا وزارت نفت نیز از شرکت‏ها حمایت خواهد کرد. در این میان شرکت تأسیسات دریایی اقدام به خرید دکل حفاری مورد نظر کرد و محل معامله نیز به‌علت راحت‌بودن امکان نقل و انتقالات اسناد، در ترکیه در نظر گرفته شد. شرکت تأسیسات دریایی نیز با یک شرکت رومانیایی وارد معامله شد و با دادن پیش‌پرداخت در زمانی معین مقرر شد تا پایان مهلت درنظر گرفته‌شده تمامی مبلغ به حساب شرکت رومانیایی واریز شود تا ایران صاحب دکل شمرده شود.
وی با اشاره به تخلفات در این معامله افزود: ایران در انجام تعهدات خود تأخیر کرد و شرکت رومانیایی نیز با توجه به اینکه این دکل، مشتری داشته به ایران اخطار داد درصورت پرداخت‌نکردن هزینه، این دکل به مشتری دیگری فروخته خواهد شد. شرکت تأسیسات دریایی نیز برای اینکه چنین نشود، تمامی مبلغ قرارداد را که حدود ٨٧ میلیون دلار بود، به‌صورت یکجا پرداخت کرد، اما ظاهرا در این حین شرکت رومانیایی، دکل را به مشتری دیگری فروخته بود. با وجوداین، این پول در حساب شرکت رومانیایی موجود بوده، اما به‌دلیل اینکه در آن زمان مدیرعامل شرکت تأسیسات دریایی تغییر می‏کند، این موضوع پیگیری نمی‏شود.
مابقی پول واریزی به حساب شرکت رومانیایی در چین
رئیس هیأت‌مدیره اتحادیه صادرکنندگان فرآورده‏های نفت‌، گاز و پتروشیمی ادامه داد: پس از ردیابی این پول مشخص شد اکنون این مبلغ سر از چین درآورده است. به همین علت امکان بازگشت آن به ایران وجود دارد. مدیرعامل سابق شرکت تأسیسات دریایی نیز به این دلیل پیشنهاد داده به وی اختیارات لازم داده شود تا بتواند از راه مذاکره با این شرکت، پول ازدست‌رفته را به ایران بازگرداند، اما اکنون تیم جدید شرکت تأسیسات دریایی درصدد پیگیری حقوقی این مسئله هستند. بااین‌حال درصورت بازگشت مبلغ حدود ٦٠ میلیون دلاری که اکنون در حساب یادشده باقی مانده است، هفت تا هشت میلیون دلار جریمه ایران برای فسخ این معامله خواهد بود که احتمالا پس از تحقیقات این جریمه از مدیرعامل سابق شرکت تأسیسات دریایی یا وزیر نفت سابق دریافت شود.
حسینی در ادامه با اشاره به قیمت این دکل گفت: هزینه سفارش ساخت یک دکل نو از یک شرکت خارجی حدود ٢٥٠ تا ٣٠٠ میلیون دلار است، اما این دکل با قیمت ٨٧ میلیون دلار معامله می‏شود که نشان می‏دهد این دکل دست دوم و تا حدی فرسوده نیز بوده است، چراکه یک دکل دست دوم اگر چندان فرسوده نباشد باید حدود ١٤٠ تا ١٥٠میلیون دلار قیمت داشته باشد. در کنار این سخنان اخبار دیگری مبنی بر ردپای فردی به نام رضا مصطفوی‌طباطبایی، به‌همراه فرزند یکی از مقامات سابق دولتی در این ماجرا نیز به گوش می‏رسد.
دکل نفتی گمشده سر از مکزیک درآورد
به گزارش تابناک به‌نقل از یک مقام آگاه در وزارت نفت، رضا مصطفوی‌طباطبایی و فرزند یکی از مقامات سابق دولتی با یکی از مدیران شرکت نفت و گاز پارس، موضوع دکل مورد نظر را مطرح می‏کنند که حاضرند آن را برای تأسیسات دریایی خریداری کنند. مدیر مذکور بدون اطلاع از ماهیت این دو دلال نفتی، به شرکت تأسیسات دریایی توصیه می‌کند ‌برای عقب‌نماندن از برنامه حفاری فاز ١٤ بررسی و خرید این دکل را در دستور کار قرار دهند.
این مقام آگاه در وزارت نفت گفت: باوجود گذشت یک سال از پرداخت کل بهای ۸۷ میلیون دلاری یک دستگاه دکل حفاری نفتی از سوی یک شرکت ایرانی به یک فروشنده خارجی، هنوز خبری از این دکل نیست و دو نهاد نظارتی احتمال وقوع فساد در این پرونده را بررسی می‌کنند. چندی پیش، یکی از مهم‌ترین شرکت‌های زیرمجموعه صندوق بازنشستگی صنعت نفت- که بخش اعظم احداث تأسیسات فراساحل نفت و گاز ایران به‌ویژه در میدان مشترک پارس جنوبی را برعهده دارد- اقدام به سفارش‌گذاری برای خرید یک دکل حفاری دریایی از یک شرکت خارجی کرده است.
وی افزود: براساس قرارداد، قرار بود ٢٠ درصد از بهای ٨٧ میلیون دلاری این دکل حفاری به‌عنوان پیش‌پرداخت در اختیار شرکت خارجی قرار بگیرد و ٨٠ درصد باقی‌مانده نیز پس از تحویل دکل به این شرکت پرداخت شود.
با‌وجوداین، طرف ایرانی برخلاف مفاد قرارداد، کل بهای دکل را به‌تدریج پرداخت کرده است؛ اما پس از گذشت یک سال از موعد تحویل دکل و پرداخت بهای آن، هیچ خبری از دکل خریداری‌شده وجود ندارد و حتی مشخص نیست ‌این دکل اساسا وجود خارجی داشته است یا نه! این مقام آگاه اضافه کرد: شرکت ایرانی یادشده هیچ تضمینی بابت تحویل دکل از فروشنده خارجی نگرفته‌ است. بر اساس اطلاعات ما با توجه به احتمال بالای وقوع فساد در این خرید، برخی از مسئولان سابق این شرکت ایرانی به‌عنوان مظنون تحت‌تعقیب قرار گرفته‌اند. این در حالی است که گفته می‌شود درحال‌حاضر این دکل نفتی در خلیج مکزیک در حال حفاری نفت است. این موضوع بر اساس اخباری است که در سطح رسانه‌های خارجی منتشر شده و برخی رسانه‌های داخلی نیز به آن اشاره کرده‌اند. بر این اساس دکل نفتی Furtuna متعلق به شرکت رومانیایی GSP، که پول خرید آن توسط شرکت تأسیسات دریایی پرداخت شده، با واسطه شرکت اماراتی با نام DEAN قرار بوده است به ایران منتقل شود، در نهایت نه‌تنها به ایران منتقل نشده بلکه از امارات مستقیم‌ به خلیج مکزیک رفته است ‌تا در قالب قرارداد ٨٩٤ روزه بین GSP و پمکس به کار حفاری بپردازد.
اقامه دعوی ایران برای برگرداندن مابقی پول پرداختی به حساب شرکت رومانیایی
عضو کمیسیون انرژی مجلس هم در گفت‏وگو با «شرق» گفت: کل مبلغ قرارداد مربوط به خرید دکل نفتی ٩٢ میلیون دلاری بوده که یک شرکت تأسیسات دریایی ایرانی با یک شرکت واسطه‌ای ترکیه‌ای منعقد کرده است.
امیرعباس سلطانی افزود: شرکت واسطه‌ای ترکیه‌ای قراردادی به ارزش ٦٢ میلیون دلار با یک شرکت از کشور رومانی منعقد کرده و مبلغ ١٣ونیم میلیون دلار نیز به حساب این شرکت واریز کرده است.
نماینده بروجن در مجلس شورای اسلامی از پرداخت کل مبلغ قرارداد توسط ایران خبر داد و گفت: به‌جز مبلغ ١٣ونیم میلیون دلار که به حساب شرکت رومانیایی واریز شده است، تکلیف مابقی پول پرداختی توسط ایران، نامشخص است.
سلطانی با بیان اینکه سازمان بازرسی کل کشور از یک سال پیش، روی این پرونده کار می‌کند از ارجاع پرونده به سازمان مبارزه با مفاسد اقتصادی خبر داد و گفت: احتمالا پرونده از سازمان مبارزه با مفاسد اقتصادی به قوه قضائیه رفته است و در ضمن ایران برای برگرداندن مبلغ ١٣ونیم میلیون دلاری که به حساب شرکت رومانیایی واریز شده نیز اقامه دعوی کرده است. به گزارش «شرق»، این همه در حالی مطرح می‏شود که مدیران دولت گذشته، که پای آنها به موضوع باز شده است، هریک سعی در مبراکردن خود دارند.
دکل حفاری تأسیسات دریایی ارتباطی با وزارت نفت نداشته
در این راستا وزیر سابق نفت با تأکید بر اینکه مشکلات احتمالی در عملکرد شرکت‌های پیمانکاری در واردکردن دکل‌ حفاری ارتباطی با وزارت نفت نداشته است و خود این شرکت‌ها مسئول هستند، گفت: اگر در این پرونده تخلفی است، دستگاه قضائی قاطعانه رسیدگی می‌کند. به گفته رستم قاسمی، طرح این مسئله به این شکل بسیار جای تعجب دارد، مگر دکل حفاری خودکار است که گم شود. دکل حفاری دریایی حداقل ٥٠ نفر خدمه دارد و جابه‌جایی آن تشریفات خاص و ویژه‌ای دارد و گم‌شدن یک دکل معنایی ندارد.
وزیر سابق نفت تصریح کرد: باید توجه کرد وزارت نفت یک مجموعه حاکمیتی و کارفرمایی است و دکل‌‏های حفاری مربوط به شرکت‌های پیمانکاری است. شرکت تأسیسات دریایی که مالکیت عمده آن مربوط به بنیاد تعاون ناجا و صندوق بازنشستگی نفت است، به عنوان پیمانکار شرکت نفت و گاز پارس در پارس جنوبی فعالیت می‌کند و براساس آنچه مدیر‏عامل سابق این شرکت گفته است، یک فروند دکل حفاری خریداری شده و بخشی از پول آن را پرداخت کرده‌اند و ضمانت‌های لازم را نیز دریافت کرده‌اند. به گزارش فارس، قاسمی تأکید کرد: عملکرد شرکت‏‌های پیمانکاری که خود دارای شخصیت حقوقی مستقل، مدیرعامل، هیأت‌مدیره و مجمع عمومی هستند، به وزارت نفت ارتباطی نداشته است و در عین حال در آن زمان هیچ گزارشی درباره مشکلات این دکل یا وقوع تخلف در این پرونده به وزارت نفت ارسال نشده است تا ما نسبت به آن عکس‌العمل نشان دهیم.
پول «دکل فورچونا» کامل پرداخت نشد
در کنار وزیر دولت سابق، مدیرعامل سابق تأسیسات دریایی هم ضمن بیان جزئیات خرید دکل حفاری دریایی که به‌غلط عنوان می‌شود گم شده است، گفت: بارها پیشنهاد تشکیل کمیته حقوقی و فنی برای حل مشکل داده‌ام اما هنوز این کمیته تشکیل نشده است. به گزارش تسنیم، طاهری؛ مدیر‏عامل سابق شرکت مهندسی و ساخت تأسیسات دریایی گفت: مگر می‌شود دکل حفاری گم شود! این دکل نه پنهان است و نه گم‌شده، بلکه موقعیت آن مشخص است اما هنوز تحویل داده نشده است. علت آن هم این است که این قرارداد پس از پرداخت بخشی از پول آن به‌عنوان پیش‌پرداخت به‌دلیل عدم‌تأمین به‌موقع نقدینگی بخش‌های باقی‌مانده با مشکل حقوقی مواجه و در نهایت منجر به طرح دعوای حقوقی در دادگاه بین‌المللی در لندن از طرف فروشنده شد. وی در انتقاد از گفته‏هایی پیرامون پرداخت کامل پول به شرکت رومانیایی افزود: باقی پول به‌هیچ‌وجه به فروشنده رومانیایی پرداخت نشد؛ چرا که به‌علت تحریم دکل مستقیم به شرکت‌های ایرانی فروخته نمی‌شود، طبعاً باید شرکت‌هایی نقش واسطه را داشته باشند که مابقی پول نزد شرکت واسطه است که رسماً هم دریافت آن را اعلام کرده است. البته انتقال وجوه سنگین در شرایط تحریم مشکلات خاص و پیچیده مربوط به خود را دارد. بخشی از مشکل ما هم ناشی از همین شرایط است. بدیهی است شرکت واسطه نیز اعلام کرده است با توجه به شرایط تحریم تا زمانی که وضعیت دادگاه روشن نشود امکان بازگرداندن پول به شرکت را ندارد.
استاد حوزه و دانشگاه در یزد گفت: برخی به گونه ای درباره مبارزه با فساد حرف می زنند که آن اختلاسگر هم خنده اش می گیرد!
به گزارش خبرآنلاین، حجت الاسلام و المسلمین ناصر نقویان ظهر روز یکشنبه پس از نماز ظهر و عصر در مسجد حظیره یزد با بیان اینکه در امر به معروف و نهی از منکر مامور به نتیجه هستیم، گفت: بر خلاف برخی امور که معتقدیم مامور به تکلیف هستیم نه نتیجه باید گفت در امر به معروف باید از اثر بخش بودن تذکر خود در این خصوص مطمئن باشیم.
وی افزود: برخوردهای سخت و تند در امر معروف اگر اثربخش و مثبت نباشد، نباید روا داشت.
نقویان افزود: علمای بزرگ دین نیز در امر به معروف با لطافت عمل می کرده اند و تاثیرگذار هم بوده است.
ناصر نقویان در این زمینه از یکی از سخنرانان رادیو که گفته بود باید روزه خواران اعدام شوند، به سختی انتقاد کرد و گفت: یکبار سوار ماشینی شده بودم، راننده سیگار می کشید، به او لبخندی زدم و گفتم شما با خدا قهری؟ او خجالت کشید و سیگار را خاموش کرد.
او گفت: متاسفانه برخوردهای تند با جوانان در امر نماز موجب شده تا آنان نماز گریز شوند.
حجت الاسلام و المسلمین نقویان گفت که در یکجا وارد شده با تندی صحبت کنید و آن در مقابل حاکمان قلدر است که پول و قدرت دارند. اگر دیدید دارند خطا می کنند، تشر بزنید.
ناصر نقویان اضافه کرد: آنجاست که همه می گویند چکار به اینکارها داری؟! منبرت را می گیرند! دیگر صداوسیما راهت نمی دهند! دادگاه می برندت! حقوقت را قطع می کنند! آنجاها اگر کسی مرد است، داد بزند!
این خطیب شهیر در ادامه سخنان خود با تاکید بر اینکه هر انسانی در هر مقامی نیاز به موعظه و نصیحت دارد، گفت: آقای معزالدینی تعریف می کردند مرحوم میرزای شیرازی پس از رسیدن به مرجعیت از ملا فتحعلی که صاحب فضل بود خواست او را بطور منظم موعظه کند.
حجت الاسلام نقویان دلیل این امر را احتمال لغزش همه افراد عنوان کرد و گفت: حتی آیت ا... بهجت هم شیطان مخصوص به خود دارد.
نقویان در ادامه سخنان خود به تماس آقای قرائتی با خود و دیدار با وی در منزلش اشاره کرد و گفت: در آنجا درباره انتقادات من بالای منبر پرسیدند و من پاسخ دادم اختلاس و رشوه ادارات ما را فراگرفته، حرف دروغی است؟ آقای قرائتی گفت حرفت حق است ولی هر حقی را باید هر جا گفت؟ خنده ام گرفت و گفتم مولوی می گوید حق نشاید گفت جز زیر لحاف! اگر من و شما اینجا 5 ساعت حرف حق بزنیم، چه فایده ای دارد؟!
وی گفت: وقتی کلی می گوییم در مملکت اسلامی نباید اختلاس باشد، اختلاس گر هم می خندد! اما اگر به فلان کس گفتیم با تو هستم، آنوقت است تو را به دادگاه ویژه روحانیت می برند! آقای قرائتی در آنجا به من محبت داشت و گفت کمی آرامتر و من پذیرفتم!
نقویان گفت: برخی تصور می کنند نهی از منکر فقط در تذکر دادن به بدحجابی خلاصه می شود درحالیکه از منکرهای بزرگ غافلند.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه عزت و ذلت تنها در دست خداست، گفت: برخی فکر می کنند با صداوسیما می شود عزیز شد! رئیس سابق صداوسیما به من می گفت گاهی اوقات پیش آمده که یک روحانی را به برنامه ای دعوت کرده ایم و در زیرنویس نوشته ایم حجت الاسلام، بعد دفتر آن روحانی تماس گرفته و گفته ایشان آیت ا... هستند! ضمنا درشت بنویسید!
نقویان در عین حال گفت که خداوند حکیم است و شاید لازم بداند انسان در مقطعی سختی بکشد و در مشکلی باشد ولی ایمان انسان به خداوند، دل را در آن شرایط آرامش می بخشد.
وی گفت: خداوند نقش های سخت در زندگی را به افراد توانمند می دهد.
حجت الاسلام نقویان با اشاره به برخی سنت های ناپسند در جامعه گفت: برخی جوانان تا صبح در هیات ها پای فلان مداح سینه می زنند و عزاداری می کنند ولی هنوز یاد نگرفته اند باید به پدر و مادر احترام بگذارند.
وی گفت: یک یاحسین می تواند یک هستی را جابجا کند ولی به شرط و شروطها!
ناصر نقویان همچنین از بمبگذاری اخیر در مسجدی در کویت بشدت انتقاد کرد.
این خطیب شهیر در بخشی از سخنرانی خود، از یک نوجوان دعوت کرد تا به بالای منبر بیاید و از او خواست تا قضیه رطب خوردن پیامبر و توصیه به نخوردن خرما را تعریف کند و سپس به او هدیه ای داد.


طلاق در ۱۵ دقیقه

 باا ین حساب میت وان گفت که  کشور مدعی دارای جامعه مدعی اخلاقی – معنوی – دینی رکورد یاا شل زنی دیگری ثبت کرده است .

طلاق توافقی زیاد شده است. شاید جامعه‌شناسان و حقوقدان‌ها این نوع طلاق را بهتر از طلاق‌هایی که با مشاجره‌های خانمان‌سوز، انجام می‌شود، بدانند اما وقتی تعداد این طلاق بالا برود، یعنی اتفاقات دیگری برای جامعه افتاده است.
 
به گزارش آرمان، طلاق توافقی را باید به طور جدی واکاوی و آسیب‌شناسی کرد و نسبت به رفع آن یا کاستن از آسیب‌های آن در خانواده و جامعه رویکردی جامع و دقیق داشت. مقام معظم رهبری با تأکید بر تلاش برای تسهیل ازدواج جوانان به برخی مشکلات دادگاه‌های خانواده از جمله «طلاق توافقی» اشاره کردند و فرمودند: قضات محترم با کمک بزرگان خانواده‌ها، اینگونه مسائل را تقلیل دهند.
 
طلاق توافقی با ۲۷ هزار و ۳۲۰ فقره پرونده
این اشاره دقیق از سوی رهبر معظم انقلاب در شرایطی است که بررسی‌ها نشان می‌دهد، برخی از موارد طلاق توافقی در دادگاه‌های کشور بعضا در ۱۵ دقیقه صادر می‌شود و بسیار روند سهل و آسانی دارد. براساس این روش از طلاق، «زوجین می‌توانند با توافق در مورد حق‌ و حقوق خود یا گذشتن از حقوق خود از قبیل؛ مهریه، حضانت و ملاقات فرزند، جهیزیه، نفقه و... به‌راحتی به دادگاه مراجعه کنند و پس از مدت کوتاهی به‌صورت توافقی از هم جدا شوند». این ساده‌ترین تصویر از ساده‌ترین شکل طلاق در کشور است. علاوه بر این  رئیس دادگاه‌های عمومی و انقلاب تهران در هفته گذشته اعلام کرد: «طلاق توافقی با ۲۷ هزارو ۳۲۰ فقره پرونده، در صدر دعاوی مجتمع‌های خانواده شهر تهران در سال ۹۳ قرار داشته است».این آمار زمانی معنادار می‌شود که آن را با تمامی پرونده‌های طلاق در تهران مقایسه کنیم. براساس آمار رسمی سازمان ثبت ‌احوال استان تهران سالانه بیش از ٣٠هزار نفر در تهران از یکدیگر جدا می‌شوند که بر پایه این آمار و ٢٧ هزار طلاق توافقی در این کلانشهر، می‌توان گفت ٩٠ درصد طلاق‌ها در تهران توافقی است.
 
طلاق توافقی چیست؟
در طلاق توافقی زن و مرد توافق می‌كنند از یكدیگر جدا شوند و این توافق در حكم دادگاه ثبت می‌شود.حکم مربوط به درخواست طلاق توافقی معمولاً سریع‌تر صادر می‌شود. البته این امر پس از طی مراحلی صورت می‌گیرد؛ بدین ترتیب که اگر دادگاه نتواند اختلافات زوجین را حل‌وفصل نماید و آنها را به ادامه زندگی مشترک متقاعد کند، طبق «آیین‌نامه اجرایی تبصره یک ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق»، هر یک از طرفین را مکلف می‌نماید که ظرف 20 روز یک داور را از میان اقارب خود معرفی کنند. البته در صورت موافقت ریاست محترم دادگاه هر دوی آنها می‌توانند یک شخص را به‌عنوان داور انتخاب و معرفی نمایند. همچنین داورها می‌بایست شرایطی مثل مسلمان بودن، بالاتر از چهل سال تمام داشتن، متأهل بودن و ... را دارا باشند. و در صورت امتناع یا عدم توانایی هر یک از زوجین نسبت به معرفی داور، دادگاه رأسا از بین افراد دیگر که واجد شرایط مربوطه باشند، داور را تعیین خواهد کرد. داوران می‌بایست زن و شوهر را دعوت و حداقل در دو جلسه با مذاکره و نصیحت آنها را به رفع اختلاف و سازش و ادامه زندگی مشترک تشویق کنند و در مدتی که دادگاه تعیین کرده نظر خود را نسبت به امکان یا عدم امکان سازش به دادگاه تسلیم کنند.داوران می‌توانند نظرشان را جدا جدا یا مشترکا در یک ورقه به دادگاه بدهند و ملزم نیستند که هر دو یک نظر داشته باشند. مثلاً ممکن است یکی نظرش بر ادامه زندگی باشد و دیگری نظرش بر جدایی و طلاق باشد و قاضی با توجه به نظر داوران و دیگر شواهد و قرائن و امارات تصمیم به صدور یا عدم صدور حکم طلاق خواهد گرفت.
 
نتایج یک تحقیق دانشگاهی درباره طلاق توافقی
نتایج یک تحقیق دانشگاهی از سوی باقر ساروخانی، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران، درباره طلاق توافقی نشان می‌دهد، زوجین هرکدام دارای دلایلی برای طلاق توافقی هستند که می‌تواند طرفین را مجاب به جدایی کند. ساروخانی در تحقیق خود می‌نویسد: «در طلاق توافقی، زنان مهم‌ترین دلایل خود را برای طلاق، فحاشی و ضـرب‌وشتم شوهر، دخالت خانواده شوهر، خیانت شوهر، داشتن اختلاف‌نظر فرهنگی، اختلاف سنی زیاد، ازدواج تحمیلی و نداشتن آشنایی قبلی برشمرده‌اند. در مقابل مردان نیز مهم‌ترین دلایل خود را برای جدایی به‌صورت زیر بیان کرده‌اند: علاقه نداشتن به زن، اقدامات خودسرانه زن، بدبینی به زن، تمکین‌نکردن، ناسازگاری زن، پایبندنبودن به اصول اخلاقی، نداشتن تفاهم، توقعات بیجای زن، بی‌اعتمادی نسبت به شوهر و رفتارهای نامعقول زن». به گزارش خبرآنلاین، او ادامه می‌دهد: حال با توجه به این نکته می‌توان گفت تغییر روش طلاق در جامعه از غیرتوافقی به روش توافقی، خود نشان از گرایش جامعه بـه نـوگرایی در همـه عرصه‌ها دارد.

سه نشانه مثبت از مذاکرات


در شرایطی ضرب‌الاجل نهایی مذاکرات هسته‌ای ایران و 1+5 امشب، 9 تیر (30 ژوئن) به پایان می‌رسد که در حال حاضر به دلیل وجود اختلافات باقی مانده، تمدید چند روزه این گفت‌وگوها اصلی‌ترین سناریوی طرفین برای رسیدن به توافقی است که به گفته دیپلمات‌های حاضر در هتل کوبورگ وین، اراده سیاسی لازم برای دستیابی به توافق براساس چارچوب‌های به‌دست‌آمده از بیانیه لوزان وجود دارد.
اگرچه نگارش متن برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) شامل متن و ضمائم در حال به پایان رسیدن است، اما همزمان طرف غربی و به‌خصوص برخی رسانه‌های همسو، در حال به راه انداختن بازی مقصر جلوه دادن طرف ایرانی برای هرگونه شکست احتمالی مذاکراتند که پیش‌تر نمونه آن را در آذر ماه 93 (نوامبر 2014) در وین شاهد بودیم که باعث شد مجددا گفت‌وگوها برای یک دوره هفت ماهه تمدید شود. در همین ارتباط، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی همزمان با برخی اظهارنظرهایی که در وین شنیده می‌شود، می‌گوید امتیازاتی که غرب بنا دارد در توافق نهایی به تهران بدهد، رو به افزایش است. او می‌گوید شاهد یک عقب‌نشینی کامل از خط‌قرمزهایی هستیم که قدرت‌های جهانی به تازگی به‌طور عمومی علنی کرده‌اند. به گزارش روزنامه صهیونیستی «هاآرتص»، بنیامین نتانیاهو، در جلسه هفتگی اعضای کابینه خود گفته است هیچ عجله‌ای برای امضای توافق نهایی با ایران وجود ندارد.
او این توافق را هر روز در حال بدتر شدن توصیف کرده است. نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی که از سرسخت‌ترین منتقدان مذاکرات جاری و توافق احتمالی به شمار می‌رود، مدعی شده است که هنوز برای بازگشت از توافق دیر نیست؛ برای بازگشت به خواسته‌هایی که جلوی ایران را به ادعای نتانیاهو، از مسلح شدن به سلاح اتمی می‌گیرد. نتانیاهو، پیش‌تر نیز در پیوند با «تغییر رفتار ایران» خواستار آن شده بود که توافق نهایی دربرگیرنده «تعهد روشن و بدون ابهام تهران برای به رسمیت شناختن اسرائیل باشد.» در واکنش به آن گفته‌ها، رئیس‌جمهوری آمریکا، گفته بود اینکه از ایران خواسته شود در توافقی برای اثبات صلح‌آمیز بودن برنامه اتمی‌اش، اسرائیل را به رسمیت بشناسد، قضاوتی به‌طور اصولی نادرست است.
اراده سیاسی در طرف‌ها
همزمان مسوول ارشد سیاست خارجی اتحادیه اروپا که روز یکشنبه به مذاکره‌کنندگان پیوست، می‌گوید تمام طرف‌ها «اراده سیاسی» لازم برای رسیدن به توافق نهایی را نشان داده‌اند. فدریکا موگرینی به خبرنگاران گفت: «این‌طور باید بگویم که اراده سیاسی وجود دارد. این را در همه طرف‌ها دیده‌ام. در نتیجه ما، تیم‌های مذاکره‌کننده را به ادامه کار بر سر متون گماشته‌ایم
عقب‌نشینی ایران از بیانیه لوزان
همزمان مقامات غربی در گفت‌وگو با خبرگزاری «رویترز» مدعی شده‌اند ایران در حال عقب‌نشینی از مفاد بیانیه لوزان است. به گزارش خبرگزاری تسنیم، رویترز که تلاش کرده زمینه مقصرسازی ایران را در صورت شکست مذاکرات در روزهای آخر این ماراتن فراهم کند، به اظهارات روز گذشته فیلیپ هاموند، وزیر خارجه بریتانیا اشاره کرد که به خبرنگاران در محل مذاکرات هسته‌ای گفت: «چالش‌های مهمی از جمله درباره پارامترهای توافق شده در لوزان سوئیس باقی مانده است.» هاموند گفت: «در برخی حوزه‌ها همچنان درباره تفسیر توافقات لوزان اختلافات اساسی وجود دارد.» برخی مقامات غربی این اظهارات هاموند را عقب‌نشینی در موضوعاتی همچون جزئیات فنی نظارت بر اجرای تعهدات ایران دانسته‌اند. یک مقام غربی ریشه این عقب‌نشینی را در مخالفت مقامات ارشد ایران با فریز کردن فعالیت‌های حساس هسته‌ای برای مدت زمان طولانی دانسته است.
توافق بدون بازرسی قابل تصور نیست
از سوی دیگر، لیندسی گراهام، سناتور جمهوریخواه آمریکایی در مصاحبه با الجزیره درباره توافق هسته‌ای گفت: «نمی‌توانم توافقی را تصور کنم که مورد تایید کنگره قرار گرفته باشد و در برگیرنده بازرسی‌ها از تاسیسات نظامی در هرکجا و هرزمان نباشد.» تیم کین، سناتور دموکرات آمریکایی نیز گفت: «تصور این مساله که از تاسیسات هسته‌ای بازرسی نداشته باشیم، نتیجه بخش نخواهد بود.» بن کاردین، دیگر سناتور دموکرات که مسوول مذاکرات میان جمهوری‌خواهان و دموکرات‌های آمریکا درمورد توافق هسته‌ای است نیز گفت: «موضوع تنها این نیست که آمریکا به دنبال چه چیزی است. مساله این است که آیا ایران به مسیری که ما خواهان حرکت در آن هستیم خواهد رفت یا خیر
بازرسی‌های تکمیلی
همزمان با طرح موضوع بازرسی‌ها به‌عنوان مهم‌ترین اختلافی که سرعت گفت وگوها را در ساعات پایانی ضرب‌الاجل کند کرده است، دیپلمات‌های اروپایی و آمریکایی در واکنش به اظهار نظر علنی مقامات ایرانی مبنی بر ممنوعیت بازرسی از اماکن نظامی، ادعا کردند که هرگونه بازدیدی از تاسیسات حساس ایرانی، بیش از آنکه به‌صورت «سیستماتیک» باشد، به‌صورت «تکمیلی» است تا موجب بازسازی اعتماد شود. یک مقام رسمی دولت ایالات متحده تایید کرد که بازرسی‌ها از تاسیسات حساس (ایران) شامل پایگاه‌های نظامی به‌صورت سیستماتیک انجام نخواهد شد. به جای آن، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و ایران قادر خواهند بود تا در مورد دسترسی مدیریت شده آنچه را که مورد نیاز بازرسان است، در اختیار آنها قرار می‌دهد بدون اینکه اسرار نظامی و صنعتی ایران افشا شود، مذاکره کنند. بلومبرگ همچنین به نقل از تعدادی از دیپلمات‌های نزدیک به مذاکرات هسته‌ای ایران و گروه 1+5 در وین که خواستند نامشان فاش نشود گزارش داد که «ایران پذیرفته است تا پس از تایید اجرای محدودیت‌های اعمال شده بازرسان بین‌المللی منتظر تخفیف در تحریم‌ها بمانند
بازگشت ظریف با بسته پیشنهادی 1+5
از سوی دیگر سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس درباره بازگشت یك روزه ظریف به ایران گفت: «سفر ظریف به ایران نشان‌دهنده ارائه یک بسته پیشنهادی جدید است و به نظر می‌آید فضای مذاکرات در وین یک فضای امیدوارکننده شده و پیشنهادهای ارائه شده نشان می‌دهد که مذاکرات از بن بست خارج شده است.» نوذر شفیعی در گفت‌وگو با خبرگزاری «تسنیم»، با اشاره به بازگشت وزیرخارجه به تهران گفت: «زمانی که در مذاکرات، پیشنهادی از طرف مقابل، در جلسه مطرح می‌شود، مسوولان یا باید تلفنی پیشنهاد را به کشور خود اطلاع دهند یا در یک سفر چند ساعته با مسوولان ارشد، نظرات ارائه شده را بررسی و تحلیل کنند.» محمدجواد ظریف روز یکشنبه محل مذاکرات کوبورگ را به سمت تهران ترک کرد و مجددا قرار است امروز سه‌شنبه راهی وین شود. همچنین سخنگوی وزارت امور خارجه ایران نیز یکشنبه شب به منظور پیوستن به تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای به وین سفر کرد.تمدید بلندمدت‌تر مطرح نیست
با زمزمه‌هایی که میان خبرنگاران درخصوص تمدید احتمالی مذاکرات شنیده می‌شود، سخنگوی فارسی زبان وزارت امور خارجه آمریکا گفت هدف ما همچنان رسیدن به توافق پیش از 30 ژوئن است. ممکن است چند روز بیشتر لازم باشد، مثل آنچه در لوزان اتفاق افتاد اما هیچ برنامه‌ای برای تمدید بلندمدت‌تر لازم و مطرح نیست. آلن ایر در گفت‌وگو با خبرگزاری «ترند» درباره روند مذاکرات هسته‌ای گفت: «‌همه طرف‌ها متعهد به رسیدن به توافق جامع و پایدار هستند. این فرصت کم‌نظیری است که نباید از دست برود. در دو هفته پیش همه مذاکره‌کنندگان به‌طور فشرده و بدون وقفه سخت در تلاش بودند تا اختلافات باقی‌مانده حل شود. اما اختلافات و شکاف‌ها که بعضی از آنها عمده است سرجای خود باقی مانده‌اند. او افزود: «آنچه برای رسیدن به آن لازم و کافی است فقط تصمیم‌های سخت سیاسی است. ما امیدوار هستیم که در چند روز آینده در وین تلاش همه ما برای رسیدن به این هدف مثمر ثمر شود.» این در شرایطی است که دنیس راس، مشاور پیشین باراک اوباما، از تمدید مذاکرات خبر داد و گفت که احتمالا مذاکرات بین 3 تا 6ماه تمدید خواهد شد.
توافق بر سر لغو تحريم‌ها، اختلاف بر سر تحقيق و توسعه
گزارش‌ها حاكي است که طرف‌های مذاکره هسته‌ای در مذاکرات خود تا روز گذشته در زمینه جدول زمان‌بندی رفع تحریم‌ها علیه ایران به پیشرفت‌هایی دست پیدا کرده‌اند. بنابر گزارش منابع غربي، این موضوع که تاکنون از محورهای «دشوار» مورد بحث بین ایران و گروه 1+5 بود در حال حاضر دیگر موضوع چندان چالش‌برانگیزی در این مذاکرات به‌شمار نمی‌آید. با اين حال چگونگی ادامه روند تحقیق و توسعه در برنامه هسته‌ای ایران به‌ویژه در خلال دوره ۱۰ تا ۱۵ سال بعد از توافق نهایی هسته‌ای، هم‌اینک ازجمله مسائل فنی مورد بحث طرفین است. بنا بر این گزارش، روز گذشته در وین، کار نگارش پیش‌نویس توافق نهایی اتمی ادامه یافت و جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا نیز با بان کی‌مون، دبیرکل سازمان ملل متحد دیدار داشت؛ کری این دیدار را «خوب» توصیف کرده و از «سخت‌کوشی» بان کی‌مون در جریان مذاکرات هسته‌ای با ایران تقدیر کرد. خبرگزاری مهر نیز روز گذشته نوشت که وزیران امور خارجه و انرژی ایالات‌متحده آمریکا جمع‌بندی نهایی خود از مذاکرات هسته‌ای و نقاط اختلاف را به کاخ سفید منتقل کرده و در انتظار دستور و فرمان نهایی باراک اوباما هستند.

چین، جایگزین عربستان برای پاکستان

ماشالله شاکری، سفیر سابق ایران در پاکستان در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی به رویکرد جدید پاکستان در همکاری‌های تجاری،اقتصادی با چین و جایگزینی آن به جای عربستان پرداخته است.

کشور پاکستان در زمره کشورهایی است که با وجود رشد مناسب اقتصادی در سال های اخیر کماکان با مشکلات عدیده اقتصادی – اجتماعی دست به گریبان است.بر اساس آمار های موجود  تولید ناخالص ملی این کشور در سال 2014 اندکی فراتر  از 250 میلیلرد دلار رفت و نسبت به سال پیشین 4.1 در صد رشد را نشان داد که در مقایسه با اقتصادهای مشابه عدد امیدوار کننده ای است و پاکستان را از میان 183 کشوری که آمار در مورد آنها وجود دارد در ردیف چهل و چهارم قرار می دهد. در عین حال با احتساب جمعیت 180 میلیونی این کشور تولید ناخاص سرانه آن 1275 دلار را نشان می دهد.در این صورت است که پاکستان از لحاظ تولید سرانه در ردیف 147مین کشور جهان قرار می گیرد.
به همین دلیل است که این کشور از ابتدای پیدایش نیازمند مساعدت مالی کشورهای دیگر بوده و تلاش کرده است با بهره مندی از همه امکانات موجود در عرصه جهانی اقتصاد خود را سامان دهد و چالش های متعددی چون جنگ های ویرانگر، بلایای طبیعی، و مبارزه بی امان با تروریسم را مدیریت کند.اما آثار به جا مانده از چالش های یاد شده عرصه اقتصادی و اجتماعی این کشور را مستمرا تحت تاثیر قرار داده و به صورت فزاینده ای زیر ساخت ها را فرسوده تر ساخته و عامه مردم را در پیچ و تاب مشقات معیشتی گرفتار ساخته است.از این رو پاکستان ناگزیر است برای امرار معاش مردمان خود نگاهی به منابع مالی موسسات پولی جهانی داشته باشد و نگاهی دیگر به کمک های مالی  و اقتصادی کشور های ثروتمند.
اشغال افغانستان  توسط ارتش سرخ شوروی، حادثه مهمی که در سال های آخر دهه 70میلادی در منطقه رخ داد، توجه به پاکستان را مضعف کرد و این کشور در صف اول مبارزه با پیشروی کمونیسم در جنوب آسیا قرار داد.از این رهگذر سیل کمک های قطب مخالف اردو گاه سوسیالیستی وقت به رهبری امریکا به سمت پاکستان سرازیر شد تا با مداخله و مدیریت این کشور مبارزان افغانستان تامین مالی و سایر نیازمندی های تسلیحاتی شوند.عربستان سعودی پس از امریکا از دیگر تامین کنندگان کمک های مالی برای منظور یاد شده بود و البته قرابت های اعتقادی ژنرال ضیاء الحق با سعودی ها و بخشی از رزمندگان افغانی جایگاه ویژه ای به عربستان داده و رضایتمندی متقابلی بین دو کشور ناشی از این همکاری فراهم آورده بود.
حادثه مهم بعدی در منطقه که از پیامدهای انفجار برج های دو قلوی امریکا قلمداد می شودف جنگ امریکا با طالبان و القاعده در افغانستان بود که باز امریکایی ها ظرفیت های پاکستان را به استخدام خود در آوردند و با استفاده از قلمرو پاکستان اهداف نظامی خود را در افغانستان و منطقه پیگیری کردند. سال های پس از آن نیروهای امریکا و ائتلاف که در منطقه استقرار یافته بودند برای دریافت ملزومات خود نیازمندی به پاکستان را باز احساس می کردند و مقامات سیاسی و نظامی پاکستان با محاسبه روشن از این نیاز مواضع خود را برای دریافت کمک های مالی بیشتر طراحی می کردند.از سال 2002 که ارتش امریکا و شرکای غربیش خاک افغانستان را در تصرف خود داشتند نزدیک به 12 میلیارد دلار به ارتش پاکستان و بیش از 6 میلیارد دلار کمک اقتصادی (جمعا 18 میلیارد دلار) از سوی امریکا به پاکستان پرداخت شد. از جزییات هزینه این مقادیر در پاکستان هم اطلاعاتی در دست نیست.
از سوی دیگرپس از انتخابات سال 2008 در پاکستان که موجب کنار رفتن ژنرال مشرف و روی کار آمدن آصف علی زرداری از حزب مردم شد، مجلس امریکا لایحه ای را به تصویب  رساند که از سال 2009 تا 2014 سالانه  یک و نیم میلیارد دلار یعنی جمعا هفت و نیم میلیارد دلار به پاکستان کمک مالی بشود. اما این موضوع از همان سال اول با موانعی مواجه شد، زیرا پاکستانی ها از مداخلات امریکا در امور امنیتی خود ناراضی بودند .در همین دوره هواپیماهای بدون سرنشین امریکا به کرات اهدافی را در درون خاک پاکستان مورد حمله قرار می دادند  یا عوامل امنیتی آنها در پاکستان خودسرانه عمل می کردند و حتی دست به قتل شهروندان پاکستانی زدند. همه این ها باعث بروز اختلافاتی بین مقامات امریکا و پاکستان به ویژه مقامات نظامی پاکستان شد وعصبانیت خود را از رفتار آمریکایی ها آشکارا بروز می داند.
بنا بر این از میزان دقیق ارقام پرداختی از ناحیه طرح کری- لوگر نیز اطلاع دقیقی در دست نیست .روشن است که جامعه مدنی پاکستان ، احزاب سیاسی و فرهیختگان از جمله حقوقدانان پاکستان چگونه نسبت به رفتار امریکایی ها واکنش نشان می دادند.  بعید است مبلغ قابل توجهی از منبع طرح کری -لوگر به پاکستان پرداخت شده باشد.
ازسیر حوادث یاد شده که تقریبا مهمترین حوادث در تاریخ سال های اخیر پاکستان است بر می آید که امریکایی ها در زمان های نیاز از ظرفیت پاکستان بهره برداری و مبالغی را مابه ازای آن پرداخت می کردند، ولی اهداف پنهانی را در لابلای اهداف آشکار خود نیز دنبال می کردند که پاکستانی ها را عصبانی می کرد؛ ولی عملا چاره ای جز انقیاد نداشتند.نیاز مبرم پاکستان به منابع مالی خارجی اعم از منابع سازمانهای پولی بین المللی ، کمک های بلاعوض به صورت کمک های توسعه ای یا وام های کم بهره در مقاطع مختلف اما مستمرا به کمک پاکستان آمده اند.شاید بتوان گفت رها شدن از این نیازمندی شدید به سادگی هم امکان پذیر نباشد. به علاوه پیداست که سازمان ها یا کشورهای وام دهنده غربی یا عملا تحت سیطره آمریکایی ها هستند یا به شکل بارزی از آنها حرف شنوی دارند.از این رو مواجهه با رفتارهای آمریکایی ها که ناقض حاکمیت پاکستان، مداخله در امور امنیتی و مالا تحقیر ملی معنی می شد مردم  را تدریجا خسته کرده بود.
پاکستان که از دیر باز با کشورهای ثروتمند اسلامی دارای مناسبت دوستانه و مستحکمی هم بود بخشی از نازهای مالی خود را از این کشورها می گرفت. مسجد فیصل در اسلام آباد یکی از نمونه های بخشندگی های عربستان سعودی به پاکستان است. استادیوم کریکت در لاهور که به نام قذافی نامگذاری شده از نمونه دیگر اعانات کشور های اسلامی است.همچنین بیمارستان هایی که به نام شیوخ دیگر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس نامگذاری و توسط اعانات این کشورها بنا شده است.
عربستان سعودی از میان سایر کشورهای اسلامی دارای جایگاه ویژه ای در مناسبات خارجی پاکستان است و البته با دلایلی که بیان خواهد شد جای تردیدی هم باقی نمی گذارد. عربستان به دلیل فاصله جغرافیایی با پاکستان و به دلیل رویکردهایی که ریاض در دوره های مختلف نسبت به پاکستان داشته است دارای کارنامه ای بوده که پاکستانی ها از آن به عنوان کارنامه درخشان نام می برند. در سال 1947  ای عربستان در زمره کشورهای اسلامی بود که بلافاصله پاکستان را به رسمیت شناخت و در جنگ 1971 پاکستان و هند (که بنگلادش از پاکستان جدا شد) عربستان مخالف این جدایی بود. در سال 1998  و در دوره نخست وزیری نوار شریف  پاکستان انفجارهای اتمی خود را در پاسخ به انفجارهای اتمی هند انجام داد ولی قبلا عربستان را از تصمیم خود آگاه کرده بود.
عربستان هم پس از این انفجارها ، چون پاکستان با تحریم هایی روبه رو شد  ، به کمک پاکستان رفت و کمک هایی مالی چشمگیری به پاکستان ارائه داد .روزانه 50 هزار بشکه نفت رایگان در اختیار اسلام آباد گذاشت و توانست پاکستان را در تنگنای اقتصادی کمک کند. در سال 1999 هم  بار دیگر عربستان نقش جدی در صحنه ی داخلی  پاکستان ایفا کرد. در این دوره زمانی که ارتش  و ژنرال پرویز مشرف دست به کودتای بدون خون ریزی زدند و نواز شریف را بازداشت کردند. عربستان با میانجی گری خود موجب شد که نواز سرنوشت تلخی همچون بقیه کودتا ها پیدا نکند و قرار شد با خروج از پاکستان به مدت ده سال در عربستان به تبعید رود. نواز بعد از تلاش های متعدد که برخی نیز ناکام ماند سرانجام  در سال 2007 به پاکستان برگشت.
بنابراین هم دولت فعلی پاکستان و هم نواز شریف و هم کشور پاکستان که عربستان در شرایط دشوار تاریخی به  کمکش  آمده خود را به نوعی مدیون و مرهون مساعدت های عربستان می داند. البته داد و ستد های دو کشور متقابل و چند وجهی است .وجود  دو میلیون  نفر پاکستانی در عربستان بخش عمده ای از نیروهای کار این کشور را فراهم می کند. اشتغال آنها در عربستان به همراه شمار قابل ملاحظه ای از همین نیروهای کار ماهر و غیر ماهر در سایر کشورهای عرب خلیج فارس  سالیانه تا 15 میلیارد دلار  ارز به پاکستان وارد می کند.برای اقتصاد پاکستان این مقدار ارز اهمیت حیاتی دارد.
روی دیگر این سکه مشکلاتی است که از روابط با عربستان برای پاکستان ایجاد می شود.گمان می رود این مشکلات دیگر دارد از طاقت پاکستان فراتر می رود. از نزدیک به چهل سال پیش یعنی از اوایل دوره ژنرال ضیاء الحق مدرسه های علوم دینی در پاکستان رو به فزونی گرفتند. مدارسی که معمولا مروج اندیشه های سلفیت هستند و خروجی آنها جوانانی فقیر، فاقد فرصت شغلی  و عمدتا ستیزه جو که به سادگی جذب گروه های ستیزه گر رادیکال می شوند.
منابع عمده تامین مالی این مدارس منشا عربی دارد؛ سعودی یا  سلفی غیر سعودی، منابع دولتی یا بخش خصوصی فرق چندانی در نتیجه موضوع ندارد. به هر حال این پول ها، ناپیدا از چشمان دولت پاکستان، با هدف ترویج سلفیت به این مدارس می رسد و آثار آن نیاز به توضیح بیشتر ندارد. اما گاهی کاسه صبر مردم و حتی دولتمردان لبریز می شود و ناخرسندی خود را علنی می کنند.چند ماه پیش ریاض پیر زاده وزیر کابینه نواز شریف در امور هماهنگی استان ها در یک برنامه رسمی در هتل ماریوت اسلام آباد اعلام کرد"پول سعودی این مملکت را ناپایداری کرده است".این اظهار نظر از سوی یک وزیر بی سابقه بوده است. یکی از تلکس هایی که از سوی ویکی لیکس منتشر شده اشاره می دارد که تامین کنندگان مالی در عربستان سعودی و امارات میلیون ها دلار به جنوب پنجاب پمپاژ می کنند که بخش عمده ای از آن به دست گروه های ستیزه گر می رسد
به تازگی چودری نثار علی خان وزیر کشور پاکستان در پاسخ یک استعلام به مجلس سنای پاکستان کتبا گزارش داد که مدرسه های علوم دینی از سوی کشورهای اسلامی تامین مالی می شوند.محتوای  یکی دیگر از تلکس های  انتشار یافته از سوی ویکی لیکی گویای مطالب نگران کننده ای از نوع مداخلات عربستان در امور داخلی پاکستان است گرچه دولت سعودی  این ادعا ها را منکر شده است. به عنوان نمونه  مفاد یکی از تلکس ها حاکی است که سفارت عربستان در اسلام آباد در ارتباط با شبکه حقانی بوده  و می افزاید که رهبر گروه یعنی جلال الدین حقانی دارای گذرنامه عربستانی است.همچنین مفاد تلکس حاکی است که نصیرالدین حقانی یکی از فرزندان رهبر گروه مسلح از سال2004 تا 2009 سفر های متعددی به عربستان و امارات داشته است . به علاوه آنچنان که شایع است او در افغانستان به قتل نرسیده، بلکه در نقطه در اسلام آباد پایتخت پاکستان کشته شده است.
این گونه بر می آید که حد اقل برخی از مقامات پاکستانی از بعضی از مسائل پشت پرده با عربستان آگاهی دارند و از این که پولی به کشورشان وارد می شود و در مدارس دینی هزینه شود ناراضی نیستند؛ اما  مشکل اینجاست که بخشی از این پول ها مستقیم یا غیر مستقیم  گروه های مسلح افراطی را تامین می کند و  آتش تروریسم و افراطی گری را  شعله ور می سازد. مقامات دولت  از سوی دیگر می گویند تروریسم بیش از 50میلیارد دلار به زیر ساخت های پاکستان صدمه زده و جان چند ده هزار شهروند را گرفته که بیش از پنج هزار نفر از آنها از پرسنا نیروهای مسلح بوده اند، به اعتماد متقابل ارتش و ملت آسیب رسانده و همبستگی ملی را تنزل داده و.....پاکستان اگر بخواهد مشکل هزار توی تروریسم را از بین ببرد، چاره ای جز خشکاندن سرچشمه های تامین مالی آن  ندارد.
افزون براین همانطور که گفته شده "هیچ ناهاری مجانی"داده نمی شود برای پول هایی که پاکستان از عربستان گرفته یا می گیرد ما به ازایی و جود دارد.عربستان از پاکستان انتظار دارد در مواقع بحرانی فراموش نشود.در عرصه عمل این گونه انتظارات مستلزم هزینه های توان فرسایی برای پاکستان خواهد.  شرایطی که امروز  عرصه تحولات منطقه به ویژه یمن دارد ورود پاکستان به مفهوم کشاندن بحران در درون سرزمینش است. یا اگر  به رویای عربستان در زمینه فناوری هسته ای آن هم از نوعی که سعودی ها برای خود دغدغه آفریده اند پاکستان بخواهد پاسخ دهد، سرنوشت پاکستان در محیط بین المللی روشن خواهد بود.
اینها همه دلایلی است که پاکستان  را به حسابگری واداشته و تلاش دارد چندان به مخمصه جدیدی وارد نشود وتعهدی را ایجاد نکند که یا از پس آن بر نیاید یا بحران دامنگیر خودش شود. مردم پاکستان این را هم می دانند که حد اقل در چندین سال اخیر اعانات و مساعدت های سعودی  به سمت جناح های خاص سیاسی در پاکستان سمت و سو گرفته و در هنگام زمامداری سایر جناح های سیاسی این بذل و بخشش ها کاهش داشته است.

این حرکت البته به معنای مهندسی آرایش سیاسی در پاکستان توسط دولت دیگری است که برای افراد دارای استقلال رای خوشایند نیست.اعانات همچنان که از نامشان پیداست چندان جهت روشنی برای هزینه ندارند و چه بسا در تنظیم برنامه های توسعه ای این کشور نتوانند موثر افتند. پاکستان با این حال در برآورد کلی نمی تواند بدون کمک های مالی و فنی دیگران برنامه های توسعه ای خود را ادامه دهد.زیر ساخت ها در پاکستان یا اساسا توسعه نایافته اند یا به دلیل غفلت به فرسودگی افتاده اند. تولید برق در این کشور به زحمت نیاز شهرهای بزرگ را برآورده می کند و سهم مناطق روستایی و شهر های دور افتاده از این سفره بسیار ناچیر است. وضعیت جاده ها و خطوط راه آهن ، به جز چند محور اصلی کشور ، تعریفی ندارد .ساخت چند سد سال ها است که در افواه و افکار عمومی مطرح است، اما عمدتا خوراک تبلیغاتی سیاستمداران شده و دستاوردی برای مردم نداشته است. پاکستان برای این معضلات باید چاره ای بیندیشد.
پاکستان از نظر موقعیت جغرافیایی جایگاه ممتازی دارد.این کشور به مثابه پلی شبه قاره را به آسیای مرکزی و خاور میانه متصل می سازد.جنوب آسیا یا شبه قاره هند بیش از یک و نیم میلیارد جمعیت را در خود جای داده است.
همسایگی با چین به عنوان دومین اقتصاد جهان با ذخایر ارزی سه تریلیون دلار موقعیت ممتاز دیگری است که به پاکستان فرصت بهره مندی می دهد. علاوه براین درک دقیق از رقابت های منطقه ای چین و هند و رقابت آمریکا و چین از دیگر سو به پاکستان فرصت می دهد تا این معادلات را آنگونه که به نفع اوست حل کند. پاکستان عضو اتحادیه همکاری های اقتصادی جنوب آسیا- سارک است.در چارچوب این همکاری ها اگر پاکستان بتواند اتصالات ریلی و جاده ای داخلی خود را به سرانجام برساند عملا دسترسی شبه قاره به آسیای مرکزی ، ایران ، ترکیه و فراتر را هموار ساخته است.اما به نظر می آید پاکستان چندان تعجیلی برای این موضوع ندارد؛ زیرا متوجه است که  نفع اصلی این توسعه یافتگی به هند می رسد از این رو مایل نیست منابع محدود مالی خود را صرف طرح هایی نماید که رقیب سنتی اش از آن برخوردار شود. همچنین به دلایل خاص سیاسی مایل نیست مسیر نزدیکی اقتصادی هند و افغانستان را هموار کند.
اما پاکستانی ها از این واقعیت غافل نیستند که یکی از مشکلات اساسی  حمل ونقل در کشورشان "بی اتصالی" است. از بین چهار مرزی که پاکستان با همسایگان خود یعنی هند و چین و افغانستان و ایران دارد تنها با جمهوری اسلامی ایران اتصالات ریلی و جاده ای برقرار است وگرنه مراکز پرجمعیت پاکستان چون شهرهای بزرگ سند و پنجاب که مرا کز عمده تولید و مصرف هستند تا مناطق شمالی پاکستان که همجوار چین است فواصل طولانی دارند و زیرساخت های حمل ونقل به آن سمت آماده نیست.
تقریبا می توان گفت کالای چندانی به سمت چین یا از مبدا چین به سمت پاکستان حمل نمی شود. مرز با افغانستان هم امنیتی ندارد و هر از چند گاه یک بار به آتش کشیده شدن کامیو ن های حامل لجسیتیک برای نیروهای ائتلاف توسط  طالبان افراطی موید این مدعا است. گرچه مرز و مسیر تورخم به افغانستان رونقی دارد اما به هیچ وجه قابل اعتبار نیست و هر حادثه ای در این مسیر قابل تصور است. مرز با هند هم که بنا به دلایل معلوم فاقد فعالیت است. بنا براین پاکستان به این نتیجه رسیده است که داشتن روابط بازرگانی با همسایگان متضمن منافع متعددی برای این کشور است و باید از هر فرتصتی برای اتصال به همسایگان بهره ببرد.
پاکستان به همین منظور بر روی روابط دوستانه اش با چین حساب باز کرده است.چین که امروز اقتصادش در یک رقابت  با اقتصاد امریکا از یک سو و با هند از منظری دیگر قرار دارد نیازمند یک شریک منطقه ای است.بنا براین گزینه پاکستان و بعدا افغانستان بنا به دلایل پیش گفته گزینه های مناسبی  هستند.در بیستم آوریل سال جاری میلادی شی جین پینگ رییس جمهور چین دیداری رسمی از اسلام آباد داشت.
در طی این دیدار دو روزه دو کشور 51 یادداشت تفاهم امضا کردند که به سبب آنها چین متعهد به سرمایه گذاری در زیر بناهای پاکستان به ارزش 46 میلیارد دلار شد. این بسته سرمایه گذاری شامل همه چیز از احداث  نیروگاه برق  تا عناصر اصلی زیر ساختی حمل و نقل چون جاده ، راه آهن  فرودگاه و بندر همراه با اتصالات مخابراتی و...می شود.این پروژه عظیم که بنا دارد بندر گوادر پاکستان را به شهر کاشغر در ایالت سین کیانگ چین متصل کند، یکی از بزرگترین بسته های سرمایه گذاری چین در خارج از کشور قلمداد می شود و پیداست که در تاریخ پاکستان نیز نظیر آن وجود ندارد.نام این پروژه را دو کشور "کریدور اقتصادی چین و پاکستان" یعنیChina –Pakistan Economic Corridor-CPEC    گذاشته اند.
این  طرح بخش مهمی از چشم انداز کلان چین " یک جاده یک کمربند" است که حسب تعریف پاکستانی ها بالقوه قادر است سه قاره  آسیا ، اروپا و آفریقا را به هم پیوند دهد.پاکستانی ها با شادی زاید الوصفی امیدوارند از رهگذر این سرمایه چینی زیر بناهای حمل و نقل ریلی و چند بزرگراه مواصلاتی و بندر گوادر خود واقع در دریای عمان را بسازند.آنها این چنین تبلیغ می کنند که تحقق این طرح پاکستان را به کانون تجارت درمنطقه تبدیل و سر نوشت بازرگانی و مالا اقتصادی کشور که سال ها به خاطر فرسودگی زیرساخت ها عقب افتاده بود را عوض می کند.همچنین این کریدور می تواند یک دسترسی بیشتر به چین برای بازارهای آسیای مرکزی ، خاورمیانه و اروپا ایجاد نماید.البته برای تکمیل همه ابعاد این پروژه به ده ها سال وقت نیاز است و اهداف غیر اقتصادی چین و پاکستان گرچه اعلام نشده اما قابل حدس و گمان است که در فرصتی دیگر به آن پرداخته خواهد شد.با این وجود در صورت عملیاتی شدن بزرگراه گوادر کاشغر اتکای چینی ها را به دریای جنوب چین کمتر و امکان در گیری آنها با سایر قدرت های منطقه ای یا فرامنطقه ای در این عرصه دریایی کاهش می دهد.در سال های اخیرقدرت نفوذ جهانی چین ،با وجود فشار از سوی قدرتها ی منطقه یا غیر منطقه که معطوف به مهار چین است ، افزایش داشته است.
چینی ها در مقابل ادعای آمریکایی ها که طرح"یک کمر بند- یک راه "را   "طرح مارشال "چین نامیده اند  رد می کنند و می گویند ایده " یک کمربند – یک راه" مجموعه ای از طرح های همکاری های اقتصادی برد – برد و نفع رساننده به همه کشورهای مسیر راه ابریشم است در حالی که طرح ماشال مجموعه کمک های اقتصادی امریکا به کشورهای اروپایی صدمه دیده از جنگ دوم جهانی بود.آمریکا کمک های طرح مارشال را بر اساس شرایط و الزامات خاص و به منظور تحقق کنترل اقتصادی کشورهای دریافت کننده، به اجرا در آورد؛ در حالی که طرح چین متضمن همکاری متقابل و برابر با کشورهای مسیر راه ابریشم است. طرح مارشال بار ایدئولوژیک دوران جنگ سرد داشت و کشورهای در یافت کننده ملزم بودند روابط اقتصادی خود را با کشورهای بلوک  سوسیالیستی به حد اقل برسانند، ولی طرح چین بر اساس تمایل داوطلبانه و تاکید بر رایزنی و همکاری مشترک بنا شده است.طرح چین برعکس طرح مارشال فاقد جاه طلبی ژئو پلیتیکی است زیرا آمریکا در صدد تحکیم سلطه خویش بر کشورهای در یافت کننده بود ولی در طرح یاد شده چین مبنا نیازهای مشترک چین و کشورهای مسیر از طریق تبادلات و همکاری های اقتصادی بوده که هدف آن انتفاع و بهره مشترک همه طرفها است. بر خلاف طرح مارشال  ابتکار چین فاقد رویکرد ایجاد گروه بندیهای سیاسی و امنیتی بوده و مبنای آن تبادلات  اقتصادی ، تجاری،انسانی و فرهنگی است که در اثر آن چین و کشورهای مسیر مکمل همدیگرند.
آن چه که از هم اکنون روشن است چین در یک چشم انداز وسیع آمادگی دارد که با کشورهای دور نزدیک وارد یک شراکت گردد و ترجیح می دهد به جای  "متحدین " از شبکه های متتشکل از کشورهای شریک تجاری استفاده کند.همچنین در شرکت با کشورهای مختلف عمده سرمایه لازم را خود فراهم می سازد.ملزومات این شراکت از ایجاد زیر بنا گرفته چون CPEC  پاکستان  تا نهاد سازی در سطح  جهانی را خود بر عهده گرفته یا در ایجاد آن پیشقدم  شود و سهم بیشتری بپردازد؛ نظیر بانک توسعه زیر ساختهای آسیایی (AIIB) ، صندوق راه ابریشم و بانک بریکس. پاکستان اما سیاست های  چین را خوب درک کرده و ماهرانه از آن بهره می برد.منبعدیپلماسی ایرانی

حقایقی تلخ درباره کودک آزاری در ایران

فراموش نشده که چگونه رژیم سرکوبگر وجنایتکار ولایت فقیه  پس از 30 خرداد سال 60 خانواده هارا جاروب کش ازریز و درشت و کودک وجوان و پیر و زن ومرد دستگیر می کرد وبه اتاق های شکنجه می کشاند ومقابل هم  دیگرشکنجه می کرد تاکه اعتراف بگیرد .همچنین موقع دار زدن هادرملأعام درشهرهای ایران کودکان هم حضور دارند تارقص مرگ ببینند .بنابراین وقتی در این رژیم شکنجه و مردم آزاری نهادینه شده است . دیگر جای سئوال باقی نمی ماند که چراکودکان قربانی کودک آزاری والدین شان می شوند. درصورتی که این والدین  جزو قربانیان مبارزه با قاچاقچیان موادمخدرو معتادین حکومتی اند.

رئیس مرکز فوریت‌های اجتماعی بهزیستی کشور با اشاره به اینکه بیشتر کودک آزاری‌ها از سوی والدین صورت می‌گیرد، گفت: در سال گذشته حدود هشت هزار و 664 مورد تماس تلفنی با مرکز اورژانس اجتماعی صورت گرفته است که البته ممکن است این آمار در واقعیت بیشتر باشد، زیرا بسیاری از کودک آزاری‌ها در خانواده پنهان می‌ماند.
حسین اسدبیگی در گفت‌وگو با خبرگزاری آنا، ‌در خصوص آمار کودک آزاری در کشور اظهار کرد: متاسفانه آمارها در مورد آسیب‌های اجتماعی دقیق نیست حتی آمارهایی که از سوی برخی از مسئولان کشور اعلام می‌شود بر اساس رویکرد و افکار افراد، متفاوت است به طوری که اگر مسئولی در داخل ایران در مورد آمار کودک آزاری صحبت کند سعی می‌کند که آمارها را کمتر اعلام کند در صورتی که اگر از سوی رسانه‌های خارج از کشور مطرح شود، آمارهای کودک آزاری بسیار بیشتر از واقعیت اعلام می‌شود.
وی افزود: با توجه به اینکه کودک آزاری معمولا از سوی والدین کودکان در منازل اتفاق می‌افتد معمولا چنین اتفاقاتی را به اورژانس اجتماعی گزارش نمی‌دهند و برای حفظ آبروی خانوادگی سعی دارند بروز این حوادث و اتفاقات را در خانه مکتوم نگهدارند، حتی افراد دیگری غیر از خانواده نیز از روی خجالت و ترس از آبرو تا جایی که امکان دارد بروز حوادث کودک آزاری را پنهان نگه‌ می‌دارند، مگر اینکه اتفاق خیلی شدید و آسیب جدی به کودک وارد شده باشد و به شکایت و دادگاه برسد.
رئیس مرکز فوریت‌های اجتماعی بهزیستی کشور یادآور شد: کودک آزاری تنها شامل تجاوز جنسی نیست بلکه هرگونه آسیبی اعم از آزار جسمی و جنسی و روحی و روانی و حتی برآورده نکردن نیازهای کودک از قبیل بهداشتی، خوراکی، آموزشی و سلامتی اسکان که به فرد زیر 18 سال وارد شود، مصداق کودک آزاری محسوب می‌شود.
اسدبیگی ادامه داد: همچنین اقدام به کتک زدن، تجاوز، تحقیر و توهین همه در مقوله کودک آزاری می‌گنجد،‌ البته کودک آزاری بیشتر در درون خانواده رخ می‌دهد و خانواده سعی می‌کند که سرپوشی بر این ماجرا بگذارد، بنابراین سهمی از کودک آزاری که مربوط به خارج از خانواده است همواره پنهان باقی می‌ماند چون برخی از کودکان توانایی ابراز اعلام این موضوع را ندارند.
به گفته وی، برخی مواقع آسیب‌هایی به کودک وارد می‌شود اما چون در سن پایینی است نمی‌تواند از خود دفاع کند و این موضوع را خبر دهد حتی اگر دیگران را نیز از این موضوع باخبر کند در جایی ثبت نمی‌شود زیرا ما سامانه‌ای نداریم که در آن بروز چنین حوادثی را درج کنند.
این کارشناس بهزیستی گفت: تنها ایستگاه‌های پلیس و کلانتری‌ها و تماس تلفنی مردم با خط 123 اورژانس اجتماعی مراکز گزارش کودک آزاری هستند.
وی تاکید کرد: در سال 93 حدود هشت هزار و 664 مورد تماس تلفنی با مرکز اورژانس اجتماعی صورت گرفته است، البته ممکن است آمارها بیشتر از این رقم نیز باشد زیرا برخی از استان‌ها آمارهای خود را با تاخیر اعلام می‌کنند.
وی ادامه داد: روزانه حدود 25 مورد تماس تلفنی با اورژانس اجتماعی صورت می‌گیرد که از این تعداد بیشتر کودک آزاری‌ها از سوی والدین انجام می‌شود و دیگر تماس‌ها با مشاوره تلفنی و ارائه اطلاعات اجتماعی لازم به والدین حل می‌شود. البته برخی از گزارش‌های کودک آزاری ممکن است واقعیت نداشته باشد زیرا در مواردی مادری که به خاطر طلاق از فرزند خود دور شده است برای نادرست دانستن نگهداری فرزند در دست پدر به دروغ گزارش کودک آزاری می‌‌دهد تا بتواند حضانت کودک را خود به دست گیرد.
رئیس مرکز فوریت‌های اجتماعی بهزیستی کشور کمبود اعتبارات و بودجه را یکی از معضلات مراکز اورژانس اجتماعی دانست و گفت: متاسفانه کمبود اعتبارات باعث می‌شود نتوانیم به خوبی کیفیت خدمات را بالا ببریم و ما مجوز برای گرفتن جذب و استخدام بیشتر نیروی انسانی نداریم، هم اکنون حدود 2000 مددکار و کارشناس اجتماعی در کل کشور به مردم خدمات اجتماعی را ارائه می‌کنند.
وی یادآور شد: متاسفانه موضوع کودک آزاری و خشونت‌های خانگی در تمام کشورهای دنیا رایج است و اکثر کشورهای دنیا تلاش می‌کنند تمهیداتی برای پیشگیری، کنترل، کاهش و برخورد با این مساله در پیش گیرند. کشور ما نیز در این زمینه جزو کشورهای مترقی بوده که برنامه اورژانس اجتماعی را در کشور راه اندازی کرده است.